کد خبر: 36989
منتشر شده در چهارشنبه, 18 بهمن 1396 16:19
فرارو-انقلاب اسلامی در همین روزها وارد ۴۰ سالگی خود میشود. در ادبیات ما ایرانیان ۴۰ سالگی نمادی از تکامل پختگی است. همانطور که یک انسان در ۴۰ سالگی خود بحرانهایی را پشت سر میگذارد، انقلاب اسلامی نیز از روزهای بحرانی عبور کرده که آن را به سن پختگی میرساند. همانطور که در ۴۰ سال سن هر فرد فراز...
فرارو-انقلاب اسلامی در همین روزها وارد ۴۰ سالگی خود میشود. در ادبیات ما ایرانیان ۴۰ سالگی نمادی از تکامل پختگی است. همانطور که یک انسان در ۴۰ سالگی خود بحرانهایی را پشت سر میگذارد، انقلاب اسلامی نیز از روزهای بحرانی عبور کرده که آن را به سن پختگی میرساند. همانطور که در ۴۰ سال سن هر فرد فراز و نشیبهایی وجود دارد یک انقلاب هم از این فراز و نشیبها به دور نیست. هشت سال دوران جنگ نمونهای از دوران انقلاب است که علی رغم فداکاری و از خودگذشتگی رزمندگانش شاخصهایی مثل شاخصهای اقتصادی را با افول رو به رو کرده است. اما اکنون که این ایام سپری شده و انقلاب وارد ۴۰ سالگیاش میشود آن را چگونه باید تحلیل کرد؟
صادق زیباکلام، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی بارزترین ویژگیهای دوران بعد از انقلاب را باز شدن فضای سیاسی کشور میداند؛ فضایی که پیش از انقلاب فقط یک انتخابات یعنی انتخابات مجلس داشت. البته او بیشتر ترجیح میدهد مسئولان کشور را مخاطب سخنانش قرار دهد و به آنها کاستیهای موجود کشور را یادآوری کند. نگاه این استاد دانشگاه بیشتر متوجه وضعیت اقتصادی و محیط زیستی کشور است. به همین خاطر به چند رویکرد برای بررسی سالهایی که گذشت میپردازد. حمیدرضا ترقی، فعال سیاسی اصولگرا نیز معتقد است با وجود آنکه انقلاب اسلامی یک معجزه الهی است اما تا رسیدن به دستاوردهایی که برای انقلاب ترسیم شده است، هنوز فاصله داریم.
قبل از انقلاب نمیشد از حکومت انتقاد کرد
زیباکلام معتقد است جمهوری اسلامی در این ۴۰ سال از نظر سیاسی وضعیت بسیار بهتری نسبت به دوران پهلوی داشته است. او به فرارو میگوید: بعد از دوران انقلاب فضای کشور بازتر شده است. در دوران پهلوی نمیشد از حکومت شاه انتقاد کرد، اما در این ۴۰ سال بیشتر امکان انتقاد از حکومت بیشتر وجود دارد. در طی این سالها رسانههای نسبتا مستقلی به وجود آمده اند و فعالیت میکنند که یک مورد از این رسانهها در زمان شاه وجود نداشت.
این استاد دانشگاه در ارتباط با انتخابات نیز میگوید: هرچند که ما در انتخابات با مشکلات و مسائلی مثل ردصلاحیتها رو به رو هستیم، اما همین انتخابات نسبت به همان انتخابات مجلسی که در زمان پهلوی برگزار میشد فرق میکند. به این ترتیب کشور از نظر سیاسی در این ۴۰ سال پیشرفتهای زیادی داشته است.
زیباکلام، اما به ضعفها و کاستیها نیز میپردازد. او میگوید: در مورد مسائل فرهنگی و اجتماعی باید به صورت نسبی پاسخ داد. اگر بخواهیم درباره مقوله حجاب صحبت کنیم میبینیم در سال ۵۷ وضع حجاب بسیار بهتر از حالا بود. تعداد کسانی که نماز میخواندند بیشتر بود. در جامعه صداقت و امانت داری بیشتر بود. تعداد زندانیان نسبت به ۴۰ سال پیش بیشتر شده است و متاسفانه باید بگویم که در این مدت از نظر فرهنگی و اجتماعی پیشرفت زیادی نداشته ایم.
این استاد دانشگاه میگوید: برای ارزیابی وضعیت اقتصادی کشور در این ۴۰ سال میتوانیم دو رویکرد داشته باشیم. یک رویکرد این است که بگوییم انقلاب اسلامی برای چه محقق شد. در واقع اهداف و آرمانهایی که مردم به خاطر آنها علیه رژیم شاه مبارزه کردند چه بود؟ این آرمانها چه بود که دو ماه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ۹۸ درصد مردم برای آنها به جمهوری اسلامی رای دادند؟ با این رویکرد میتوان بررسی کرد که چه مقدار از این اهداف و آرمانها تحقق پیدا کرده است.
این استاد دانشگاه میگوید:، اما رویکرد دیگری مستقل از اهداف و آرمانهای انقلاب دارد. با این رویکرد ما باید بررسی کنیم که در چهار دهه بعد از انقلاب در کشور چه گذشته است یعنی اینکه ما ۴۰ سال پیش از نظر اقتصادی کجا بودیم و امروز کجا هستیم و یا محیط زیست ما در چهار دهه پیش در چه وضعیتی قرار داشت و امروز نسبت چه وضعیتی دارد. در حقیقت میتوانیم یک ارزیابی این شکلی داشته باشیم و ببینیم موفقیتها و ناکامیهای انقلاب اسلامی از نظر پیشرفت و توسعه در این چهار دهه چه چیزهایی بوده است.
زیباکلام میگوید در این رویکرد میتوان ایران را از نظر بعضی شاخصها مثل توسعه اقتصادی یا محیط زیست با کشورهای همتراز ایران در ۴۰ سال مثل ترکیه، مالزی، اندونزی، مکزیک گذشته مقایسه کرد و در مقابل وضعیت رشد و توسعه ایران را با این کشورها مقایسه کنیم. این استاد دانشگاه معتقد است: ایران در این سالها از نظر توسعه اقتصادی و پیشرفت اقتصادی در مقایسه با کشورهای دیگر حتی کشورهایی مثل امارات و قطر پیشرفت زیادی نداشته است. به بیان او: ممکن است ما نسبت به قبل از انقلاب پیشرفتهایی داشته باشیم، اما سخن اصلی این است که کشورهای دیگر هم در این سالها پیشرفت کردهاند. مثلا اگر بخواهیم میزان تولید فولاد، پتروشیمی یا برق در ایران را با ۴۰ سال پیش بررسی کنیم باید همین کار را در مورد کشورهای دیگر نیز انجام دهیم. من معتقدم پیشرفت ما نسبت به کشورهایی که ذیل کشورهای در حال توسعه قرار میگیرند پیشرفت مطلوب و مایه مباهات نبوده است.
او ادامه میدهد: اگر کشورهای حاشیه خلیج فارس را فاکتور بگیریم، کشورهای در حال توسعه دیگر نه یک بشکه نفت داشته اند و نه یک کپسول گاز. مالزی، اندونزی، برزیل، آرژانتین و ترکیه مصداق این گونه کشورها هستند. در حالی که ایران سرشار از درآمدهای نفتی بوده است. با این حال میبینیم پیشرفت اقتصادی کشورهای مثل ترکیه یا مالزی در این ۴۰ سال چندین برابر ایران بوده است. زیباکلام میگوید: در فاکتورهای دیگری مثل محیط زیست هم میتوانیم باید همین بررسیها را انجام داد. یک واقعیت تلخ وجود دارد. مساله خشکسالی در چند سال اخیر شکل گرفته است، اما قبل از آن نیز کارنامه جمهوری اسلامی در زمینه نظر محیط زیست بسیار ضعیف بوده است. به عنوان نمونه بسیاری از جنگلهای ما در چهار دهه گذشته از بین رفته اند. دریاچه ارومیه از بین میرود. مرداب انزلی به فاضلابی تبدیل شده است که هر روزه بیشتر از قبل از بین میرود؛ و رودخانههای بزرگ کشور عملا به خاطر ریختن فاضلابهای صنعتی، شهری یا کشاورزی عملا به فاضلابهای رونده تبدیل شده است. حیات وحش، هوایی که استشمام میکنیم یا موارد دیگر را نیز میتوان همین گونه بررسی کرد. به این ترتیب از نظر محیط زیست هم خیلی پیشرفتی نداشته ایم.
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: نه تنها روند سالهای بعد از انقلاب ایران را با کشورهای همتراز ایران در ۴ دهه گذشته مقایسه کرد، بلکه لازم است در شاخصهایی مثل توسعه اقتصاد، حالا را با گذشته مقایسه کنیم. مثلا میتوانیم بپرسیم شکاف طبقاتی بین اغنیا و فقرا در ایران امروز در ۴۰ سال پیش بیشتر بود یا امروز؟ مثلا یک کارمند، کارگر یا آموزگار در بهمن ۹۶ با حقوق ماهیانه خود چند کیلوگرم گوشت میتواند بخرد و در سال ۵۷ این میزان چقدر بوده است؟ آمارها حاکی از این است که طبقه متوسط دست کم در ۴۰ سال پیش از رفاه بیشتری برخوردار بود. به این ترتیب از این شاخصهها نیز به نظر میرسد که طبقه متوسط یا طبقه کارگر فقیرتر شده است و از سوی دیگر قشر پردرآمد درآمد بیشتر پیدا کرده است.
زیباکلام میگوید: مسئولان باید بر روی شاخصههای کلان در زمینههای عدالت، رشد و توسعه اقتصادی، محیط زیست را مطالعه کنند. البته در این سالها پیشرفتهایی نیز صورت گرفته است، اما وقتی میخواهیم با دید وسیع تری به آنها نگاه کنیم، با این سوال رو به رو میشویم که آیا اینها واقعا پیشرفت است؟ مثلا ما نه تنها در زمینه گندم خودکفا شده ایم بلکه امسال و سال گذشته صادرکننده گندم نیز بوده ایم. اما با توجه به میزان آبی که برای برخی تولیدات کشاورزی مثل گندم مصرف شده است، آیا واقعا باید به این نوع خودکفایی افتخار کرد؟ یا اینکه سیاست درستتر این بود که ما در کشورهایی مثل قزاقستان، قرقیزستان، ترکمنستان، آذربایجان یا گرجستان زمین اجاره میکردیم و در آنها گندم تولید میکردیم و به کشور میآوردیم.
چالشهای پیش رو کدام است؟
حمیدرضا ترقی، فعال سیاسی اصولگرا نیز از زاویه دیگری به دستاوردها و کاستیهای سالهای بعد از انقلاب نگاه میکند. او به فرارو میگوید: انقلاب اسلامی در بسیاری از اهداف و آرمانهای خود توفیقات قابل داشته است. انقلاب اسلامی توانست اثبات کند که میتوان یک نظام سیاسی را بر پایه اسلام و دین بنا کرد و آن را علی رغم مشکلات و موانعی که استکبار جهانی پیش روی آن قرار داده است به نقاط قابل توجهی در پیشرفت و توسعه رساند. یک نظام نوپا توانست در یک جنگ تمام عیار با همه قدرتهای استکباری جهان، هشت سال دوام بیاورد و بعد از آن نیز بع رغم همه تحریمها از نظر علم و فناوری رشد قابل توجهی داشت و توانست اقتصاد خود را بدون تکیه بر بیگانگان پیش ببرد. انقلاب اسلامی در زمینه ایجاد رفاه و توسعه برای کشور ره صد ساله را طی کرده است. این یک معجزه الهی است که با همت و مقاومت ملت ایران در طی این سالها تحقق پیدا کرده است. این فعال سیاسی ادامه میدهد: البته طبیعتا ما تا رسیدن به دستاوردهایی که برای انقلابمان ترسیم و مشخص کرده ایم، هنوز فاصله داریم و با چالشهای گوناگونی رو به رو هستیم.
ترقی معتقد است: چالش اول ما، رسیدن به یک ساختار و ساز و کار مطلوب حکومتی است که بر مبنای اسلام است. ما تا کنون از روش پارلمانی و روش ریاستی استفاده کرده ایم، اما این دو روش نتوانسته اند آن طور که باید و شاید جوابگوی آنچه در قانون اساسی آمده و میتواند اهداف انقلاب را میتواند باشند. این چالش، چالش ساختاری است که انتظار ساختاری و مرم از نظام جمهوری اسلامی انتظار حکومت اسلامی است. در حالی که ما جمهوری اسلامی هستیم و ساز و کار هم مبتنی بر آرای مردم و انتخاب مردم است.
او ادامه میدهد: چالش دوم، تربیت نیروی انسانی در تراز انقلاب است. ما تعداد زیادی از نیروهای انقلاب مان را با اقدامات تروریستی دشمنان داخلی و خارجی از دست داده ایم و به همین خاطر با کمبود نیروی انسانی که بتواند کارآمدی اجرایی را متناسب با کارآمدی ایدئولوژیک نشان دهد رو به رو هستیم. اما به علت فعال نبودن احزاب در کشور، گردش نخبگان در جامعه دچار اختلال شده است.
این فعال سیاسی اصولگرا چالش سوم را چالش اقتصادی میداند. او معتقد است: یکی از تفاوتهای نظام جمهوری اسلامی با دیگر نظامها، تحقق عدالت اسلامی و رفع محرومیت در جامعه و استقلال اقتصادی است. طبیعتا، چون هنوز نظام اقتصادی ما یک نظام اقتصادی مبتنی بر آموزههای اسلامی نیست و بعضا ترکیبی از سرمایه داری، سوسیالیسم و اقتصاد اسلامی است، نظام اقتصادی نتوانسته آن طور که باید و شاید پاسخ گوی رشد اقتصادی جامعه ما بر مبنای اسلام باشد. یقینا رسیدن به اقتصاد اسلامی که در آن عدالت پررنگ باشد، زمینه رفع فقر را به طور کامل در جامعه فراهم کند و استقلال اقتصادی را تضمین کند که بتوانیم در عرصه اقتصاد جهانی در نظام سرمایه داری و لیبرال دموکراسی هضم نشویم، نیاز به زمان، برنامه ریزی دقیقتر و خصوصا تحقق اجرای اقتصاد مقاومتی دارد.
نوشتن دیدگاه