کد خبر: 5682
منتشر شده در شنبه, 12 فروردين 1396 12:28
محمدآزاد جلالی زاده در تاریخ معاصر ایران، مشهور است که در اوایل دهه چهل شمسی دو کشور ایران و کره جنوبی در بازه زمانی نزدیک و با هم حرکت به سمت و سوی توسعه همه جانبه را آغازیدند، هر دو ایجاد، توسعه و تحول در صنعت خودروسازی خویش را در یک برهه تاریخی شروع کردند چه بسا که در دوره ای ایران از رقیب کره...
محمدآزاد جلالی زاده
در تاریخ معاصر ایران، مشهور است که در اوایل دهه چهل شمسی دو کشور ایران و کره جنوبی در بازه زمانی نزدیک و با هم حرکت به سمت و سوی توسعه همه جانبه را آغازیدند، هر دو ایجاد، توسعه و تحول در صنعت خودروسازی خویش را در یک برهه تاریخی شروع کردند چه بسا که در دوره ای ایران از رقیب کره ای خود پیشی گرفت اما اکنون پس از گذشت حدود نیم قرن، در و دیوارهای شهرهای ما تبلیغ محصولات کره ای است، از یخچال و گاز تا باطری و گوشی. تولیدکنندگان ما اگر برند خارجی به ویژه از نوع کره ای به محصولاتشان نچسبانند، تولیداتشان فروش نخواهد رفت.
در مورد چرایی و چگونگی این پدیده، می توان آن را از منظرهای گوناگونی واکاوید، اما نگارنده سَرِ آن دارد که از زاویه توجه به منافع ملی قضیه را مختصر بررسی ای نماید و بدین منظور لازم است از شِمایی از کره این روزها ارائه شود.
«پارک گئون هه» بانوی رییس جمهوری کره ی جنوبی که آغازی طوفانی داشت و دوران صدارتش در سال ۲۰۱۳ را با قدرتی فوق العاده آغازیدن گرفته بود، در اوج قدرت با اتهام گرفتن رشوه از شرکتی با همکاری یکی از دوستان و مشاورانش روبرو شد، قاضی های دادگاه قانون اساسی پس از بررسی قضیه و نیز تاثیر فشار افکار عمومی، رای به برکناری بانوی پرزیدنت داد. این تابو شکنی در حالی به وقع پیوست که از سال ۱۹۸۰ میلادی برای اولین بار بودکه رییس جمهوری در کره جنوبی، پیش از اتمام مدت قانونی ریاستش برکنار شد، و اکنون روایتی خبری موثق آمده است که گئون هه بامداد جمعه توسط مقام های قضایی بازداشت شده است.
الغرض: مدیران و برنامه ریزان و مشاوران در سیاستگذاری عمومی هر کشوری در دوران جدید، برای کسب قدرت و نیز افزایش قدرت ملی و نیز تاثیرگذاری فراملی خود؛ بایستی یک اصل را راهنمای خود و استراتژی حرکت خویش قرار دهند و ترجیح «منافع ملی» و سرزمینی هر کشوری به افراد، گروهها و دارو دسته ها است. اصل اساسی در سیاست های جهانی این است که هیچگاه منافع ملی و امنیتی یک مملکت را نبایست به قربانگه فرد یا جریان خاصی برد. این اصل به ظاهر ساده، اما در پیچیده در هنگام اجرا و عملیاتی شدنْ، درکشورهای جهان توسعه یافته به درستی اجرا شده و عملیاتی می شود. همه مدیران خرد و کلان جوامع توسعه یافته سیاسی می دانند که نباید هیچگاه خود را برتر از منافع ملی قرار دهند و اگر بدان سمت و سوی رفتند، بایستی منتظر عواقب بعدی اش باشند، درونی شدن ساختاریِ چنین امری، یکی از دلایلی است که فی المثل کشوری چونان کره ی جنوبی را شتابان در دنیای امروز به پیش می راند.
اما در این سوی و در مملکت ما، بسیاری تا اندک قدرتی حاصل می کنند از مدیر مدرسه ای کوچک در فلان جا تا سطوح بالای مدیرتی، اولاً حوزه تحت مدیریت خویش را مُلک مطلق خویش دانسته و توسن خویش هر جا و هر گونه بخواهند، می رانند و خود را به کسی پاسخگو نمی دانند. جالب آنکه نه تنها پاسخگوی افکار عمومی نیستند -- و حتی در بسیاری موارد، با رفتارها و گفتارهایی افکار عمومی را به سخره میگیرند -- بلکه جوابگوی نهادهای نظارتی و بازرسی نیستند. نگاهی کوتاه به تاریخ یک دهه گذشته ایران نشان می دهد که به ویژه در دوران فترت ۸۴ تا ۹۲ کشور یکی از بدترین دورانهای مدیریت رانتی و بده بستانهای آلوده را طی کرده است بر همین اصل است که قطعا رییس دولت بایستی به عنوان کلان مدیر اجرایی کشور به جدّ پاسخگو باشد-- خواسته ای که افکار عمومی به غایت خواستار آنند – اما از عجایب روزگار است که وی در کمال بهت و نگاه ناظران سیاسی، مشغول درختکاری! و حمایت های رادیکال از نزدیکان خود برای انتخابات ریاست جمهوری است.
این سخنرانی های خلاف منافع ملی آن مرد رفته در حالی است که «گئون هه» در کره جنوبی مشغول آماده کردن خویش برای رفع اتهامات است که در صورت عدم توفیق، حبسی ده ساله در انتظارش است. اینچنین است که ما همزمان با فوتبال نگاه کردن، رانندگی کردن، آب خوردن و حتی غذا پختن «هی» نگاهمان به تبلیغات محصولات مختلف کره جنوبی می افتد و امپراطوری وسایل کره ای خانه ها مان را پر کرده است، ولی در کره جنوبی کسی فی المثل از یخچال ساید بای ساید ما ابتیاع نکرده است. قوانین حاکم بر توسعه کشورها، با کسی تعارف ندارد و ما تا زمانی که منافع فردی و گروهی را بر منافع ملی ارجح بدانیم، در بر همین پاشنه می چرخد. در کره اما نهایت آن است که بانوی رییس جمهوری محکوم می شود و بعد از چند سال از زندان آزاد می شود و می بیند که کره دهها برابرتوسعه و پیشرفت داشته است و در این سمت ما هنوز در پوپولیسم مبتذل مدیریتی و مردمی خویش دست و پا می زنیم.
نوشتن دیدگاه