کد خبر: 54737
منتشر شده در چهارشنبه, 07 شهریور 1397 14:04
ما کارگزاران سازندگی ایران به خوبی از سهم دیگر ارکان حاکمیت در پاسخگویی بحران سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کنونی آگاهیم و از موضع رئیس جمهوری در دعوت همهی قوای نظام سیاسی برای عبور از این بحرانها دفاع کرده و از پرهیز ایشان برای تشدید تنش در حاکمیت در این نطق استقبال میکنیم و متقابلا از قوای دیگر...
ما کارگزاران سازندگی ایران به خوبی از سهم دیگر ارکان حاکمیت در پاسخگویی بحران سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کنونی آگاهیم و از موضع رئیس جمهوری در دعوت همهی قوای نظام سیاسی برای عبور از این بحرانها دفاع کرده و از پرهیز ایشان برای تشدید تنش در حاکمیت در این نطق استقبال میکنیم و متقابلا از قوای دیگر بخصوص قوه مقننه انتظار داشتیم و داریم که نقاط تنشزا را کم و کمتر نماید؛ اما این همه سبب نمیشود نقد استراتژیک دولت دکتر حسن روحانی را فرو گذاریم و با وجود حمایت اصولی خود از این دولت و دفاع از رای خود در سالهای 1392 و 1396 از آن انتقاد کارشناسی نکنیم. ما براساس گفتمان دولت، دولت را نقد میکنیم.
در بخش هایی از بیانیه انتقادی حزب کارگزاران آمده است : دولت فاقد استراتژی اقتصادی روشن است. با وجود آنکه در افکار عمومی و نیز رسانههای اصولگرا این دولت به حمایت از اقتصاد آزاد شناخته و حتی متهم میشود، اما عملکرد دولت در پنج سال گذشته نسبتی با مولفههای این اندیشه اقتصادی ندارد. دولت روحانی نه به لوازم «اقتصاد آزاد» پایبند است و نه از نسخههای «اقتصاد ارشادی» پیروی میکند و در یک کلام دولتی سرگشته در میان مکاتب و اندیشههای اقتصادی است.
حزب کارگزاران سازندگی در ادامه بیانیه خود به سیاست های ارزی دولت پرداخته و آورده است : سرکوب فنر ارز در نهایت به این شوک ارزی بزرگ بدل شد که به غیر از عوامل سیاسی (چه خارجی و چه داخلی) ریشه در عملکرد اقتصادی و اجرایی درون دولت هم دارد و روحانی نباید اهمال دولت را نادیده بگیرد. افسانهی پوپولیستی ارزش پول ملی گر چه در کوتاهمدت با سرکوب ارز زنده میماند اما در درازمدت به ضرر اقتصاد، تولید و حتی ارزش پول ملی کشور است.
این بیانیه می افزاید: کاربست ساز و کارهای اقتضائی که منجر به تغییرات پی در پی در سیاستهای ارزی دولت در بهار سال 97 شد، متاسفانه زمینه رانت جویی و بستر ویژهخواری اخلالگران اقتصادی را فراهم ساخت که لاجرم موجب سردرگمی بازار و ابهام و سرگشتگی فعالان اقتصادی کشور شد.
این حزب نزدیک به جریان اصلاحات در ادامه به دلایل چنین رویدادی درعرصه اقتصادی اشاره کرده و نوشته است : با وجود آنکه انتظار میرفت در دولت دوم دکتر روحانی هماهنگی و کارآمدی ستاد اقتصادی دولت بیشتر شود، اما اصرار بر حفظ رئیس سازمان برنامه و بودجه سبب شد این اصلاح ضروری رخ ندهد. ما به جدّ معتقدیم سازمان برنامه و بودجه مغز متفکر اقتصادی دولت است و به همین علت برای اصلاح عملکرد دولت نیازمند به تغییر در این مدیریت و تنظیم دو نهاد دولتی دیگر؛ بانک مرکزی و وزارت اقتصاد و نیز وزارتخانههای دیگر مانند وزارت صنعت ، معدن و تجارت(صمت) با این سازمان هستیم. متاسفانه گرچه برخی میکوشند دولت مستقر را یک دولت تکنوکرات معرفی کنند، لکن کابینه آقای روحانی آکنده از بوروکراتهایی است که جز به حفظ نظام ناکارآمد اداری موجود کشور و ارائه گزارشهای مثبت از نهادهای پایین دست به نهادهای بالادست نمی اندیشند.
همچنین در این بیانیه آمده است: متاسفانه با وجود نقدهایی که بر سازمان برنامه و بودجه در دولت اول دکتر روحانی وارد میشد لکن در دولت دوم نهتنها اصلاحی صورت نگرفت بلکه روند مدیریتی این سازمان تثبیت و نهادهای دیگر در اطراف آن و براساس تواناییهای مدیریت قبلی چیده شد. وزارت اقتصاد نیازمند مدیریت یک اقتصاددان بود و بانک مرکزی باید فراتر از یک حسابداری یا صرافی بزرگ اداره میشد اما فقدان استراتژی اقتصادی در دولت آن را به مجمعی از بوروکراتهای بیانگیزه (چه از لحاظ سیاسی و چه به لحاظ نظری) بدل ساخته است که دولت را نه به عنوان «مغز متفکر توسعه ملی» که به عنوان یک «ادارهی کاغذ بازی» تحلیل میکنند و تقلیل میدهند.
در بیانیه حزب کارگزاران موضوع سیاست خارجی دولت نیز مورد توجه قرار گرفته و در بخش های مربوط به این موضوع آمده است : وزارت امور خارجه دولت دکتر حسن روحانی از آغاز، حول یک ایده محوری شکل گرفته بود که از برجام هم مهمتر بود. آن ایدهی محوری، «استراتژی مذاکره» بود که از نظریه گفتوگوی تمدنها، در تداوم سیاست تنش زدایی دولتهای هاشمی و خاتمی و بازگشت از تنشآفرینیهای دولت محمود احمدینژاد گامی فراتر و رو به جلو بود. جلب اعتماد مقام معظم رهبری برای مذاکره با ایالات متحده آمریکا در موضوع مشخص یعنی پرونده هستهای ایران هنر دولت روحانی بود که البته از دولت قبل کم و بیش شروع شده بود اما در این دولت رسمیت یافت و به برگ برنده روحانی بدل شد.
«مذاکره» یک ابزار در سیاست خارجی است که میتواند براساس «اصول» و «ارزشهای ملی» زمان مناسب آن تعریف شود اما انفعال و مجامله در سیاست خارجی چاره ساز نیست. دولت در این زمینه نیازمند تداوم حمایت همه ارکان حاکمیت از جمله مجلس شورای اسلامی است و باید مبتکرانه راه برون رفت از تهدیدها و تحریمهای پیش رو را در پیش بگیرد.
حزب کارگزاران سازندگی همچنین در این بیانیه به ارائه راهکار در قالب پیشنهاد به دولت پرداخته و نوشته است: پیشنهاد مشخص ما به ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران دکتر حسن روحانی، نوسازی دولت در هر دو عرصهی سیاستگذاری و اجراست. دولت خون تازه می خواهد. باید به قوای تازه نفس که آمادهی شرایط جدیدند مجال داد. مردان «بزم» را در شرایط «رزم» نمیتوان به کار گرفت. شمشیرهای مرصّع را باید به دیوار آویخت و با سلاح آخته، هوشمندانه به مقابله با شرایط جدید رفت.
این بیانیه افزود: مردم ایران گرچه همیشه آمادهی دفاع و مقاومت هستند اما همانطور که رئیس جمهور گفت «نه جنگ میخواهند و نه قحطی». به نظر ما ایالات متحده آمریکا نیز نمیتواند وارد یک جنگ تمامعیار نظامی با ایران شود. شرایط داخلی آمریکا، اوضاع منطقه خاورمیانه و توان ملی ایران اعم از تاریخ، جغرافیا، فرهنگ و قدرت بازدارندگی کشور، مانع اصلی در برابر تجاوز آمریکا به ایران خواهد بود.
در بخش پایانی بیانیه آمده است: ما کارگزاران سازندگی ایران علاوه بر ناکارآمدیهای دولت، دستهای پنهان داخلی و خارجی را در ناکامی دولت به خوبی میبینیم و قصد انکار دشمنی آنها را با دولت نداریم. هیچ دولتی بعد از سال 1360 با این موج تخریب و حجم توهین و تهدید مواجه نشده است. اما فکر میکنیم دولت دکتر حسن روحانی به عنوان منتخب ملت موظف است به «رای مردم» و «اعتماد نظام» متعهد بماند و با رفع مشکلات داخلی خود «حجت» را بر دیگر قوا تمام کند و دستکم در برابر رایدهندگان از حیثیت سیاسی خود صیانت نماید و این کار فرجام نمییابد مگر با تحول در سیاست و مدیریت. شاید مخالفان دولت از سقوط دولت استقبال میکنند اما حزب کارگزاران سازندگی بر این باور است بهترین راه بازسازی دولت براساس آهنگ همان رایای است که ملت سخاوتمندانه به آن تقدیم کرد، یک دولت تازه برای شرایط تازه؛ قبل از آنکه دیر شود.
نوشتن دیدگاه