مرتضی آژند اگر مشخص شود که به واسطه همان چند بیت به ظاهر شعر در نماز عید فطر چه پاداش هایی می‌گیرند، شاید کسان دیگری به غیر از هم سفره‌ای‌های آن مداح هم حاضر شوند اشعاری به مراتب بدتر و سخیف‌تر بخوانند. وقتی شما می‌توانی با چند بیت شعر مهمترین‌تریبون‌ها را در اختیار داشته باشی و به واسطه آن راه صدساله را یک شبه بپیمایی باید بتوانی چنین خوش خدمتی کنی. مخصوصا وقتی در نظر داشته باشیم که در این کشور کسانی هستند که سالیان سال درس خواندند و تلاش کردند و در عین شایستگی تنها آروزی آنها داشتن یک شغل با مزایای حداقلی است، یا کارگرانی که شبانه روز کار می‌کنند ولی از عهده مخارج زندگی که همان معیشت باشد بر نمی‌آیند. در این گروه استفاده از ابزار فشار معمولا متفاوت است و بر حسب شرایط و نوع به خطر افتادن منافعشان فرق می‌کند، یک بار با به هم زدن جلسات منافعشان تامین می‌شود و یک بار دیگر در شعرخوانی. برای این گروه اقلیت تنها به دست آوردن منافع و حفظ جایگاه و مقام است که حرف می‌زند، جایگاه و مقامی که آن مداح و امثالهم فقط با همین راه‌های پراکندن تخم نفاق و توهین می‌دانستند به دست آورند. کم نیستند افرادی که در این مملکت تنها به واسطه همین خوش رقصانی‌ها به چنین جاه و جلالی رسیدند. بعضی از این افراد چنان غرق در توهم شدند که به خود اجازه می‌دهند برای همه کشور تعیین تکلیف کنند و با حمله به این و آن خود را همه‌کاره و دلسوز کشور جا بزنند، فراموش کردند که جایگاهی که امروز در آن قرار گرفتند به واسطه داشتن صلاحیت و یا توانایی منحصر به فردی نیست، بلکه محصول روزنه‌هایی است که در ساختار قدرت وجود دارد و هر کسی را به توهم خود بزرگ‌بینی دچار کرده است. البته این افراد تنها اجرا کننده هستند و به آنها دیکته می‌شود که چه چیزی را بگویند، در مراسم روز قدس هم از آن مداح خواسته شده بود که حضور اکثریت مسئولان نظام به همراه مردم را نادیده بگیرد و آن اشعار سخیف را برای رساندن پیام به رئیس جمهور بخواند. لذا لازم است که زیاد دنبال تحلیل شخصیت پیچیده این افراد نباشیم و بر روی ساختاری که اجازه داده است چنین کسانی بی خود بزرگ شوند تمرکز کنیم.برای شناخت راه و منش این افراد، کافیست در نظر داشته باشیم که تنها نداشتن انصاف و مروت اجازه می‌داد در نماز عید سعید فطر آن اشعار خوانده شود، به نحوی به دور از رسم جوانمردی و آزادگی بود که پیش چشم آن جمعیت و رسانه‌های حاضر، یک طرفه و در نهایت بی‌شرمی هر عقده‌ای که وجود دارد را در قالب کلماتی و به نام شعر به رئیس جمهور نسبت دهی و عالی‌ترین مقام اجرایی کشور را نصیحت، سرزنش و تهدید کنی. البته ویژگی مثبت چنین هجمه هایی این است که حجت را بر حسن روحانی تمام کرده است تا در ادامه راه دولت دوازدهم هم سختی‌های راه و کارشکنی‌ها را در نظر داشته باشد و هم در این راه تنها از دلسوزان واقعی این آب و خاک و 24 میلیونی نفری که تا پاسی از شب پای صندوق رای ماندند و به افراط گرایی نه گفتند کمک بگیرد و سهم خواهان را از دولت دور نگه دارد. درست است که مخالفان دولت و اپوزیسیون باید از حق انتقاد آزادانه دولت برخور دار باشند و ما نیز از این حق منتقدین و باز بودن فضای کشور دفاع خواهیم کرد، اما منتقدان باید یاد بگیرند که‌تریبون‌های عمومی متعلق به همه کشور است و زیبنده نیست که آنها را در بدترین وجه ممکن تنها علیه دولت، یا بهتر بگوییم جناح اصلاح طلب و تفکری غیر از تفکر خود به کار گیرند. زیبنده نیست که به نام مردمی که در چند انتخابات اخیر به آنها نه گفتند، هر روز برای دولت مستقر یک چالش درست کنند و از دولت حسابرسی بخواهند، بدون آنکه به تکالیف دستگاه یا نهاد خود در برابر مشکلات کشور پاسخگو باشند. مخالفین اگر نقدی دارند بهتر است از راه و روش مرسوم و یا با شناسنامه حزبی که در آن فعالیت می‌کنند اعتراض خود را بیان کنند، نه تحت لوای واژه نامفهوم مردم و توهم صاحب انقلاب بودن در امنیت کامل منابع عمومی را برای منافع شخصی به کار گیرند. به احتمال زیاد هدف کوتاه مدت این تخریب‌ها که شمار آن هم زیاد است تحت الشعاع قرار دادن چیدمان کابینه باشد تا وزیران انتخابی نماینده اکثریت پیروز انتخابات نباشند، پس لازم است رئیس جمهور منتخب و حامیان دولت صبوری بیشتری به خرج دهند تا در کمال آرامش کابینه‌ای روی کار بیاید که آیینه تمام نمای رای اکثریت باشد و در عین حال این توانایی را داشته باشند که مشکلات و بحران‌های موجود در کشور را برطرف کنند. همچنین لازم است برای حفظ مصالح عموم مردمی که دچار رنج و گرفتاری هستند، به چنین رفتارهای کوته نظرانه در ۴ سال پیش رو عادت کنیم و صبورانه در کنار دولت برای رفع آنها بایستیم، زیرا ما خوب می‌دانیم چرا به حسن روحانی رای دادیم و آنها هم خوب می‌دانند که برای چه این همه ایجاد تنش و بداخلاقی می‌کنند.