کد خبر: 13326
منتشر شده در شنبه, 06 خرداد 1396 15:18
اولین نشانههای شکست توطئههای ریاض مبتنی بر ایجاد اجماع عربی - اسلامی - صهیونیستی به رهبری آمریکا برای اقدامات خصمانه و منزوی کردن ایران در حالی بروز پیدا کرد که هنوز ترامپ سفر خود را به پایان نبرده. به گزارش ندای انقلاب، با گذشت حدود دو و نیم سال از آشتی مصلحتی عربستان سعودی با قطر، که در پی...
اولین نشانههای شکست توطئههای ریاض مبتنی بر ایجاد اجماع عربی - اسلامی - صهیونیستی به رهبری آمریکا برای اقدامات خصمانه و منزوی کردن ایران در حالی بروز پیدا کرد که هنوز ترامپ سفر خود را به پایان نبرده.
به گزارش ندای انقلاب، با گذشت حدود دو و نیم سال از آشتی مصلحتی عربستان سعودی با قطر، که در پی بحران خروج سفرا از کشورهای یکدیگر در مارس ۲۰۱۴ به وقوع پیوست، مناسبات موجود بین دو طرف به صورت آتش زیر خاکستر باقی نماند و بار دیگر در شرایط بیسابقهای زبانه کشید، تا جایی که بسیاری اعتقاد دارند این مناسبات به مرحله ای بیبازگشت وارد شده است.
سفر دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا عامل اصلی اوج گرفتن دشمنی ها و درگیریها میان قطر با عربستان بود که در پی آن موجی از اظهارات انتقادآمیز و خصمانه از سوی برخی دیگر از کشورهای عربی از جمله امارات ، بحرین و مصر بر ضد دوحه ایجاد شد. به این ترتیب اولین نشانههای شکست توطئههای ریاض مبتنی بر ایجاد اجماع عربی - اسلامی - صهیونیستی به رهبری آمریکا برای اقدامات خصمانه و منزوی کردن ایران در حالی بروز پیدا کرد که هنوز ترامپ سفر خود را به پایان نبرده و به کاخ سفید پا نگذاشته است.
صرفنظر از صحت ادعاهای مطرح شده در قطر مبنی بر هک شدن رسانه های این کشور و هک شدن سایت توئیتری که از احضار سفرای این کشور در ریاض و کویت و منامه و ابوظبی و قاهره خبرداده بود و بعدها توسط حاکمیت قطر تکذیب شد، اما رسانههای وابسته به عربستان و دیگر کشورهای عربی منطقه همین خط تنش آفرینی را دنبال کرده و اظهارات منسوب به امیر سابق قطر مبنی بر توطئه به همراه معمر القذافی رهبر معدوم لیبی برای براندازی حاکمیت پادشاهی عربستان را بازنشر کرده و گزارشهایی را منتشر کردند مبنی بر اینکه که قطر از مدتها پیش تاکنون امکانات خود را در خدمت گروههای افراطی قرار داد و سعی داشته در پی خیزش های عربی برگه های منطقه ای را به هم بزند. عربستان سعودی همچنین سایت های خبری مطرح قطری را در خاک خود فیلتر کرد تا اوج اقدامات خصمانه میان دو طرف را نشان دهد. رسانههای قطر این موضوع را فریب رسانهای اعمال شده از سوی شبکههای وابسته به ریاض و ابوظبی توصیف و آن را در راستای انگیزه مستحکم آنها جهت توهین به قطر ارزیابیکردند.
قطر نیز به دنبال بهرهبرداری از امپراتوری رسانهای خود جهت فشار عربستان سعودی بویژه از ناحیه این نشست بوده است. به همین علت بود که رسانههای وابسته به قطر از جمله شبکه الجزیره اقدام به تمسخر ریاض کرده و آن را کارگاهی فوقالعاده برای تجهیز و آماده سازی استقبال از ترامپ توصیف کرده و نسبت به جدیت و نتیجه بخشی نشستها و سخنرانیهای صورت گرفته در جریان این مراسم ابراز تردید کرده و آن را در راستای منافع اسرائیل توصیف کردند.
تبادل اتهامات رسانه های قطر و عربستان
رویکرد رسانه ای قطر در مخالفت با عربستان تا جایی پیش رفت که یکی از روزنامههای این کشور در آستانه برگزاری نشست سران در ریاض مقالهای را از محمدجواد ظریف وزیر خارجه ایران در انتقاد از این نشست منتشر کردند. همچنین مسئولان رسمی قطر همزمان با انجام سفر ترامپ از رویکردهای عربستان و امارات به شدت انتقاد کردند. اظهارات امیر قطر در رسانه ها و خبرگزاری دولتی قطر در همگرایی با ایران که البته بعدا تکذیب شد، نیز - گرچه نشان دهنده تغییر مواضع کشور در قبال ایران نیست وتنها برای انتقام جویی از سران ریاض مطرح می شود- مزید بر علت شد تا زبانه های اختلاف میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به صورت بیسابقه ای به آسمان بلند شود.
ادعای رهبری عربستان بر جهان اسلام و واکنش های ترکیه و قطر
همان طور که پیشبینی میشد قطر و همچنین ترکیه نمیتوانند عربستان را به عنوان ایستگاه اولیه سفرهای دورهای حاکمان کاخ سفید به رسمیت بشناسند و ملک سلمان را به عنوان سردمدار کشورهای عربی و اسلامی بپذیرند. ریاض با هزینههای صدها میلیاردی که از جیب ملت خود در این سفر متقبل شد، تلاش داشت پروژه خود مبنی بر رهبری کشورهای عربی و اسلامی را با جلب حمایت همهجانبه ترامپ یک گام دیگر جلوتر ببرد. به نظر میرسد خوی قدرت طلبی حاکمان ریاض منحصر در حد و مرزهای جغرافیایی این کشور نشده و حاکمان بلندپروازی نظیر محمد بن سلمان تمام تلاش خود را به کار میگیرند تا بتوانند خود را به عنوان رهبر کشورهای عربی و اسلامی منطقه نشان دهند. در همین راستا بود که تنها هدایای شخصی ملک سلمان به دونالد ترامپ که تأکید کرده بود به شخص ترامپ اختصاص دارد و بعد از پایان ریاست جمهوری وی نیز نباید به موزه های آمریکا برود، حدود یک و نیم میلیارد دلار است.
بزرگترین رشوه بینالمللی تاریخ در حالی زیر چتر رسانههای منطقهای و بینالمللی جابهجا میشود که نگاهی به اوضاع مالی و اقتصادی عربستان و بحرانی که این کشور با آن دست به گریبان است، نشان میدهد که ریاض نیاز مبرمی به بهرهمندی از حمایت های کاخ سفید برای خروج از بحران و بازگشت به رهبری جهان عرب دارد، طبعاً این موضوع با واکنش منفی از سوی ترکیه و قطر و احتمالا مصر مواجه خواهد شد.
محوریت اخوان المسلمین در دوئل منطقه ای
پیشتازی امارات در هجمه تبلیغاتی بر ضد قطر نشان می دهد که این اختلافات با محوریت اخوان المسلمین است که نشان دهنده رقابت و تنش موجود میان دو طرف در رابطه با این پرونده است، قطر به همراه ترکیه حامی سرسخت اخوانی هاست، در حالیکه امارات و عربستان از دشمنان این کشور در منطقه به شمار می روند. خشم قطر هنگامی افزایش پیدا کرد که دید ترامپ روابط خوبی با جماعت اخوان المسلمین ندارد و میخواهد این گروه را در لیست گروههای تروریستی خود قرار دهد. این موضوع باعث توقف سیاستهای ملاحظه کارانه ریاض در قبال اخوان نیز می شود و آنها را بیش از پیش در منطقه تضعیف میکند. با این وجود سکوت و رضایت قطر در قبال مراسم نشست سران صورت گرفته در ریاض و حتی شرکت تمیم بن حمد پادشاه قطر در این اجلاس را میتوان تنها با یک منطق آن هم فشار آمریکا و شخص ترامپ برای حضور در این مراسم موجه دانست. با این وجود تمیم بن حمد امیر قطر در نشست سران ریاض با استقبال سردی مواجه شده و تنها با فهد بن محمود معاون نخست وزیر پادشاهی عمان و رئیس هیئت این کشور در نشست ریاض گفتگو داشت. صحبت های بسیار کمی نیز میان وی و محمد بن نایف ولیعهد عربستان رد و بدل شد. محمد بن زاید ولیعهد امارات هیچ توجهی به وی نکرد و حتی برخلاف پروتکلهای بینالمللی در یکی از تصاویر یادگاری حضور تمیم را نادیده گرفت و برای گرفتن عکس در کنار ترامپ ایستاد.
به هر روی مشاهده صحنه تخاصم های موجود میان قطر با دیگر رژیم های عربی که تنها دو روز پس از نشست ریاض صورت گرفت، باعث شده این موضوع برای افکار عمومی منطقه عادی شود که سران رژیمهای حاشیه خلیج فارس در محفلی به ظاهر دوستانه در کنار هم بنشینند و در عین حال چند ساعت یا چند روز بعد اوج حملات سیاسی و دیپلماتیک آنها بر ضد یکدیگر را شاهد باشیم. این نشان دهنده عدم جدیت نشست های بین المللی این کشورها و شاخصی از سطح بالای وابستگی آنها به دیکته های خارجی است.
سناریوی آمریکایی براندازی در قطر؛ حلقه مفقوده تنش اخیر
ملک سلمان اموال زیادی را در جریان سفر رئیسجمهور آمریکا به این کشور هزینه کرده تا علاوه بر آنچه که مطرح شده است، روابط خود با اسرائیل را تقویت کند. از سه سال پیش تاکنون سعودیها چراغ سبز کاخ سفید برای کنار گذاشتن قطر از پروندههای منطقهای را دریافت کردند. گرچه اختلافات فیمابین این دو کشور قدمتی فراتر از این تاریخ دارد ، اما اقدام آمریکا در این رابطه تأثیر زیادی در تیرگی روابط ریاض و دوحه داشته است. ترامپ در سخنرانی خود در نشست سران کشورهای عربی در حالی به صراحت از حماس به عنوان یک جنبش تروریستی یاد کرد که دوحه یکی از افتخارات خود را جذب حماس و وارد کردن آن در روند سازش ها با تدوین منشور جدید این جنبش می داند. از سوی دیگر تفاهم آمریکا و عربستان برای تشدید تنشها در برابر ایران در شرایطی شکل گرفته است که قطر در مذاکرات آستانه در کنار ایران حضور دارد. به این ترتیب می توان گفت یکی از نتایج پول ۴۰۰ میلیارد دلاری عربستان به آمریکا فروش قطر به این کشور است.
بسیاری از ناظران و تحلیلگران منطقه ، تغییر مواضع آمریکا را علت خشم قطر از عربستان ارزیابی میکنند. در همین رابطه بسیاری از روزنامههای آمریکایی و غربی مطالبی را در نقد قطر منتشر کرده اند. تازهترین مطالب را مجله فارین پالیسی به قلم جان هانا مسئول سابق وزارت دفاع و خارجه آمریکا و یکی از مشاوران دیک چنی معاون رئیسجمهور اسبق آمریکا منتشر کرده که در آن قطر را به حمایت از تروریسم و تحریک به کشتار آمریکاییها در عراق متهم کرده است. در این مقاله آمده است که قطر گروههای تروریستی را با پول خود مدیریت کرده و سلاح برای مبارزه به سوریه ارسال کرده است. در حالی که پیوند موجود بین حوادث ۱۱ سپتامبر با مقامات و شخصیتهای مطرح سعودی این روزها به بحث ممنوعه در محافل رسانهای آمریکا تبدیل شده، اما این گزارش سعی کرد پای قطر را به این پرونده باز کرده و از اقامت خالد شیخ محمد یکی از طراحان عملیات ۱۱ سپتامبر در دوحه خبر داده و تاکید کرد که قطر زمینههای فرار وی به افغانستان را قبل از اقدام سرویسهای تعدادی آمریکا مبنی بر بازداشت وی فراهم کرد.
عبدالباری عطوان تحلیلگر مسائل منطقهای در این رابطه مینویسد که سناریویی با چراغ سبز آمریکا جهت انجام عملیات تغییر در حاکمیت قطر در دست اجرا است و اتفاقاتی که در شرایط حاضر رخ میدهد، آماده سازی جهت انجام این سناریو است. عطوان می افزاید که گرچه هیچ تأییدی برای این سناریو وجود ندارد، اما امکان آن بعید به نظر نمیرسد. این موضوع هنگامی عادی تر نشان داده می شود که می بینیم در گذشته نیز تلاشهایی از سوی برخی کشورهای منطقه از جمله عربستان و امارات و مصر برای برکناری وزیر سابق قطر و روی کار آوردن مجدد پدرش در سال ۱۹۹۶ صورت گرفته بود و آنها با پول و سلاح و نظامیان خود در این کودتای ناموفق حضور داشتند.
گرچه شدت گرفتن ناگهانی تنش بین قطر و کشورهای حاشیه خلیج فارس و سایر کشورهای تحت پرچم عربستان در منطقه غافلگیرکننده بود ، اما اصل اختلافات برای کسی عجیب نبود. پاسخ به این سؤال که آیا اختلافات موجود قربانی را در حد یکی از رژیم های عربی منطقه خواهد داشت یا نه، زود است. اما چیزی که مسلم است، اینکه تشدید این درگیری ها ، تلاش های ترامپ در تشکیل ناتوی به ظاهر اسلامی و عربی جهت مقابله با نفوذ ایران و کشورهای منطقه را زیر سوال برد.
منبع : مشرق
نوشتن دیدگاه