یکی از مهم ترین ویژگی‌های ساختار بهداشتی در جوامع مسلمان، استفاده از سیستم صحیح دفع فاضلاب و احداث سرویس‌های بهداشتی مناسب در تمام منازل، حتی در دورافتاده‌ترین روستاهاست؛ اما جالب است که بدانید در اروپای قرون وسطی، اصولاً احداث ساختمانی با عنوان سرویس بهداشتی، وجود نداشت! پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: در مطالعات مربوط به تاریخ بعد از اسلام، قرن‌های سوم تا پنجم هجری به عنوان دوران عصر طلایی تمدن اسلامی شناخته می‌شود؛ دورانی که در آن، مسلمانان توانستند با اتکا به آموزه‌های اسلام و تلاش و کوشش مجدّانه، به دستاوردهای علمی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بزرگی دست پیدا کنند. آن‌چه به نام تمدن اسلامی و پیشرفت علمی مسلمانان می‌شناسیم، در این دوره به اوج خود رسید و دست کم تا سه قرن بعد، با فراز و فرودهایی، ادامه یافت. هرچند هجوم مغولان، به یک‌باره آفتاب این تمدن را به غروب نزدیک کرد، اما اصالت و صلابت آن، مانع از نابودی‌اش شد و میراث آن عصر طلایی، هرچند در قالب کتاب‌ها و نوشته ها، به عصر حاضر و نسل کنونی انتقال یافت. اما بحث ما در این نوشتار، بررسی دستاوردهای این تمدن بزرگ نیست؛ بلکه می‌خواهیم، کسانی را که گاه فرهنگ و اصالت ما را به استهزا می‌گیرند و دنیا را دهکده‌ای جهانی، با کدخدایی خودشان می‌پندارند، بهتر بشناسیم و به حکم مصرع دلنشین شعری از ملک‌الشعرای بهار که می‌گوید «سوابق است که هر عمر را نظام دهد»، با سابقه و تاریخ اجتماعی اروپایی‌های پرنخوت، همزمان با عصر طلایی تمدن اسلامی، بیشتر آشنا شویم؛ اروپایی‌هایی که البته، افزون بر قاره سبز، عقبه فکری و نژادی آمریکایی‌های سفیدپوست هم، محسوب می‌شوند. هرچند بررسی این مسئله، با ابعاد گسترده‌اش، در این فرصت کوتاه میسر نیست، اما از باب «مشت نمونه خروار»، می‌خواهیم به سراغ وضعیت بهداشت در اروپا، همزمان با عصر طلایی تمدن اسلامی و بلکه، قرن‌های بعد از آن برویم. امیدواریم از آن‌چه برایتان نقل می‌کنیم، حالتان به هم نخورد! سیستم دفع فاضلاب یکی از مهم ترین ویژگی‌های ساختار بهداشتی در جوامع مسلمان، استفاده از سیستم صحیح دفع فاضلاب و احداث سرویس‌های بهداشتی مناسب در تمام منازل، حتی در دورافتاده‌ترین روستاهاست؛ اما جالب است که بدانید در اروپای قرون وسطی، اصولاً احداث ساختمانی با عنوان سرویس بهداشتی، محلی از اعراب نداشت! تنها در خانه‌های اشراف و کاخ‌های سلطنتی، می‌شد یکی دو تا توالت پیدا کرد. ویل دورانت، در کتاب «تاریخ تمدن» می‌نویسد: «صومعه‌ها، دژهای فئودال و خانه‌های اغنیا دارای مستراح‌هایی بودند وصل به چاه مستراح، لکن اکثر خانه‌ها برای این کار محلی در حیاط سرطویله داشتند و در مواردی، یکی از این مستراح‌های طبیعی، مورد استفاده ده، دوازده خانه بود[!]» مسئله سرویس بهداشتی و دفع صحیح فضولات انسانی، به این موارد ختم نمی‌شد؛ در پاریس که در قرن 17 میلادی، آن را عروس شهرهای اروپایی می‌نامیدند، تا سال 1300 میلادی، مستراح هنوز جزو وسایل لوکس محسوب می‌شد. فرانسوی‌ها در کاسه‌هایی ادرار می‌کردند و آن را لب پنجره خانه می‌گذاشتند تا بوی وحشتناکش، آزارشان ندهد. گاهی این کاسه‌ها از فراز طبقه دوم، روی سر عابران می‌ریخت و دستمایه خنده و مسخره‌بازی اهالی محل می‌شد. ویل‌دورانت تصریح می‌کند که پاریسی‌ها عادت داشتند محتویات کاسه را بدون نگاه کردن به اطراف، به فضای کوچه بپاشند و فقط داد بزنند: «خیس نشوی!» نشانه‌هایی از این رفتار مبتذل را حتی می‌توان در آثار مولیر، نمایش نامه‌نویس معروف نیز، دید. تا اواخر قرن 13 میلادی، اروپایی‌ها اصلا چیزی به نام توالت عمومی را نمی‌شناختند و اصولاً این مکان‌ها، در زمره اماکن تجملی محسوب می‌شد. این در حالی بود که در همان زمان، در سرزمین‌های اسلامی، تقریباً همه مساجد به آبریزگاه مجهز بودند. وضع در اروپا آن‌قدر  دهشتناک بود که بوی گند فضولات انسانی، فضای شهرهای بزرگ اروپا را پر می‌کرد. سفرنامه‌نویسان مسلمان که در این دوره به اروپا رفته بودند، از بوی تعفن و جوی‌های مملو از فضولات انسانی در شهرهای اروپایی، شکایت کرده‌اند. آلبر ماله در کتاب تاریخ قرون وسطی، می‌نویسد: «آلودگی کوچه‌ها موجب انتشار سریع ناخوشی می‌گردید. همین‌که هوا کمی گرم می‌شد، بوی عفونت همه جا را می‌گرفت؛ چنان‌که روزی فیلیپ اگوست به هوای نسیم در کنار پنجره قصر خود نشسته بود که ارابه‌ای از میان لجن گذر کرد و چنان عفونتی برخاست که حالت غش به فیلیپ دست داد[!]» کلیسا که دایم موضوع ترک دنیا را به پیروانش آموزش می‌داد، در به وجود آمدن این وضعیت نقش داشت؛ در آموزه‌های کشیش‌ها، طهارت و حمام رفتن، نوعی توجه به دنیا محسوب می‌شد و آن ها، عموماً مردم را به دوری از این رویه دعوت می‌کردند. به این ترتیب، مردم اروپا، همزمان با دوران طلایی تمدن اسلامی، با فاضلاب‌های متعفن، همزیست و همسایه بودند و اثری از توجه به نظافت در میان آن ها به چشم نمی‌خورد؛ تا جایی که وقتی در سال 1531 میلادی، دولت فرانسه برای جلوگیری از شیوع بیماری‌های مسری، از مردم پاریس خواست که در خانه‌هایشان مستراح بسازند، هیچ کس قبول نکرد! این رویه باعث شیوع بیماری‌های واگیرداری مانند وبا، طاعون و جذام می‌شد و هر سال، هزاران اروپایی را به کام مرگ می‌فرستاد. حمام، بی حمام! در قرون وسطی، خبری از حمام‌های بخار دوره رومی‌ها نبود. آن ها حمام رفتن را بچگانه و اقدامی مخصوص مسلمانان می‌دانستند. حتی دادگاه‌های تفتیش عقاید، برخی افراد را به واسطه تمایل به تمیزی و علاقه به استحمام، مجرم شناختند و سوزاندند! گویی در میان این قوم، مفهومی به نام پاکیزگی وجود نداشت. رابرت ماسی، نویسنده کتاب «پطر کبیر»، درباره حمام نرفتن اروپایی‌ها، روایت‌های قابل تأملی نقل می‌کند؛ وی می‌نویسد: «پاریسی‌ها تا قبل از ورود سفیر ایران عصر صفوی(محمدرضا بیک) به پایتخت فرانسه، حمام نمی‌رفتند و برای رفع بوی بد، به حد افراط از عطر و ادکلن استفاده می‌کردند؛ در حالی که فرانسه یکی از پُرآب‌ترین کشورهای اروپای غربی است ... به همین دلیل است که عطرو ادکلن فرانسه در تمام دنیا مشهور است!» حمام‌ نرفتن، باعث بروز بیماری‌های جلدی و رواج شپش در میان مردم بود. حتی شاهان اروپایی‌ هم افرادی را برای کشتن شپش‌های سرشان در اختیار داشتند. آب‌های آلوده، بلای جان مردم می‌شد؛ کسی عادت به نوشیدن آب سالم نداشت. صبح‌گاه، وقتی از خواب بر می‌خاستند، همه اهالی منزل داخل یک ظرف سر و صورت‌شان را می‌شستند؛ منظره چنین اقدامی آن‌قدر چندش‌آور است که از توصیف آن معذوریم! این در حالی است که در سراسر جهان اسلام، محروم‌ترین روستاها، مجهز به حمام‌هایی برای پاکیزه کردن تن بوده و هستند و دستورالعمل‌های اسلامی، مسلمانان را به صورت جدی، به پاکیزگی و استحمام موظف کرده است. وضعیتی که به آن اشاره کردیم، طی 800 سال از هزار سال دوره قرون وسطی، بین سال‌های 500 تا 1500 میلادی، در اروپا وجود داشت. م