کد خبر: 59551
منتشر شده در جمعه, 10 آبان 1398 05:34
شاید تصور کنید فقط منفی نگرها هستند که آدمهای «سمی»ای محسوب میشوند، اما همیشه اینطور نیست. همهی ما شاید یکی از آن «دوست»هایی داشته ایم که همیشه بهترینها را برایمان آرزو میکنند، اما به محض اینکه به موفقیتی میرسیم ناراحت میشوند. یا کسانی که طوری رفتار میکنند که انگار همه چیز را میدانند و...
شاید تصور کنید فقط منفی نگرها هستند که آدمهای «سمی»ای محسوب میشوند، اما همیشه اینطور نیست. همهی ما شاید یکی از آن «دوست»هایی داشته ایم که همیشه بهترینها را برایمان آرزو میکنند، اما به محض اینکه به موفقیتی میرسیم ناراحت میشوند. یا کسانی که طوری رفتار میکنند که انگار همه چیز را میدانند و بلدند. اگر احساس میکنید چیزی سر جایش نیست، به احساس خود شک نکنید. بهتر است هر چه زودتر آدمهایی که میتوانند زندگی شما را مسموم کنند شناسایی کنید.
ما با آدمهای مختلفی سر و کار پیدا میکنیم و گاهی سخت میشود فهمید رفتارهای آنها فریبکارانه است یا ما بیش از حد حساس هستیم. اما اگر فکر میکنید که ارتباط با آنها فقط آزارتان میدهد، بهتر است مطمئن شوید که در یکی از دستههای زیر قرار نمیگیرند. در ادامه با چند دسته از آدمهای سمی و ویژگیهای آنها آشنا میشویم که رابطه با آنها برای اعتماد به نفس ما یک تهدید محسوب میشود.
۱- دگمها
اینکه همیشه عقیدهی خودمان را داشته باشیم و پای آن هم بایستیم، ویژگی خوبی محسوب میشود، اما گاهی آدمها طوری رفتار میکنند که انگار تنها چیزی که اهمیت دارد نظر آنها است. آدمهای دگم به راحتی مرزبندیهای شخصی افراد را زیر پا میگذارند و بدون اینکه از آنها خواسته شده باشد شروع به نصیحت کردن میکنند. آنها به ندرت احساسات دیگران را درنظر میگیرند یا نگران اینکه اظهار نظرهایشان دیگران را ناراحت کند، نمیشوند.
آدمهای دگم شاید به شما بگویند که حقیقت تلخ است و فقط به خاطر خودتان است که آن را با شما در میان میگذارند، اما این موضوع حقیقت ندارد. آنها معمولاً سعی میکنند با استفاده از شما عزت نفس خود را بالا ببرند. اگر نمیتوانید مرزبندیهای شخصی تان را حفظ کنید بهتر است از این اشخاص دوری کنید.
۲- آدمهای حرف ببر و بیار
از قرار معلوم بعضی آدمها نمیتوانند دیگران را راحت بگذارند. آنها از ریزترین مسائل زندگی دوستان مشترک تان با خبرند و لحظه شماری میکنند تا این اطلاعات را در اختیار شما هم بگذارند. با این حال، اگر دائماً شنوندهی شایعات و اخبار ساختگی باشید، این کار انرژی منفی بیشتری به شما منتقل میکند و روی نگاه شما به زندگی تأثیر میگذارد.
فراموش نکنید که به احتمال زیاد کسی که با شما غیبت میکند، اطلاعاتی که از زندگی خصوصی شما دارد را هم در اختیار دیگران میگذارد. به علاوه این کار شما را به یک هدف تبدیل میکند و ممکن است این احساس را به شما دهد که این شخص فقط برای این با شما ارتباط دارد که نکتهی ناخوشایندی در زندگی شما و اطرافیان تان پیدا کند.
۳- خودشیفتهها
بعضی آدمها این توانایی را دارند که هر مکالمهای را به سمت موضوعی در مورد خودشان برگردانند. معمولاً فقط آنها هستند که صحبت میکنند و عاشق آن هستند که در مرکز هر گفتگویی باشد. اصلاً به نظر نمیرسد که به فکر زندگی شما یا چیزی که شاید میخواستید به آنها بگویید، باشند.
شاید این یک میل طبیعی در همهی ما باشد که بخواهیم در مورد خودمان صحبت کنیم، اما بعد از صحبت کردن با چنین آدمهایی ممکن است از نظر عاطفی احساس پوچی کنید. آنها طوری رفتار میکنند که انگار احساسات شما به اندازهی کافی اهمیت ندارند و از شما برای ابراز خودشان و بالا بردن عزت نفس شان استفاده میکنند.
۴- خون آشامهای عاطفی
گاهی اینطور به نظر میآید که بعضی آدمها میتوانند با یک مکالمهی ساده، شادی و انرژی را از وجود ما بیرون بکشند. خون آشامهای عاطفی معمولاً فریبکار هستند، از احساسات منفی تغذیه میکنند و میتوانند به راحتی روی دیگران مسلط شوند، اما قربانیان شان متوجه این مسأله نمیشوند.
متأسفانه تشخیص این دست آدمها میتواند دشوار باشد. اگر همیشه بعد از تعامل با یک شخص خاص، احساس اضطراب و افسردگی میکنید، احتمالاً مشکلی در کار است. نگاه دقیق تری به رابطهی خود بیندازید تا متوجه شرایط شوید.
۵- کسانی که از کاه کوه میسازند
زندگی این آدمها به یک ترن هوایی احساسی میماند و آنها دوست دارند شما را هم با خود سوار بر آن کنند. اما این آدمها انرژی شما را میگیرند و شاید متوجه شوید که در تعامل با آنها سعی میکنید دست به عصا و محتاطانه عمل کنید تا مبادا مشکلی ایجاد کنید.
این آدمها شما را هم درگیر ماجراهای خود میکنند و این احساس را به شما میدهند که وظیفهی شما است که به آنها کمک کنید از پس همهی مشکلات شان بربیایند؛ و اگر نتوانید انتظارات شان را برآورده کنید، آنها شما را دوست بدی میدانند و کاری میکنند که احساس بی ارزش بودن کنید.
۶- منتقدهای بی سواد
بعضی آدمهای میتوانند به شدت دگم باشند و در هر چیزی ایراد و نقصی پیدا کند. اظهار نظر و دادن بازخورد در بعضی موقعیتها میتواند مفید باشد، اما به شرط اینکه آن شخص واقعاً سواد آن موضوع را داشته باشد. منتقدهای بی سواد میتوانند سالها در مورد چیزهای مختلف گمانه زنی کنند، اما بعید است هیچ تجربهی واقعیای از آنها داشته باشند.
این آدمها بدون اینکه از آنها خواسته شده باشد نصیحت و توصیه میکنند و بازخوردی میدهند که واقعاً ارزش توجه ندارد و با این کار اعتماد به نفس شما را پایین میآورند. اگر این آدم دوست صمیمی شما یا یکی از اعضای خانواده تان باشد، شاید سخت باشد که حرف هایش را جدی نگیرید و به آنها بی اعتنا باشید.
۷- کنترل گرها
سر و کار داشتن با آدمهای کنترل گر میتواند واقعاً دشوار باشد. آنها معمولاً توجه زیادی به جزئیات دارند و به دیگران دیکته میکنند که چه رفتاری باید داشته باشند. این آدمها همیشه تصور میکنند که بهتر از شما میدانند و هیچ راهی برای شما باقی نمیگذارند، یعنی یا باید به امر و نهی هایشان عمل کنید یا با طغیان احساسات شان مواجه شوید.
آدمهای کنترل گر با گفتن اینکه چه احساس و رفتاری باید داشته باشید، اعتماد به نفس تان را از شما میگیرند. آنها فضایی فراهم نمیکنند که فردیت خود را ابراز کنید و بدون اینکه تأیید اولیه را از آنها گرفته باشید، خودتان تصمیم بگیرید.
۸- فریبکارها
آدمهای فریبکار میدانند به دنبال چه هستند و برایشان اهمیتی ندارد که در راه به دست آوردن آن، منافع شما نادیده گرفته شود. آنها میتوانند بسیار کاریزماتیک باشند و طرفداران زیادی داشته باشند. با این حال، اگر نگاه دقیق تری به آنها بیندازید، متوجه خواهید شد که آنها به ندرت دوستان صمیمیای دارند و روابط طولانی مدتی ندارند.
فریبکارها از هر چیزی که بگویید به نفع خودشان استفاده میکنند و اگر به این خاطر مقابلشان بایستید، طوری رفتار میکنند که انگار دیوانه هستید. سعی کنید ارتباط خود را با احساسات واقعی تان حفظ کنید تا متوجه شوید که چه زمانی مورد فریبکاری قرار گرفته اید و درگیر شرایطی شده اید که خودتان مایل به آن نبودید.
۹- همه چیز دانها
بعضی آدمها میخواهند ثابت کنند باهوشترین فرد جمع هستد. آنها از هر فرصتی استفاده میکنند تا بگویند که چیزی که به آنها میگویید را میدانستند و به این ترتیب اثبات کنند که چقدر باهوش هستند. آنها از ایدههای جدید استقبال نمیکنند و بر سر هر موضوعی با دوستان خود بحث و جدل میکنند.
همه چیزدانها میتوانند این احساس را در شما به وجود آورند که هیچ حرف جالبی برای گفتن ندارید و همهی دانش و خرد شما در برابر تجربیات وسیع آنها هیچ است. شما میتوانید سعی کنید که نسبت به این رفتارها بی اعتنا باشید، اما اگر متوجه شده اید که این رفتارها شما را آزار میدهد، احتمالاً وقتش رسیده به رابطهی خود با آن شخص پایان دهید.
۱۰- بدبینها
بدبینها میتوانند انرژی منفی خیلی زیادی به زندگی شما منتقل کنند. گرچه، در سالهای اخیر در بسیاری از فیلمها چنین آدمهایی را شخصیتهای جذابی جلوه داده اند که میتوانند ماهیت اصلی زندگی را بفهمند، اما آرمانی کردن چنین افرادی میتوان برای ثبات روانی شما مخرب باشد. بدبینها هرگز نمیتوانند هیچ نکتهی روشنی در چیزی پیدا کنند، حمایتگر باشند یا برای شما خوشحال باشند. تعامل با آنها شما را به جنون خواهد کشید.
بدبینها به شما این احساس را میدهند که دستاوردهایتان هیچ ارزشی ندارند و انتظار دارند که رفتار مشخصی داشته باشید، همین مسأله باعث پایین آمدن اعتماد به نفس شما میشود. کوچکترین مسألهای به این آدمها احساس طرد شدن و ناامنی روانی میدهد، اما این وظیفهی شما نیست که آسیبهای روانی آنها را حل کنید، به همین دلیل گاهی رابطه با چنین آدمهایی تداوم پیدا نمیکند.
۱۱- کسانی که دائم قهر میکنند
گفتگو کلید دستیابی به موفقیت در هر رابطهای است. اما آنهایی که قهر میکنند احتمالاً با این نکته موافق نیستند. آنها رابطهی پرخاشگرانه- منفعلانه را ترجیح میدهند و اگر بحثی در بگیرد، سکوت میکنند. این افراد نمیتوانند خشم خود را به شکلی سالم و پخته مدیریت کنند و به محض آنکه احساس ناخوشایندی داشته باشند، شریک عاطفی یا دوست خود را «تنبیه» میکنند.
قهر کردن اغلب یک آزار عاطفی محسوب میشود. ممکن است شما مایل به حل مسالمت آمیز اختلاف پیش آمده باشید، اما وقتی طرف مقابل تان از صحبت کردن طفره میرود و راه گفتگو را میبندد، شما را درگیر وضعیتی میکند که در آن دیگر نمیدانید چطور از پس مشکل بر بیایید و احساس به درد نخور بودن میکنید.
منبع: برنا
نوشتن دیدگاه