کد خبر: 13306
منتشر شده در پنج شنبه, 11 خرداد 1396 16:02
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما ؛ دلدادگان و عاشقان امام خمینی (ره) از سراسر کشور در بیست و هشتمین سالگرد رحلت معمار کبیر انقلاب اسلامی لحظه شماری می کنند در جوار مرقد نورانی آن حضرت جلوه های کم نظیری از شکوه، ایستادگی، عزت و عشق به آرمانهای انقلاب اسلامی را متجلی سازند و با آرمانهای آن عزیز سفر کرده...
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما ؛ دلدادگان و عاشقان امام خمینی (ره) از سراسر کشور در بیست و هشتمین سالگرد رحلت معمار کبیر انقلاب اسلامی لحظه شماری می کنند در جوار مرقد نورانی آن حضرت جلوه های کم نظیری از شکوه، ایستادگی، عزت و عشق به آرمانهای انقلاب اسلامی را متجلی سازند و با آرمانهای آن عزیز سفر کرده پیمانی دوباره ببندند. این حضور بی شک ترجمان پایداری نظام جمهوری اسلامی ایران است و همه باید تلاش کنیم همه آموزه های ان را استخراج و پیاده سازی کنیم.همه انقلاب ها از پیدایش انگیزه تا شکل گیری خود و در مسیر ادامه حیات ؛ معمولا با فراز و فرودهایی مواجه می شوند که در دو قالب سخت و نرم قابل ردیابی است.انقلاب اسلامی ایران استثنائی ترین نهضت دینی ، اجتماعی و مردمی است که بر انباشت تاریخی ، اعتقادی ، ایمانی ، دینی و مذهبی مردم به بلندای 14 قران تکیه زده است و بلندای تاریخی ان یعنی عقلانیت تمدنی و مردمی و انسانی به تمامیت تاریخ می رسد.البته این نهضت مانند دیگر همتایان خود هم با آسیب هایی روبروست و باید هموراه در پی آسیب زدایی باشد.یکی از زیربنایی ترین آسیبهایی که ممکن است بدترین خطر را فراهم اورد ، فقر هستی شناسی و نوزایی ایدئولوژیک نظام جمهوری اسلامی ایران در ترجمان مبانی دیرین و نوین خود به عرصه های کارآمدی است. تئوری سازی ، روش شناسی ، پیش بینی و پاسخ گویی به نیازهای جامعه ایران اسلامی در عرصه های فردی ، جمعی ، محلی ، ملی و فراملی ( منطقه ای ، جهانی ، بین المللی ) اگر بر اساس مبانی دینی و اسلامی صورت نگیرد و ساختارهای قران ، سنت ( اهل بیت ع) اجتهاد و عقلانیت دینی در کنار تجارب بشری و علومی جهانی در ارکان نظام نهادینه نشود ، باید در انتظار آسیب های جدی تری باشیم.خوشبختانه در جمهوری اسلامی ایران ما نیاز نداریم که به دنبال ساخت مبانی سخت و نرم اندیشه ورزی برویم بلکه این مبانی را با غنی ترین زیربناها و روبناها داریم.رسالت اندیشمندان ایران زمین و دلسوزان و روشنفکران متعهد باید این باشد که تئوری های کارامدسازی را از این مبانی استخراج و به نظام اجرایی و حاکمیت معرفی نمایند.متاسفانه در این عرصه ها مقدار زیادی عقب مانده ایم و به همین خاطر است که در مواردی حیات اجتماعی و اقتصادی و سیاسی ما به آزمایشگاهی برای تئوری های باطل شده و شیطنت های دشمنان تبدیل می شود که نمونه های ان زیاد است.اگر تنها "اصل جمهوری اسلامی " قانون اساسی به طور کامل یا شبه کامل نهادینه شود به خیلی از انتطارات جامعه تا اینده های یاد پاسخ اطمینان بخش داده می شود.امروزه وقتی وارد بازارهای عرضه و تقاضای رشته های علوم انسانی در دانشگاهها و کشور و مبانی برنامه ریزی های اقتصادی و اجتماعی حتی برخی مواد درسی مدارس می شویم یعنی مطالبی که به عنوان درس ارائه می شود و نتایجی که انتظار داریم و هدفگذاری کرده ایم؛ بیشترین همگرایی را با روش شناسی و روش های تحقیق و پژوهش غربی دارد و مبانی انها نیز ابطال پذیر کردن اندیشه هاست که البته در ان جوامع قابل دفاع است اما برای جامعه ایرانی - اسلامی جایی برای دفاع ندارد.باید از تمامیت 3 دهه قبل و حتی از تمامیت حوادث 14 قرن هجری و همینطور از تاریخ بشریت درس های تازه بگیریم و با آسیب شناسی همه جوانب و شناخت موارد قوت و ضعف ؛ "طرحی نو برای (( فردا))" بیندازیم.از طرف دیگر انچه که امروزه در اختیار داریم اعم از کامیابی ها و ناکامی های اقتصادی ؛ محصول رفتارها و کردارهای گذشتگان است و باید امروزه به خوبی و با روش های مختص مکتب اسلام نقد شود تا از آسیب هایی احتمالی در اینده هم پرهیز شود.یکی از موضوع هایی که باید با کالبد شکافی جدی شفاف سازی شود همان روش های برنامه ریزی اقتصادی در دو دهه گذشته و ارزیابی روندها و فرایندها و رویکردهای مدیریت برنامه های پنجساله توسعه است.اینکه جایگاه ارزش های دینی و واقعیات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در نظام اقتصادی کشور کجاست و کجا بوده است و کجا باید باشد؟ ارزش های اقتصاد اسلامی شامل چه مواردی هستند و چرا ضد ارزش های اقتصادی در کشور زمینه پیدا کرده است؟ الگوی ایرانی - اسلامی پیشرفت چگونه باید باشد؟اینها سوالاتی است که باید برنامه های توسعه و در متن ان و اینده شناسی نظام برنامه ریزی در کشور پاسخ داده شود.تبیین تاریخ بشر ، تاریخ اسلام ، جهان اسلام ، رفتار دشمنان دین اسلام ، ابزارها و رویکردهای انها ؛ توطئه شناسی، عبور از مرز توهم توطئه ، ارزیابی سه دهه تلاش برای عمران و ابادانی کشور ، کالبد شکافی برنامه ریزی های توسعه ، روش شناسی برنامه های توسعه ، شناخت شناسی سند چشم انداز بیست ساله ، آینده شناسی ، برنامه پنجم توسعه ، تبیین ویژگی های برنامه ریزی های توسعه ، تدوین برنامه مناسب برای ایران عزیر در 5 سال اینده می تواند به توسعه تکوینی و تشریعی برنامه ششم با رویکردهای اسلامی و ایرانی پیشرفت کمک کند.البته هر کدام از این موارد شاید چندین جلد کتاب شود و باید نهادهای فرهنگی در این عرصه تلاش کنند.اما برای پرهیز از شعار زدگی و کلی گویی به نظر می رسد باید به مفاهیم "اصطلاح شناسی ، واژه شناسی ، روش شناسی، هستی شناسی ، شناخت عقلانیت اسلامی و دینی ، تبیین راههای جذب و هضم علوم و ابزارهای اقتصادی غرب و شرق در نظام اقتصادی اسلامی و استفاده صرف از انها برای تحقق اهداف الگوی ایرانی و اسلامی پیشرفت ( نه هضم نظام اقتصادی کشور در درون نطریات غربی اقتصاد و توسعه ) هدف شناسی دقیق و شاخص سازی هوشمند برای حرکت در مسیر تحقق ایران پیشرفته و متعالی و ..." توجه کامل داشته باشیم.باید بصیرت های دینی را در عرصه های اقتصادی تقویت کنیم.برای نمونه به عدالت اقتصادی در دین اسلام باید توجه کنیم و به تاکیدات مقام معظم رهبری در دهه پیشرفت توام با عدالت جامه عمل بپوشانیم.اقتصادی می خواهیم که هم ملت ساز و هم تمدن ساز و هم قوی ترین در منطقه باشد و هم اینکه تمام مزیت های نسبی و مطلق اقتصاد ایران اسلامی را احیا و فعال کند.در احادیث زیادی به این مهم اشاره شده است:1- قال الامام علی علیه السلام: "بالعدل تتضاعف البرکات". 2- جاء فی حدیث شریـف: "لا یحل مال امرء مسلم إلا بطیبة نفس منه". 3- و جاء فی حدیث آخر عن رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم: "على الید ما أخذت حتى تؤدی". 5- و قال الامام الصادق علیه السلام: "من أضر بشیء من طریق المسلمین فهو له ضامن". - قال علی بن الحسین علیهما السلام: "لینفق الرجل بالقسط وبلغة الکفاف، ویقدّم منه الفضل لاخرته، فإن ذلک أبقى للنعمة وأقرب إلى المزید من الله ، وأنفع فی العاقبة. عدالت بالاترین برند و نشان نظام های اقتصادی انسان محور است و اگر این نشان و شاخص ، کج یا منحرف شود از همه مختصات انسانی فاصله خواهد گرفت.اگر عدالت اقتصادی رعایت شود در ان صورت حق هیچ فردی از بین نمی رود ،به احدی ظلم نمی شود ، به هیچ چیزی ( اعم از نباتان و جانداران ) زیان و ضرری نمی رسد.عدالت به معنی دفع ظلم و ضرر و زیان اقامه برابری ( در فرصت های اقتصادی ) است که در نظام اقتصادی اسلام از اساسی ترین و اصولی ترین وظایف حکومت ها و دولت ها ( همه ادارات و دستگاه ها و سازمان ها) محسوب می شود.این اصل باید همواره به عنوان پایدارترین رویکرد همه اصول قانون اساسی نوشته و نانوشته و در همه رفتارها و کردارهای ما باشد.باید روندها و فرایندهای امور مالی در میان مردم بر اساس ضوابط شرع و حق باشد.تبیین نظریات اقتصادی اسلام وظیفه ای است که امروز بر دوش تک تک ما سنگینی می کند و باید با جدیت بیشتر و با روش علمی و دور از احساسات ، جوانب مختلف آن را عرضه کنیم.بر مبنای جهان بینی اسلامی ، منشأ همه حقوق از جانب پروردگار است و ریشه واقعی حق به کسی که موجودی را به وجود بیاورد بر می گردد.خداوند بر انسان و همه موجودات ، حق مطلق دارد که هر گونه بخواهد در امور آنان تصرف کند اما خود انسان از آن جهت که ذاتاً خودش را به وجود نمی آورد در وجودش و همه استعدادها و دارایی هایش نیازمند خداست.برای نمونه الگوی مصرف در اقتصاد اسلامی هرگز تابعی مستقیم از قدرت خرید نیست و حتی در صورت داشتن قدرت خرید بیشتر یک انسان مسلمان حق ندارد در مصرف اسراف یا تبذیر کند اما در الگوهای غربی اینطور نیست.آینده اقتصادی ایران باید مبتنی بر الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت باشد.به اعتقاد کارشناسان بر اساس مکاتب گوناگون توسعه، پیشرفت و توسعه به معنای حرکت از وضعیت موجود به سمت وضعیت مطلوب است که در هر فضایی؛ اعم از فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و ... قابل تطبیق و کاربرد است و باید مشخص شود که تحلیل ما از وضعیت موجود چیست؟ وضعیت مطلوب چه وضعیتی است؟ راهبرد ما برای حرکت از وضعیت موجود به مطلوب چیست؟اسلامی بودن یا اسلامیت مفهوم توسعه و پیشرفت به این معناست که باید وضع موجود، وضع مطلوب و راهبرد مبتنی بر مبانی بینشی و ارزشی اسلام در چارچوب اخلاق و حقوق اسلامی باشد.همچنین وجه ایرانیت الگو این است که باید با شرایط امروز ایران تطبیق یابد و بومی شود. وقتی میگوییم «الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت» ایرانیت آن به این معناست که این ذهن و تفکر ایرانی است که الگوی یاد شده را ارائه داده است.الگوی پیشرفتی که ممکن است در عراق ارائه دهیم با الگوی پیشرفتی که در پاکستان یا لبنان ارائه میدهیم، متفاوت باشد. بنابراین الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت، یعنی آن الگوی پیشرفت اسلامی که با شرایط اقلیمی و فرهنگی ایران تطبیق داده شده است.هر الگوی منطقی باید 1- وضعیت موجود را درست تحلیل کند، 2- وضعیت مطلوبی را ترسیم نماید 3- راهبرد حرکت را مشخص کند 4 - خود ارزیاب ؤ آسیب شناس باشد.آسیبشناسی همان بررسی و تحلیل فاصله ما با وضع مطلوب است. مبانی معرفتشناسی هم مهم است ، ما در مبانی معرفت شناسی با غرب متفاوت هستیم. آنها بر اساس دادههای تجربی و حسی مساله را تحلیل میکنند و ابعاد مجرد را در قضایا دخیل نمیدانند.اسلام این دلایل مادی را درعلل پیدایی فقر میپذیرد؛ اما در کنار آنها به عوامل معنوی که در واقع ربطی به این عوامل مادی ندارند، توجه نشان میدهد.عواملی چون گناه، قطع رحم، ترک نماز شب و .... یا در قرآن داریم که: "هر کسی تقوای خداوند را پیشه کند، خداوند برای مشکلات وی راههای خروج ایجاد میکند و از جاهایی که خودش حساب نمیکند، روزی وی را میرساند." البته این در زندگی فردی است. زیرا در زندگی اجتماعی هم داریم که خداوند میفرماید "اگر مردم تقوا پیشه کنند و ایمان بیاورند، ما برکات آسمان و زمین را بر آنها نازل میکنیم."نقش امدادهای غیبی در زندگی بشر، از اموری است که در مبانی معرفتشناسی اسلامی وجود دارد و در مبانی معرفت شناسی غربی نیست.در ترسیم وضعیت مطلوب هم باید سراغ مبانی معرفتشناسی اسلام، یعنی آیات و روایات برویم.بنابراین ما باید با توجه به آیات و روایاتی که درخصوص یک جامعه حی که دارای حیات طیبه است ، بیان شده الگوها و شاخصها را دربیاوریم. زیرا در آیات و روایت این طوری نیست که راهبرد پیشرفت را مطابق با شرایط ایران ترسیم کرده باشد.آنچه که در نصوص اسلام وجود دارد، عبارت است از یک دسته اصول راهبردی که باید در تمام راهبردها آن اصول رعایت شود. این را میتوان از مجموع آموزهها و احکام اسلامی درآورد.در وجه اسلامیت الگو، این متخصصان حوزه و علوم دینی هستند که باید دست به کار شوند و مبانی را استخراج کنند ، اما تطبیق آن اصول و چارچوبهای اسلامی بر شرایط ایران کار دانشگاهیان و کارشناسان سازمان های گوناگون است. بنابراین الگوی نهایی پیشرفت اسلامی - ایرانی که قابل اجرا در جامعه باشد، حاصل تلاش این دو گروه است.باید اسناد فرادستی سند چشم انداز بیست ساله توسعه کشور که مجموعه ای از اهداف بلندمدت را در تمام زمینه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به تصویر کشیده است، به مبنای نظریه پردازی تبدیل شود.اعتلا و عمق و گسترش دادن معرفت و بصیرت دینی- تقویت وجدان کاری و انضباط اجتماعی و روحیه کار و ابتکار، کارآفرینی ارتقاء کیفیت تولید- ایجاد انگیزه و عزم ملی برای دستیابی به اهداف مورد نظر در افق چشم انداز- تقویت وحدت و هویت ملی مبتنی بر اسلام و انقلاب اسلامی و افزایش بینش عموم درباره تاریخ و تمدن ایران- مقابله با تهاجم فرهنگی، از طریق ارائه آثار سوء و تجارب دیگر کشورها و تشریح ابزارهای تهاجم فرهنگی- سازمان دهی و بسیج امکانات و ظرفیت های کشور در جهت افزایش سهم کشور در تولیدات علمی جهان در سند چشم انداز بیست ساله مورد تاکید قرار گرفته است.در امور اقتصادی بر تحقق رشد اقتصادی پیوسته، با ثبات و پرشتاب متناسب با اهداف چشم انداز- حرکت به سوی ایجاد اشتغال مولد و کاهش نرخ بیکاری- ایجاد زمینه های لازم برای تحقق رقابت پذیری کالاها و خدمات کشور تاکید شده است.ایجاد ساز و کار مناسب برای رشد بهره وری عوامل تولید- تأمین امنیت غذایی کشور با تأکید بر تولید از منابع داخلی و تأکید بر خودکفایی در تولید محصولات اساسی کشاورزی- مهار تورم و افزایش قدرت خرید گروه های کم درآمد- توجه به ارزش اقتصادی، امنیتی، سیاسی و زیست محیطی آب در استحصال، عرضه، نگهداری و مصرف آن - حمایت از تأمین مسکن گروه های کم درآمد و نیازمند- حرکت در جهت تبدیل درآمد نفت و گاز به دارایی های مولد - تثبیت فضای اطمینان بخش برای فعالان اقتصادی و سرمایه گذاران- ارتقای بازار سرمایه ایران و اصلاح ساختار بانکی و بیمه ای کشور با تأکید بر کارایی، شفافیت، سلامت و بهره مندی از فناوری های نوین- تأثیر اجرای سیاست های کلی اصل 44 بر توانمندسازی بخش های خصوصی و تعاونی در چارچوب تحقق اهداف سند چشم انداز هم جزو مختصات این سند 20 ساله است.اصلاحات ساختاری بودجه ریزی کشور در جهت دستیابی به اهداف سند چشم انداز- تنظیم سیاست های پولی، مالی و ارزی با هدف دستیابی به ثبات اقتصادی و مهار نوسانات هم باید تحقق یابد.برنامه ریزان کشور مانند قانون اساسی ، سند چشم انداز بیست ساله توسعه جمهوری اسلامی ایران ؛ قانون اجرای سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی و قانون برنامه های پنجساله ، چراغ راهنمای طرح های عمران و آبادانی اقتصادی و اجتماعی کشور محسوب می شوند .اما اقتصاد ایران در عرصه توصیه ها و آرمان ها و ارزوهای توسعه اقتصادی چیزی کم ندارد اما نداشتن الگوی توسعه از مشکلات حاد و پایداردر این بخش محسوب می شود.تحولات اقتصادی کشور در سه دهه اخیر نشان می دهد که نمی توان امور توسعه را با رویکردهای متنوع و سلیقه ای ، جناحی ، گروهی یا ناقص و یا باتکیه بر الگوی های غربی و شرقی اداره کرد و گسترش داد.چرا برغم این همه نوشته ها ، برنامه ها ، اسناد ، قانون و مقررات ،، توصیه ها و تلاش ها ، همچنان به دنبال "گمشده اقتصادی" خود هستیم و به جای مطمنئنی نرسیده ایم.اصلی ترین و مهم ترین مشکل این است که این اسناد به الگوهای توسعه و نظریه های اقتصادی تبدیل نمی شود و در همان سطح توصیه های آرمانی باقی می ماند.حالا باید الگوهای توسعه اقتصادی کشور تغییر کند و متحول شود.
یادداشت: اسماعیل محمدی
نوشتن دیدگاه