عباس پورخصالیان - هفته پیش وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران خبری را رسانه‌ای کرد حاکی از کشف حسگرهای رادیویی سازمان جاسوسی ایالات متحده در ایران و انهدام شبکه جاسوسانی که از حسگرهای مذکور در کشور نگهداری یا بهره‌برداری می‌کردند. این حسگرها، در نمونه به‌خدمت گرفته شده آنها در ایران، دارای شکل ظاهری «سنگ» بودند (اما پرواضح است که می‌توانند در هر شکل و شمایل دیگری ظاهر شوند).   نام‌های ژنریک «سنگ هوشمند» «سنگ جاسوس» یا «سنگ هوشمند»، نام‌هایی که من روی فناوری جاسوسی به خدمت گرفته شده توسط «سیا» در ایران می‌گذارم، در اصل و در ادبیات فاوا، دو نام ژنریک دارند: غبار هوشمند (Smart Dust) و چیزنت (IoT): - نامگذاری «غبار هوشمند» روی این فناوری، به هدف نهایی آژانس پروژه‌های تحقیقاتی وزارت دفاع آمریکا (DARPA)  یعنی به ابعاد ریز و شکل ظاهری حسگرهای شناسایی رادیویی اشاره دارد؛ ولی... - اصطلاح «چیزنت» (یا «اینترنت چیزها») نوع شبکه‌سازی و زیرساخت اینترنتی این حسگرها را بیان می‌کند.    نام تجاری فناوری غبار هوشمند در کنار دو نام ژنریک مذکور، حداقل یک نام تجاری نیز خودنمایی می‌کند: نام تجاری TinyOS که برند یا «نمانام»ی بامسما است زیرا، زیر عنوان TinyOS، هم ریزنقشی (Tiny) و هم وجود سیستم‌عامل (OS) نهان در هر حسگر و نیز منبع‌باز بودن (Open Source) آن را یکجا بیان می‌کند. «تاینی اُ.اِس» 19 سال پیش (در سال 2000) روانه بازار و شش سال پیش (در سال 2012) آخرین نسخه نرم‌افزاری آن (نگارش 2.1.2) معرفی شد. فیزیک حسگرهای TinyOS برای اینکه به چشم نیایند و توجه غیر اهل فن را به خود متوجه نکنند، دارای شکل غلط‌انداز و ظاهری متنوعی هستند مثل شن، ماسه، و هر شی فیزیکی دیگر.   برند یا نمانامِ تجاری غبار هوشمند     چرا «سنگ هوشمند» به جای «غبار هوشمند»؟ در «غبار هوشمند»، عمر فعالیت حسگر، کوتاه و برد رادیویی آن (برای انتقال سیگنال از یک غبار به غبار دیگر) تنها چند میلیمتر است؛ اما در «سنگ هوشمند» برد رادیویی و عمر فعالیت حسگر می‌تواند به میزان ابعاد سنگ، افزایش یابد.  اینکه چرا «سیا» در ایران از غبار هوشمند استفاده نکرده و ترجیح داده از سنگ هوشمند استفاده کند، احتمالا به سختی شرایط کار جاسوسیِ از دور بیگانگان در کشور ایران برمی‌گردد.   سابقه تاریخی استفاده DARPA از سنگ و شن هوشمند در خاورمیانه از آنچه تاکنون در مطبوعات جهان برملا شده می‌توان به نمونه استفاده از سنگ و شن هوشمند توسط وزارت دفاع آمریکا در جنگ دوم ایالات متحده در عراق اشاره کرد. این حسگرها در جاده‌های نظامی منتهی به مرز عراق و کویت توزیع شده بودند و وظیفه داشتند لرزش زمین را حسگری و گزارش کنند تا تحلیلگران در مراکز داده‌های گردآوری شده از سنگ و شن هوشمند قادر باشند از میزان و نوع لرزش زمین، به سرعت پی به نوع و جهت حمله و حرکت تانک‌ها و نفربر‌های عراقی ببرند. در پایان جنگ دوم آمریکا علیه عراق، بار دیگر ضرورت استفاده از فناوری غبار هوشمند در عراق مطرح شد: این‌بار آمریکایی‌های حاکم در عراق می‌خواستند به کمک این فناوری، محل اختفای صدام را کشف کنند. حسگرهای مورد نظر، نسبت به DNA صدام حساس بودند. آمریکایی‌ها نمونهDNA  صدام را در اختیار داشتند و حسگرها را طوری ساخته بودند که به DNA صدام واکنش نشان دهند. اگر آنها موفق می‌شدند در پیرامون محل احتمالی اختفای صدام، حسگرها را توزیع کنند و صدام ناخودآگاه برای مثال روی زمین آب دهان خود را پرتاب و آب دهان وی به‌طور تصادفی به یکی از حسگرها اصابت می‌کرد، آن حسگر سیگنال کشف DNA صدام را به نزدیکترین حسگر همتای خود منتقل می‌کرد و بالاخره مرکز کنترل می‌توانست از طریق فرااطلاعات جی.پی.اس ارسال شده در بسته داده‌های جاسوسی، به محل اختفا یا مکان حضور صدام در پیرامون آن محل پی ببرد.   روایت خبرگزاری‌ها از نشست خبری کشف «سنگ هوشمند» هنوز مطالب ناگفته و نامعلوم بسیاری در اخبار مربوط به سنگ‌های جاسوس وجود دارند که برملا شدن همه آنها زمان می‌برد و درصورت برملا شدن، می‌توانند پرده‌های ابهام را از ماجرای کشف و انهدام شبکه جاسوسی سنگ‌های هوشمند توسط وزارت اطلاعات ایران پس زنند. آنچه تاکنون اعلام شده است، به‌طور خلاصه این‌ها هستند: روز دوشنبه 31 تیرماه 1398، مدیرکل ضد جاسوسی وزارت اطلاعات، در نشستی خبری که در معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد، خبر داد: شبکه جاسوسان «سیا» در ایران شامل 17 نفر در روز ۲۸ خرداد سال جاری شناسایی و دستگیر شدند و براساس احکام صادره توسط قوه قضاییه، برخی از آنها به‌عنوان مفسد فی‌الارض اعدام و بقیه با حبس‌های بلندمدت مجازات خواهند شد. تعدادی از این جاسوسان، شاغلان حوزه‌های اقتصادی، هسته‌ای، زیرساختی، نظامی و سایبری کشور و شماری از آنها نیز، فعالان بخش خصوصی مرتبط با حوزه‌های مذکور هستند. هر کدام از این 17 نفر با یک افسر اطلاعاتی سیا در ارتباط بودند. برخی از این افراد، پس از مراجعه به کنسولگری‌های سفارت آمریکا در کشورهای همسایه، به‌منظور ارایه تقاضای ویزای سفر به ایالات متحده یا درخواست حفظ و تمدید ویزای خود، به دام سیا افتاده و در ازای اجابت تقاضاهایشان از سوی کنسولگری و تضمین امنیت جاسوسان در ایران و در خارج از کشور از سوی «سیا»، تن به جاسوسی داده بودند.     همان‌طور که در پایین نمودار رسم شده توسط پژوهشگران موسسه گارتنر از چرخه شورانگیزی فناوری (Technology Hype-Cycle ) مشاهده می‌شود، به محاسبه گارتنر، فناوری غبار هوشمند در ماه اوتِ سال 2025 کاملا بازاری می‌شود (نگاه کنید مثلث کوچکی را که در کنارش نوشته شده: more than 10 years  به این معنی که نسبت به سال ترسیم منحنی که 2015 است، 10 سال طول خواهد کشید تا محصولات غبار هوشمند در سال 2025 کاملا تجاری شوند). غبار هوشمند، در واقع همان فناوری شبکه‌سازی حسگرهای شناسایی رادیویی (RFID) است اما با حسگرهایی به ابعاد ریزگرد. این شبکه بی‌سیم، چه با حسگرهایی با ابعاد بزرگ یا خرد تحقق یابد، به هر حال زیرساخت اینترنت چیزها (Internet of Things: IoT) است.   داستان ادامه‌دار «سرمایه‌داری نظارت عالیه» صاحبان شرکت‌های جاسوسی سایبری از طریق فناوری شنود را، به خاطر سوداگری‌های کلان‌شان، سرمایه‌داران نظارت عالیه می‌نامند. ماجرای جاسوسی سیا علیه ایران با کشف و انهدام شبکه سنگ‌های هوشمند و دستگیری افراد مرتبط با آنها به پایان نمی‌رسد، بلکه این تازه آغاز داستان است. این داستان دنباله‌دار با «سرمایه‌داری نظارت عالیه» (Surveillance Capitalism) توسط پنتاگون، گوگل، فیس‌بوک، توییتر، اندروید و ... شروع شد و با گذار انسان از «تراانسانیت»(Transhumanity)  به «پساانسانیت» (Posthumanity) به پایان جهنمی خود می‌رسد. (درباره «تراانسانیت» رجوع شود به سری یادداشت‌هایم در فروردین سال جاری در هفته‌نامه عصرارتباط، برای مثال: مقاله سوپراینتلیجنس در شماره 31 فروردین 1398)   الغوث الغوث! محصولات فناوری غبار هوشمند به‌طور فزاینده‌ای ریز و نامرئی خواهند شد، به‌قدری ریز و نامرئی که با یک اسپری یا از طریق یک دست دادن مودبانه از شخص ناقل به بدن «سوژه» وارد و در نهایت در مغز فرد آلوده‌شده، جاخوش می‌کند. وقتی که به تراشه نانویی (Nano-chip) درون ذره غبار هوشمند، کدی یگانه اختصاص یافت، از آن به بعد، سوژه از اراده آزاد محروم می‌شود و به شی تقلیل می‌یابد. به سربازان گمنام وزارت اطلاعات باید بابت موفقیت‌شان در کشف و انهدام شبکه سنگ‌های هوشمند تبریک گفت، اما آنها در کنار شورای‌عالی فضای مجازی و شورای‌عالی امنیت ملی باید اسیر روزمرگی رایج نشوند: جوجه‌ها را آخر پاییز شمردن دیگر خیلی دیر است. از هم اکنون باید آینده را رصد و پیش‌بینی کرد و در مقابل بن‌بست تکینگی فرافن (High-tech Singularity ) که به سوی نیستی و نابودی حیات روی سیاره زمین پیش‌می‌رود، چاره‌ای اندیشید. (منبع:عصرارتباط)