يكي از محوري‌ترين مسايل صنعت موضوع دانش نهفته در پس چرخ دندهاي آن است شايد اغراق نباشد اگر بگوييم آنچه چرخ دنده‌ها را به حركت وامي‌دارد انرژيست اگر صنعتي بتواند دانش را بدست آورد و در مسير توسعه خود از آن بهينه استفاده كند لاجرم به دستاورهاي بزرگي نايل خواهد آمد. صنعت خودرو از جمله صنايعي است كه بحث دانشي در آن از اهميت ويژه‌اي برخوردار است. اين دانش از دو مسير به صنعت خودروي ايران وارد شده است؛ يكي از مشرب همكاري با خودروسازان بزرگ دنيا و ديگري توليد بومي از طريق اصرار بر ساخت داخلي قطعات. سنگ بناي صنعت خودروسازي در ايران با تاسيس شركت «جيپ» در سال 1335 شكل گرفت، ماموريت اين شركت واردات و فروش اتومبيل‌هاي جيپ ويليز و قطعات يدكي آن بود. در سال ۱۳۳۸ پس از احداث كارخانه در جاده مخصوص كرج (محل كنوني شركت)، مونتاژ انواع اتومبيل‌هاي جيپ را در ايران آغاز نمود و در سال ۱۳۴۵ به دنبال احداث سالن‌هاي پرس و ساخت قطعات و توسعه عمليات، توليد اتومبيل‌هاي آريا و شاهين (رامبلر) به محصولات قبلي آن اضافه گرديد. در سال ۱۳۵۲ شركت «موتور جك (سهامي خاص)» تاسيس و كليه دارايي‌ها و تعهدات شركت جيپ به اين شركت منتقل شد. با گسترش همكاري‌هاي اين شركت با جنرال موتورز نام آن به «شركت جنرال موتورز ايران (سهامي خاص) تغيير يافت. پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران و قطع مناسبات ايران و آمريكا در سال ۱۳۵۹ نام اين شركت به «خودروسازي ايران» و سپس به «پارس خودرو» تغيير يافت. سيستم توليد در شركت پارس خودرو كه قبل از انقلاب بر اساس سيستم توليد جنرال موتورز بنيان نهاده شده بود, پس از انقلاب سيستم توليد اين شركت در همكاري با نيسان تغيير كرد و سيستم راه نيسان را برگزيد اما مهمترين اقدام اين شركت برداشت دانش ازسيستم توليدي رنو بود اين سيستم از قبل همكاري با رنو در قالب توليد تندر 90 شكل گرفت آورده‌هاي بسياري براي اين شركت داشت. مسير دانشي ديگر صنعت خودروسازي ايران با تاسيس شركت ايران ناسيونال در ۱۲ مهرماه سال ۱۳۴۱ برداشته شد. اين شركت در اسفند ۱۳۴۲ با توليد اتوبوس كار خود را آغاز كرد. بعد از اين مديران شركت بر آن شدند تا با كارخانه‌هاي دنيا ارتباط برقرار كرده و خودرويي براي قشر متوسط مردم توليد كنند. شركت‌هاي فورد، پژو، فولكس و تالبوت از جمله گزينه‌هايي بودند كه با آن‌ها تماس برقرار شد. در نهايت در سال ۱۳۴۵ قراردادي با شركت تالبوت در مورد مونتاژ و ساخت خودرو پيكان كه نام انگليسي آن هيلمن بود به امضا رسيد. با وارد شدن قطعات از تالبوت انگلستان كه در آن موقع زيرمجموعه شركت كرايسلر  بود، در ارديبهشت ۱۳۴۶ توليد پيكان با ظرفيت ۶۰ هزار دستگاه آغاز شد. صنعت خودروي ايران پس از همكاري با شركت تالبوت انگليسي به سمت شركت فرانسوي سيتروئن روي نهاد و شركت سهامي توليد اتومبيل سيتروئن ايران با نام اختصاري «سيپاك»  در سال 1346 تاسيس شد. نخستين توليدات اين شركت شامل وانت آكا و سواري ژيان بود كه با روش كاملاً دستي توليد مي‌شد. پس از سال ۱۳۵۳ بر تنوع محصولات شركت افزوده شد و خودروهاي ژيان مهاري و ژيان پيكاب در مدل‌هاي معمولي و دولوكس نيز توليد شد. در سال 53 تنوع توليدات اين شركت با همكاري فرانسوي ديگري به نام رنو گسترش يافت. و در اوايل سال ۱۳۵۴ با حذف كلمه سيتروئن از انتهاي نام فرانسوي آن به «شركت سهامي ايراني توليد اتومبيل» به نام اختصاري «سايپا» تغيير يافت. پس از پايان جنگ تحميلي متوليان صنعت خودرو به دنبال گسترش فعاليت‌هاي خود برآمدند و مرزهاي ژئوپلتيك صنعت خودرو از اروپا به سمت آسياي دور گسترش يافت و با ايجاد دو قطب صنعتي خودروسازان تقسيم كار نانوشته‌اي را برنامه‌ريزي كردند. مركز ثقل يك قطب خودروساز يعني ايران خودرو در اروپا و با همكاري پژو شكل گرفت و مركز ثقل ديگر آن توسط سايپا در كره جنوبي با همكاري كياموتورز؛ گويي سياستگذاران صنعتي اين‌گونه انديشيده بودند كه با اين تقسيم بندي حاشيه امنيت بيشتري براي اين صنعت ايجاد نمايند. چرخ‌هاي اين صنعت تا مدت‌ها بر اساس همين ژئوپلتيك مي‌چرخيد تا آنكه تحريم‌هاي بين‌المللي دامن اين صنعت را درنورديد و مشكلاتي در ژئوپلتيك آن ايجاد كرد. اين روزها؛ بار ديگر ژئوپلتيك صنعت خودرو در حال باز تعريف است. با توجه به اهميت اين صنعت در اشتغال و در توليد ناخالص ملي چنين به نظر مي‌رسد كه متوليان صنعتي ايران براي افزايش ريسك‌پذيري اين صنعت يكي از قطب‌هاي صنعت خودروي ايران را به سمت چين متمايل كرده باشند. از علائم موجود چنين مي‌توان برداشت كرد كه مرزهاي ژئوپلتيك صنعت خودروي ايران؛ در حال تغيير است. مرزهايي كه نيمي از آن در چين خواهد بود و نيمي ديگر در اروپا. سياوش مهرآيينكارشناس خودرو