تاکید بر نو بودن خرید هواپیماها که چندان موضوعیت نداشت، بیشتر به سبب تبلیغات سیاسی بوده است که صفحات زیادی از روزنامه های اصلاح طلب را پر کرد. پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: امیر حمزه نژاد: دستاوردسازی برای برجام از جمله کارهای تبلیغاتی روزنامه های اصلاح طلب بود. موضوع انعقاد قرارداد با شرکت های هواپیماسازی بوئینگ و ایرباس که قرار بود فقط 80  فروند هواپیمای نو از شرکت بوئینگ خریداری و به ناوگان هوایی ایران اضافه شود یکی از موارد تبلیغاتی برجام بود که حالا ابعاد تازه ای پیدا کرده است. روزگاری رسانه های اصلاح طلب با غرور و به طور حماسی تیتر زدند که «خرید 80 بوئینگ نهایی شد» و روز دیگر نوشتند «بوئینگ پرید.»؛ در این حین حتی ماجرای افتضاح عکس یادگاری با هواپیمای ایرباسی که بوی نویی می داد، نقل محافل خبری و رسانه‌ای شد. وعده‌ای که محقق نشد و حالا کارشناسان این حوزه می گویند که اصلا چه اصراری بود که ما هواپیمای نو بخریم؛ درحالی که می توانستیم با هواپیمای دسته دوم خطوط هوایی کشور را تجهیز و نیازمان را به این موضوع مرتفع کنیم. در همین رابطه، «حسین علایی»، مدیرعامل شرکت هواپیمایی آسمان در مصاحبه با ایرنا گفته که 16 فروند هواپیما در شرکت آسمان خریداری و وارد کشور شده و اگر برخی سیاست‌های غلط نبود، حداقل 50 فروند هواپیما امکان ورود به ناوگان هوایی آسمان داشت. وی درباره سیاست غلطی که حول برجام به خطوط هوایی کشور ضربه زد گفت: «تصور می‌شد همه کارها از طریق برجام و خرید هواپیمای نو انجام می‌شود درحالی‌که از روز اول، اعلام کردم باید دست شرکت‌های هواپیمایی را برای وارد کردن هواپیماهایی که خودشان تشخیص می‌دهند اقتصادی است باز گذاشت و سازمان هواپیمایی کشوری، هواپیمای واردشده را تنها از لحاظ داشتن صلاحیت پرواز ارزیابی کند و معیارهای دیگر را باید کنار گذاشت.» علایی با بیان اینکه منتظر هواپیمای نو ماندن اشتباه بود، اظهار داشت: «درواقع همان زمان نیز بر این موضوع تأکید کردم که توافق برجام باید فرصتی برای ورود انبوه هواپیما به کشور باشد و منتظر هواپیمای نو ماندن کار اشتباهی است. اما این‌ تصمیم که زمان ساخت هواپیماهای خریداری‌شده نباید پایین‌تر از سال 2005 باشد، فرصت زیادی را از شرکت‌های هواپیمایی برای واردکردن بوئینگ و ایرباس دست‌دوم گرفت.» وی با اشاره به اینکه سیاست واقعی آمریکا در برجام توسط دولتمردان مغفول ماند، تاکید کرد: «نکته دیگر شعار نوسازی ناوگان هوایی بود. اگرچه کم کردن عمر ناوگان هوایی شعار قشنگی است، ولی برای کشوری موضوعیت دارد که در شرایط عادی و طبیعی باشد. این در شرایطی است که ایران دچار مشکل است و آمریکایی‌ها برجام را درست کردند تا به ایران فشار آورده و مسائل خودشان را حل کنند. برجام را درست نکردند که ایران قدرتمند شود. از دید آمریکایی‌ها فلسفه برجام این بود که جلوی برنامه هسته‌ای ایران را گرفته و مدیریت کند. بنابراین در مذاکرات خرید هواپیما، باید به مسئله دشمنی آمریکا و عدم همکاری غربی‌ها توجه می‌کردیم.» مدیرعامل شرکت هواپیمایی آسمان توضیح داد: «باید بر این نکته تأکید شود که سن بالا برای هواپیما اشکالی ندارد. اکنون در آمریکا هم هواپیماهایی وجود دارد که با عمر بالای 40 سال پرواز می‌کند. بااین‌وجود، در فضای کشور و افکار عمومی این موضوع به‌گونه‌ای مطرح شد که حتماً باید هواپیما نو و عمرش کم باشد و ناوگان هوایی ایران را با شرکت هواپیمایی امارات و ترکیش مقایسه می‌کردند، این در حالی است که آن‌ها در شرایط عادی با جهان زندگی می‌کنند.» حرف های علائی که پس از غائله فتنه از لحاظ سیاسی، نزدیک به تفکر اصلاح طلبان و اعتدالیون شده بود، چند نکته حائز اهمیت را یادآور می شود. اول اینکه تاکید بر نو بودن خرید هواپیماها که چندان موضوعیت نداشت، بیشتر به سبب تبلیغات سیاسی بوده که صفحات زیادی از روزنامه های اصلاح طلب را پر کرد. نکته مهم دیگر نگاه درست به برجام بود. علایی می گوید آمریکایی ها برجام را برای پیشرفت ایران درست نکردند بلکه درست کردند که به ایران فشار بیاورند و صنعت هسته‌ای کشورمان را متوقف کنند. با این حال امریکایی هایی که سعی دارند صنعت هسته ای ایران را نابود کنند چطور امکان اینکه ایران خطوط هوایی و صنعت هوایی خود را تجهیز کند را می دادند. بنابراین نگاه رویایی و غیر واقع بینانه به برجام سبب شد تا کشورمان نتواند از فرصت پیش آمده استفاده لازم را ببرد. به همین سبب این موضوع را هم می توان شاهکاری دیگر در حوزه برجام به شمار آورد؛ شاهکاری که در آن نه هواپیمای نو نصیب ایران شد و نه اجازه داده شد که هواپیمای دسته دوم مانند دوران های گذشته به خطوط هوایی کشور اضافه شود تا مشکلات آن حل شود. با این حال این شاهکار خطوط هوایی کشور را به عقب برگرداند که این موضوع بر خلاف شعار « به عقب بر نمی گردیم» حسن روحانی در انتخابات سال 96 بود.   از این رو علایی به نکته مهمی در خصوص اشتباه محض محاسباتی دولتمردان و طرفداران برجام نسبت به این سند هسته ای اشاره می کند که خود ضربات و خسارات زیادی به کشورمان وارد ساخت. به نظر می رسد مانند ماجرای ملانصرالدین که به دروغ شایعه پراکنی کرد که در کوچه ای آش می دهند و سپس با هجوم خیل جمعیت خودش هم باورش شد آش می دهند و برای گرفتن آش حرکت کرد را اصلاح طلبان و طرفداران برجام تکرار کرده‌اند. این جریان آنقدر با برجام به طور تبلیغاتی برخورد کرد که خود نیز باورش شد برجام برای پیشرفت ایران تهیه شده است. حال مشخص می شود که ابزار تبلیغاتی که البته دوام نیافت و زود رنگ باخت به سیاست و راهبرد کاری دولتمردان تبدیل شده بود! چند خسارت را در این حوزه از برجام می بینم. اول عدم اجازه تجهیز ناوگان هوایی کشور، دوم تبلیغات صرف سیاسی و انحراف معیار و راهبرد مدیریتی و سوم ناامیدی مردم بعد از تیترهای حماسی و امیدوار کننده. م