نوید معمار، کارگردان نمایش «آقا محمدخان» عنوان کرد: تمام مخاطبان تئاتر از ایران تا دیگر کشورها یک جاهایی دوست دارند از فضای جدی آثار فاصله بگیرند، به همین خاطر حتی در آلمان هم شاهد بودیم که برخی از تماشای کار ما دچار شوک شدند! به گزارش سینماخبر نمایش «آقا محمد خان» به کارگردانی نوید معمار از 28 خرداد ماه تا 22 تیر ماه هر شب ساعت 18 در سالن اصلی تالار مولوی به صحنه می‌رود. بازیگران این نمایش امیرحسین باقریان، فرنوش شکری و رامونا رادی هستند. نوید معمار پیش از این اجرا ، نمایش را در فستیوال یونیدرام آلمان به اجرا در آورد، اما اجرای پراگ و میامی به دلائلی امکان پذیر نشد و اکنون نیز این کار در تالار مولوی به صحنه می‌رود. پس از آن هم  قرار است آبان ماه در باکو در فستیوال تئاتر جوانان آلترناتیو به صحنه برود. درباره این نمایش با نوید معمار به گفت‌وگو نشستیم: *آقای معمار درباره ارائه این نمایش در جشنواره‌های خارجی و داخلی در ابتدا توضیح دهید؟ این کار ابتدا در بیستمین جشنواره تئاتر دانشگاهی سال گذشته در تهران اجرا رفت، بعد از آن کار به جشنواره یونیدرام پوتسدام آبان ماه سال گذشته در آلمان اجرا شد، این جشنواره مختص کارهای بدن بدون دیالوگ و تصویرسازی بود، نسخه‌ای که در تهران اجرا کردیم به دلیل اینکه جزء اولین کارها بود هنوز قدرت نگرفته بود بهرحال ما هم سالن مستقل نداشتیم اما اجرایی که الان در تالار مولوی می‌رویم همان اجرایی است که در آلمان انجام شد و تغییری دیگر در آن صورت نگرفته است. پس از آلمان این کار برای اجرا در جشنواره‌های جمهوری چک و میامی آمریکا هم دعوت شد اما به دلیل برخی مشکلات تهیه ویزا و هزینه‌ها نتوانستیم به این کشورها برویم اما فیلم کار در آمریکا پخش شد. *اقبال از این دست نمایش‌های بدون کلام بین مخاطبان به چه صورت است؟ به طور مثال در این نمایش شما با چه قشری از مخاطبان مواجه بودید؟ من درباره کارهای شخصی خودم که بدون دیالوگ و با تصویر روایت شده، می‌توانم صحبت کنم نخست اینکه روایت‌ها ارسطویی نیست صرفا روایتی با ویژگی‌های سمبلیک که در ایران متأسفانه به دلیل اینکه بیشتر تئاتر به مثابه یک سرگرمی شناخته می‌شود و بیشتر سالن‌ها از کارهای سلبریتی بدون اندیشه‌ورزی و حتی دیدن صرف روایت می‌شوند، استقبال می‌کنند بنابراین قطعا تنها یک کار لاکچری اینجا جواب می‌دهد.  سالن‌های تئاتر بیشتر از نمایش‌هایی با سلبریتی بدون اندیشه‌ورزی حمایت می‌کنند و قطعا کار ما جزء، این کارهای لاکچری نیست اما چیزی که من برای مخاطبان به ارمغان می‌آورم این است که هدفی برای مخاطب تعریف می‌شود نخست اینکه وظیفه‌ای  در برابر دیدن اثر مخاطب دارد و دوم اندیشیدن درباره آن است، اینکه مخاطب با تماشای یک کار عملی را انجام می‌دهد اما متأسفانه در ایران ذهن‌ها آنچنان در برابر این مقوله باز نیست چرا که خیلی از مردم با هنر و حتی تئاتر و فلسفه و تاریخ آشنایی کمی دارند. به همین دلیل من در دور دوم تبلیغاتی که برای نمایش آقامحمد خان داشتم و دو روز پیش انجام شد کار را صرفا با این مضمون گالری آقا محمدخان معرفی کردم حتی نمایش هم نگفتم که آدم‌ها با همان ویژگی تماشای یک گالری بیایند و ابتدا کار را ببیند و بعد درباره آن فکر کنند که چه عناصری برای آن به کار رفته و نامش چیست و ارتباطش با مقولات دیگر چطور است. *درباره محتوای کار هم توضیح می‌دهید؟ چرا آقا محمد خان سوژه نمایشی شما قرار گرفت؟ بهرحال آقا محمد خان تنها شاه دراماتیک ایران است که البته به عنوان منفورترین شاه هم از او یاد شده است اما به نظر من وقتی ما بیشتر سرنوشت او را بخوانیم ، متوجه می‌شویم که خیلی از کارهایی که انجام داده را نمی‌توان سرزنش کرد و عللی داشته که او را بدین سرانجام رسانده است و این عکس‌العمل‌ها از او بعید نمی‌نمایاند بنابراین ما به کار علاوه بر توجه به تم تاریخی یک بعد روان شناسانه هم گنجاندیم. بنابراین زندگی آقامحمدخان پس از اخته شدن او، حمله به کرمان، بحث درآوردن چشم‌ها، دلائل کشته شدنش توسط سربازانش، گرایش‌های مذهبی و ایدئولوژیک او تا نحوه برخوردش با زن‌ها در این کار لحاظ شده است. *آقای معمار واکنش‌های این نمایش در خارج از کشور به چه صورت بود؟ تمام مخاطبان تئاتر از ایران گرفته تا دیگر کشورها یک جاهایی دوست دارند از فضای جدی آثار فرار کنند این در خارج از ایران هم وجود داشت، اما بهرحال کار ما اصلاً جایی برای یک لبخند برای مخاطب نمی‌گذارد، او را دچار شوک می‌کند و ما عکس‌العمل‌هایی داشتیم که چرا چند جوان به سمت کار این اندازه جدی و تاریک می‌روند ما در بروشور توضیح داده بودیم و مخاطبان هم می‌توانستند با خواندن بروشور نمادهای ما را بفهمند. ترک سالن توسط مردم یا نقدهایی که می‌کنند دقیقا گاردی است که نسبت به کار بی‌کلام پست‌مدرن در ایران وجود دارد اما در ایران کلا دو واکنش وجود دارد؛ یکی کسانی که اهل علم هستند و پست دراماتیک را می‌شناسند مسلما نمی‌توانند بگویند کار بدی است چون کار طبق اصول جلو می‌رود اما مخاطبان دیگر که عمومی‌تر هستند نقدهایی داشتند که بگویند کار خوبی نیست خیلی‌ها حتی داشتیم در طول اجرا کار را ترک کردند و چون من خودم هم در اجرا هستم مخاطبان را می‌بینم بعضی ها را دیدم که حوصله‌شان سر می‌رود اما این نتیجه همان گاردی است که با شناخت این نوع تئاتر در ایران وجوددارد. *با این احوال باز هم تمایل دارید کار بدون کلام پست مدرن اجرا کنید؟ بله من یک کار دیگر هم به نام شیرخشک تولید کردم که هنوز اجرا نشده است، عنوان کار کاربرد استعاری دارد. این کار را جشنواره تئاتر دانشگاهی به دلائلی امسال رد کردند و من کار را برای جشنواره یونیما تهران مبارک فرستادم چون قدری فضای عروسکی و فانتزی دارد. *چند شب دیگر از اجرا باقی مانده است؟ ما به جز شنبه‌ها، تا 22 تیر هر شب ساعت 18 اجرا داریم. *اگر شرایط اجرا فراهم شود، باز هم کار را تمدید می‌کنید؟ ببینید خیلی‌ها به من گفتند که این کار را بد دوره‌ای در جام جهانی و امتحانات بچه‌ها اجرا رفتم ولی من فکر می‌کنم ا ین نوع تئاتر اگر در بهترین دوره هم اجرا شود مخاطب کار سلبریتی پسند را نخواهد داشت. در غیر این صورت به نظرم باید این کار اطلاع رسانی برای هنرمندان تجسمی شود من تمام تلاشم این است که این افراد متوجه اجرا شوند شاید اگر این اتفاق بیافتد باز هم برای هنرمندان تجسمی اجرا بروم چون من تصور می‌کنم نوع مخاطب من وجود دارد اما دست پیدا کردن به آن برایم در فضای تئاتر دشوار است. *شرایط تئاتر را امسال چطور ارزیابی میکنید؟ به نظرم هر سال بدتر از قبل می‌شود، چون سالن‌های خصوصی ضربه زیادی به تئاتر می‌زنند و تئاتر تجربی را محو می‌کنند و تئاتر را تبدیل به یک کار سرگرمی کرده است و واقعا مردم اگر سرگرمی می‌خواهند کار ما را نبینند چون هم انرژی ما را می‌گیرند هم وقت خود را تلف می‌کنند. مردم اگر سرگرمی می‌خواهند کار ما را نبینند چون هم انرژی ما و هم وقت خودشان تلف می‌شود حقیقت این است که در زمینه تئاتر خود آدم‌ها هم به همین سمت سرگرمی می‌روند در تاریخ هم بررسی کنیم متوجه می‌شویم که قبل از بازسازی مولوی هم کارهای تجربی زیادی اجرا می‌رفته و خیلی‌ها هم مخاطب کمی داشتند در واقع نباید مخاطب برای ما مهم باشد، وگرنه تئاتر ما به تولید علم و نظریه دیگر نمی‌ر‌سد و صرفا یک  اجرای تئاتر اتفاق می‌افتد به همین دلیل هم ضربه بزرگ و اساسی خورده‌ایم و خود آدم های ما و تئاتری‌ها هم دیگر دوست ندارند تجربه کنند صرفا یک کاری انجام دهند و سالیانه پولی در بیاورند برایشان کافی است.   انتهای پیام/