کد خبر: 6308
منتشر شده در شنبه, 12 فروردين 1396 10:52
به گزارش جهان نيوز، سال ۹۵ برای سوریه و بحران پیچیدهاش، سالِ دستاوردهای میدانی تعیینکننده بود. آزادی حلب، آنقدر ارزشمند بود و هست که حتما در آینده بحران سوریه، سهمی خواهد داشت. اما، سال ۹۵ را باید سال مذاکرات متعدد نیز دانست؛ مذاکراتی که هنوز به نتیجه موثر در میدان ختم نشدهاند، اما دیر یا زود،...
به گزارش جهان نيوز، سال ۹۵ برای سوریه و بحران پیچیدهاش، سالِ دستاوردهای میدانی تعیینکننده بود. آزادی حلب، آنقدر ارزشمند بود و هست که حتما در آینده بحران سوریه، سهمی خواهد داشت. اما، سال ۹۵ را باید سال مذاکرات متعدد نیز دانست؛ مذاکراتی که هنوز به نتیجه موثر در میدان ختم نشدهاند، اما دیر یا زود، چنین خواهند شد. آنچه در ادامه میآید، بررسی تحولات و روندهای سیاسی و امنیتی-نظامی است که در سال ۹۵ در سوریه رخداده است. توضیحی مختصر در خصوص سوریه ۹۶ نیز در پایان خواهد آمد.
۱- تحولات میدانی
جابجایی شهرها و مناطق سوریه میان نیروهای مقاومت و تروریستها، حالا به رویه تبدیل شده است. یک بار داعش تدمر را از ارتش سوریه میگیرد، بار دیگر ارتش آن را بازپس گرفته و چندی بعدتر دوباره داعش در تدمر پیشروی میکند و … اما برخی مناطق اینگونه نیستند و ثبات بیشتری بر آنها حاکم است. در ادامه برخی از مهمترین تحولات میدانی در سوریه که از ویژگی راهبردی برخوردار هستند، تشریح میشود. البته برخی از موارد از جمله پیشرویهای ارتش سوریه در غوطه دمشق که امنیت پایتخت را تثبیت میکند، مورد بررسی قرار نگرفتهاند.
۱-۱- آزادی حلب
آزادسازی حلب، مهمترین رویداد میدانی سوریه در سال ۹۵ است. این مهم، البته به صورت مرحلهای و با یک برآورد دقیق از معادلات منطقهای و بینالمللی محقق شد. زمانی که محاصره نبل و الزهراء در شمال شرق حلب شکست، امیدها برای آزادسازی حلب بیشتر و بیشتر شد. وقتی مزارع الملاح و گذرگاه راهبردی کاستیلو به کنترل ارتش درآمد، نشانههای پیروزی درخشانتر شد.
اما درست در زمانی که فرایند انتقال قدرت در ایالات متحده آمریکا از اوباما به ترامپ جریان داشت، گروههای مختلف مقاومت اسلامی با همراهی جنگندههای روسیه موفق شدند تا حلب را آزاد سازند. و این پایانی بود بر آرزوی گروههای تروریستی مبنی بر ایجاد یک دولت موازی در داخل سرزمین سوریه به مرکزیت حلب.
همین اهمیت راهبردی حلب برای معارضان و دولت اسد بود که ارتش سوریه را بر آن داشت تا مانع از سقوط کامل حلب در این سالها شود. [۱] البته پیشروی ارتش سوریه و نیروهای مقاومت به سوی شرق و غرب حلب نیز، همچنان ادامه دارد.
آزادی حلب بیانگر همکاری بازیگران متعددی است. ارتش سوریه، ایران، روسیه، حزبالله لبنان، فاطمیون افغانستانی، زینبیون پاکستانی، النجبای عراقی، لواء القدس فلسطینی و … همه در این پیروزی حضور داشتند. [۲] چنین اراده و فتحی البته با هجمه رسانهای بسیار شدید از سوی طرف مقابل پاسخ داده شد و متاسفانه آسیبهایی نیز وارد ساخت. [۳]
۲-۱- ترکیه و عملیات «سپر فرات»
مبارزه با داعش، بهانه خوبی برای ترکیه بود تا به صورت میدانی و با حضور مستقیم، در معادلات سوریه دخالت کند. اوایل شهریور ماه ۱۳۹۵، ارتش ترکیه با همراهی برخی گروههای تروریستی از جمله ارتش آزاد، به شهر مرزی جرابلس حمله کرد. نام این عملیات، سپر فرات (درع الفرات) بود و همچنان ادامه دارد. این اتفاق زمانی رخ داد که کردها عزم کرده بودند تا از بخش شرقی رود فرات به سوی بخش غربی آن پیشروی کنند تا بتوانند تنها منطقه منفصل از سرزمینهای نوار شمالی که تحت ادارهشان است را به تصرف خود درآورده و کانتون عفرین را به سایر کانتونها متصل سازند. این به هیچوجه برای ترکیه قابل تحمل نبود، لذا آنکارا به صورت آشکار به خاک سوریه تجاوز کرد تا ضمن ممانعت از تحقق این هدف کردها، مشت میدانیاش را در سوریه پُرتر سازد.
البته ترکیه در ظاهر، سنگ بزرگتری را برای زدن برگزیده بود؛ آزادسازی رقه! هدف نهایی او این باشد یا نباشد، او اکنون توانسته شهر الباب [۴] را از داعش گرفته و به سوی منبج که در اشغال کردهاست، حرکت کند. همهی این اقدامات میدانی ترکیه که با توافقهای سیاسی تقویت و زمینهسازی میشود، سرانجام بناست یک هدف مشخص را محقق سازد؛ هدفی که ترکیه از همان سالهای ابتدایی بحران بر آن اصرار داشت؛ ایجاد منطقه امن در شمال سوریه. [۵] واقعیت این است که ترکیه هم در معادلات میدانی و هم در معادلات سیاسی، موفق شده تا زمینه را برای ایجاد چنین منطقهای فراهم سازد.
پیشرویهای میدانی او دقیقا مبتنی بر این هدف است. در حوزه سیاسی اما با پیروزی ترامپ، اردوغان به مطلوب خود نزدیکتر شده است. اوباما و دولتش چندین بار اعلام کردند که مخالف ایجاد منطقه امن در سوریه هستند اما ترامپ در همان روزهای نخست ریاست جمهوریاش، در گفتگوی تلفنی با پادشاه عربستان گفت که موافق ایجاد منطقه امن است. [۶] آلمان هم که عمیقا با مساله پناهجویان سوریه درگیر است، با اردوغان همنظر بوده و هست. نظر انگلیس و فرانسه هم، اکنون مثبتتر از قبل شده است.
از همه مهمتر اما، نظر روسیه است. مسکو اگرچه مخالف این طرح ترکی بود و حتی پس از موافقت ترامپ با آن، معترضانه گفت که آمریکا در این خصوص با ما مشورت نکرده، اما میخائیل بوگدانف معاون وزیر امور خارجه روسیه چند روز بعدتر، اعلام کرد که تماسها با دولت سوریه به منظور برپایی مناطق امن در این کشور برقرار شده است. [۷] البته روسیه پیش از این در موفقیت ترکیه در تصرف الباب نیز موثر واقع شده بود. در هر صورت، ترکیه با هدف محدودسازی کردها و با شعار مبارزه با داعش و آزادسازی رقه، در حال توسعه مناطقِ در اشغال خود میباشد.
۳-۱- کردها و عملیات «خشم فرات»
پس از اینکه ترکیه عملیات «سپر فرات» را آغاز کرد، «نیروهای سوریه دموکرات» که کردها اصلیترین بازیگر آن هستند، در آبانماه ۹۵ عملیات «خشم فرات» (غضب الفرات) را با هدف آزادسازی رقه از چنگال داعش آغاز کردند. اصلیترین متحد و حامی آنها در این عملیات، ایالات متحده آمریکا است. واقعیت این است که آنها در این مدت توانستند پیشرویهای میدانی قابل تاملی داشته باشند. کردها از شمال رقه، فاصلهشان را با داعش به کمتر از ۱۰ کیلومتر رساندند. در شرق رقه هم پیشرویهایی داشته و موفق شدند تا ارتباط دواعش رقه با دواعش دیرالزور را قطع کرده و به یک دستاورد راهبردی مهم نائل آیند.
همانطور که گفته شد، پیشروی کردها بدون حمایتهای آشکار آمریکا، با این کیفیت ممکن نبود. اما سوال اساسی این است که آمریکا در میانه کردها و ترکیه، چه خواهد کرد؟ دولت ترکیه حتی حاضر به پذیرش حزب اتحاد دموکراتیک سوریه در مذاکرات سیاسی نیست چرا که آن را تروریستی میداند. از سوی دیگر اما کردها نیز حاضر به همکاری با ترکیه نیستند و این کار آمریکا را دشوار میسازد. به گفتهی ریچارد هاس، رئیس شورای روابط خارجی آمریکا، «دوره ایجاد توازن بین روابط آمریکا با کُردها و ترکیه تمام شده است.
آمریکا زودتر باید انتخاب کند. »[۸] البته این تنها نظر در آمریکا نیست. James Jeffrey سفیر سابق آمریکا در عراق و ترکیه در ۱۹ بهمن در جلسه استماع کمیته امور خارجی سنا حضور یافت و در این خصوص گفت: «برنامهی ما برای گرفتن رقه در سوریه (هدف کلیدی باقیمانده) باید با همراهی ترکیه انجام شود. آنکارا اگر اهداف درازمدت ایالات متحده را درک کند، پس از همهپرسی قانوناساسی خود در اوایل آوریل ۲۰۱۷، باید مایل باشد که حمایت بیشتر ما از «یگانهای مدافع خلق» (YPG) در نبرد رقه را بپذیرد، البته با این فرض که از داشتههای ترکیه در سوریه حمایت شود. و اگر ایالات متحده مایل به پیروزی سریع بر داعش است، احتمالاً مجبور است نیروهای پشتیبان بیشتری بفرستد و شاید حتی نیروهای محدودی برای نبرد زمینی اعزام کند. »[۹]
آمریکا در حمایت خود از کردها برای فتح رقه، ظاهرا جدی است و البته احتمالا ترکیه برای هدف اعلانیاش در خصوص فتح رقه، جدی نیست چرا که حضور در نوار شمالی و تحدید کردها برایش مهمتر است. البته این را نباید فراموش کرد که این دو جدیت و عدم جدیت، در یکجا با یکدیگر برخورد خواهند داشت؛ وقتی که کردها رقه را فتح کنند، بسیار قویتر از اکنون خواهند شد و این کار را برای ترکیه سختتر خواهد کرد.
۲- تحولات سیاسی
تحولات سیاسی در سوریه عمدتا معطوف به تلاشهای سیاسی برای حل بحران میباشد. در سال ۹۵ در این حوزه، تغییراتی صورت گرفت.
۱-۲- بیانیه مسکو، قطعنامه ۲۳۳۶ و نشستهای آستانه
۳۰ آذر ۱۳۹۵، بیانیهای از سوی سه کشور ایران، روسیه و ترکیه منتشر شد که به بیانیه مسکو شهرت یافت. این بیانیه، هم به لحاظ بازیگران دخیل در آن و هم مفاد، تفاوتهایی با سایر بیانیههای خروجی از نشستهای مختلف در خصوص بحران سوریه داشت. عدم ایفای نقش آمریکا از یکسو و حضور ایران و ترکیه از سوی دیگر، این بیانیه را متفاوت میساخت.
نکته قابل تامل در این بیانیه البته، آخرین بند آن بود: «ایران، روسیه و ترکیه بر عزم خود برای مبارزه مشترک با داعش و النصره و تفکیک میان آنها و گروه های معارضه مسلح تاکید می کنند. »[۱۰] معنای این بند، پذیرش تفکیک گروههای مسلح مخالف بشار اسد در سوریه از سوی ایران میباشد. در هر صورت، بیانیه مسکو با ظاهری حقوقی، در قالب قطعنامه ۲۳۳۶ در آخرین روز سال ۲۰۱۶ در دیماه ۹۵ از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد صادر شد. قطعنامه ۲۳۳۶[۱۱] همراه با پنج پیوست منتشر شد. مفاد این قطعنامه به شرح زیر است؛
• تاکید بر قطعنامههای ۲۲۵۴ (۲۰۱۵)، ۲۲۶۸ (۲۰۱۶) و بیانیه ۳۰ ژوئن ۲۰۱۲ در نشست ژنو۱.
• تاکید بر حاکمیت، استقلال، وحدت و تمامیت ارضی جمهوری عربی سوریه.
• توجه به بیانیه مشترک توسط وزرای امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، روسیه و ترکیه در ۲۰ دسامبر ۲۰۱۶
• توجه و قدردانی از تلاشهای میانجیگرایانه صورت گرفته از سوی ترکیه و روسیه به منظور تسهیل در ایجاد آتشبس در سوریه.
• اجازه به آژانسهای امدادرسانی برای دسترسی سریع، امن و بدون مانع به سراسر سوریه.
• تاکید بر اینکه تنها راهحل پایدار برای بحران کنونی در سوریه، از طریق یک فرایند سیاسی فراگیر با هدایت سوری و مبتنی بر بیانیه ژنو۱، قطعنامههای شورای امنیت به شمارههای ۲۱۱۸ (۲۰۱۳) و ۲۲۵۴ (۲۰۱۵) و ۲۲۶۸ (۲۰۱۶) و بیانیههای مربوطهی صادره از گروه بینالمللی حمایت از سوریه است.
• استقبال و حمایت از تلاشهای روسیه و ترکیه برای پایاندادن به خشونتها در سوریه و همچنین پیشبرد یک فرایند سیاسی و توجه به اسناد روسیه و ترکیه در این خصوص.
• تاکید بر اهمیت استقرار کامل قطعنامههای شورای امنیت بهویژه قطعنامههای ۲۲۵۴ و ۲۲۶۸
• برگزاری نشست میان دولت سوریه و نمایندگان معارضان در آستانهی قزاقستان که گام مهمی پیش از ازسرگیری مذاکرات تحت نظارت سازمان ملل متحد در تاریخ ۸ فوریه ۲۰۱۷ در ژنو است.
واقعیت این است که این قطعنامه، تفاوت ماهوی با قطعنامه ۲۲۵۴ و یا بیانیه وین۲ نداشت که حتی آنها کاملتر و دقیقتر از این بودند. اما نکته حائز اهمیت قطعنامه ۲۳۳۶ نقش دادن به روسیه و ترکیه بود. و این مساله آنقدر پررنگ بود که در فضای داخلی ایران، این سوال مطرح شد که آیا ایران از روند مذاکرات سیاسی سوریه کنار گذاشته شده است؟ البته این سوال دقیق نبود. [۱۲]
مبتنی بر بیانیه مسکو و قطعنامهی ۲۳۳۶ سلسله مذاکراتی در آستانه پایتخت قزاقستان با حضور ایران، ترکیه، روسیه، معارضان و نماینده سازمان ملل آغاز شد. برخی بازیگران دیگر از جمله آمریکا و اردن هم در برخی نشستها به عنوان عضو ناظر حضور داشتند. روسیه در اولین نشست آستانه [۱۳] در ۴ بهمن ۹۵، قانون اساسی پیشنهادی خود را مطرح کرد که کاملا سکولار بود. [۱۴]
۲-۲- افزایش مشروعیت بشار اسد
هرچقدر که زمان میگذرد، از میزان تکرار این جمله که «اسد باید برود» کاسته میشود. برای برخی دولتهای اروپایی و غربی که زمانی با برگزاری نشستهای به اصطلاح «دوستان سوریه» سعی در تضعیف بشار اسد داشتند، حالا او یک گزینه اصلی برای مبارزه با تروریسم است. تونس [۱۵] و برخی کشورهای عربی دیگر [۱۶] در کنار هیئتهای متعدد غربی که به سوریه سفر کرده و با بشار اسد دیدار کردهاند، به خوبی میدانند که گزینه اسقاط اسد، دیگر معنایی ندارد. تا کنون هیئتهای پارلمانی، سیاسی و امنیتی از اتحادیه اروپا، فرانسه، انگلیس، ایتالیا، آلمان، آمریکا، چک، بلژیک، هلند و … به دمشق سفر کردهاند.
اما نکته بسیار مهمتر در چارچوب افزایش مشروعیت بشار اسد، کمرنگ شدن شعار اسقاط او از سوی معارضان سرسختش میباشد. اردوغان که حتی حضور اسد در دولت انتقالی را هم تحمل نمیکرد، تغییر موضع داده و گفته است که اسد میتواند در دولت انتقالی حضور داشته باشد. معارضان سرسخت دولت سوریه هم با حضور در نشستهای آستانه این را پذیرفتهاند که در خصوص رفتن اسد از قدرت، بحث نکنند.
۳- دورنمای سال ۱۳۹۶۱-۳- عملیات آزادسازی رقه از داعش
اگر حلب در سال ۹۵ در کانون تحولات بوده و عمدهی نگاهها متمرکز بر آن بود، در سال ۹۶ احتمالا رقه از چنین ویژگیای برخوردار است. رقه پایتخت خلافت داعش است و نیروهای سوریه دموکراتیک که کردها مهمترین عضو آن هستند، اکنون به نزدیکی رقه رسیدهاند. سرنوشت رقه و موصل، داعش و الگوی سازمانی آن را تحت تاثیر قرار خواهد داد. اگرچه ایالات متحده آمریکا مهمترین حامی کردها در این عملیات است اما باید دید آمریکا، چه خوابی برای آینده داعش دیده است.
۲-۳- منطقه امن در شمال سوریه
هرآنچه ترکیه برای ایجاد یک منطقه امن در شمال سوریه و در حدفاصل جرابلس تا اعزاز نیاز داشته، اکنون فراهم شده است. حتی اگر منبج مورد حملهی ترکیه قرار نگیرد که نشانهها موید این است، ترکیه باز هم میتواند منطقه امن مدنظرش را ایجاد کند. از منظر سیاسی هم، موافقت ترامپ و موافقت تلویحی روسیه در کنار نظرات مثبت دولتهای اروپایی، کار اردوغان را آسانتر میسازد. لذا در سال ۹۶، بحث منطقه امن در شمال سوریه یکی از مهمترین موارد خواهد بود.
۳-۳- تشدید مذاکرات سیاسی
تجربه این سالهای بحرانی در سوریه نشان داده است که هرچقدر تحولات میدانی چشمگیرتر باشد، مذاکرات سیاسی هم پرمحتواتر خواهد بود. به نظر میرسد سال ۹۶ چنین خواهد بود. رقه، منطقه امن و مناطق تحت اداره کردها، بسترهای لازم برای تشدید مذاکرات سیاسی برای حل بحران سوریه را فراهم میسازد. به نظر میرسد با توجه به تلاش آمریکا برای دورسازی ترکیه از سوریه، ورود مجدد آمریکا به متن مذاکرات سیاسی محقق شود. دولت ترامپ تا کنون برنامه مشخصی در خصوص سوریه اعلام نکرده است. او ناچار است سریعتر چنین برنامهای را ارائه دهد که در این صورت، نقش آمریکا در حوزه سیاسی بحران سوریه ارتقا خواهد یافت.
۴-۳- اختلاف نظرات ایران و روسیه
به نظر میرسد هرچقدر که بحران سوریه به پردههای آخر خود برسد و هرچقدر که مسائل اساسی در خصوص آیندهی سوریه روی میز مذاکرات قرار گیرد، امکان برخی اختلافات میان ایران و روسیه نیز افزایش مییابد. با توجه به سرعت تحولات میدانی، به نظر میرسد سال ۹۶ اینگونه خواهد بود. جمهوری اسلامی ایران باید با تقویت نقش سیاسی خود در بحران سوریه، سهم خود در چانهزنیها را افزایش دهد. این، البته کار آسانی نیست.
منابع:
[۱] . حسین آجورلو. «پیامدهای آزادسازی احتمالی شهر حلب بر معادلات داخلی و منطقهای». اندیشکده راهبردی تبیین. ۲ آذر ۱۳۹۵٫ قابل مشاهده در؛
http://tabyincenter.ir/۱۴۸۹۸
[۲] . «حلب را چه کسانی آزاد کردند؟ ». اندیشکده راهبردی تبیین. ۲۳ آذر ۱۳۹۵٫ قابل مشاهده در؛
http://tabyincenter.ir/۱۵۳۱۴
[۳] . بهمن دهستانی. «نگاهی به عملکرد رسانهای محور مقاومت؛ کاستیها و بایستهها». اندیشکده راهبردی تبیین. ۱۰ بهمن ۱۳۹۵٫ قابل مشاهده در؛
http://tabyincenter.ir/۱۶۷۳۲
[۴] . حسین آجورلو. «شهر الباب سوریه؛ اهمیت راهبردی و اهداف بازیگران». اندیشکده راهبردی تبیین. ۱۸ اسفند ۱۳۹۵٫ قابل مشاهده در؛
http://tabyincenter.ir/۱۸۰۱۹
[۵] . سعید ساسانیان. «چرا ترکیه بر تشکیل منطقه حائل در سوریه اصرار دارد؟ ». اندیشکده راهبردی تبیین. ۹ آذر ۱۳۹۴٫ قابل مشاهده در؛
http://tabyincenter.ir/۱۰۸۹۰
[۶] . حسین آجورلو. موافقت ترامپ با ایجاد منطقه امن در سوریه؛ اهداف و پیامدها. اندیشکده راهبردی تبیین. ۲۸ بهمن ۱۳۹۵٫ قابل مشاهده در؛
http://tabyincenter.ir/۱۷۳۹۵
[۷] . «برای نخستین بار روسیه با ایجاد منطقه امن در سوریه موافقت کرد». العربیه. ۲۷ فوریه ۲۰۱۷٫ قابل مشاهده در؛
http://farsi.alarabiya.net/fa/middle-east/۲۰۱۷/۰۲/۲۷/ برای-نخستین-بار-روسیه-با-ایجاد-منطقه-امن-در-سوریه-موافقت-کرد. html
[۸] . «آمریکا هرچه زودتر بین ترکیه و کُردها یکی را برگزیند». خبرگزاری فارس. ۶ آبان ۱۳۹۵٫ قابل مشاهده در؛
http://www.farsnews.com/printable.php?nn=۱۳۹۵۰۸۰۶۰۰۰۹۷۰
[۹] . James F. Jeffrey. “The Plan to Defeat ISIS: Key Decisions and Considerations”. The Washington Institute for Near East Policy. February ۷, ۲۰۱۷:
http://www.washingtoninstitute.org/policy-analysis/view/the-plan-to-defeat-isis-key-decisions-and-considerations
این گزارش در سایت اندیشکده راهبردی تبیین ترجمه و منتشر شده است:
http://tabyincenter.ir/۱۷۲۵۳
[۱۰] . متن کامل این بیانیه که در سایت وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران منتشر شده است را میتوانید در اینجا مشاهده کنید؛
http://www.mfa.gov.ir/index.aspx?fkeyid=&siteid=۱&pageid=۲۰۷۸۶&newsview=۴۳۰۲۶۵
[۱۱] . متن کامل این قطعنامه در آدرس زیر قابل مشاهده است؛
https://www.un.org/press/en/۲۰۱۶/sc۱۲۶۶۳.doc.htm
[۱۲] . سعید ساسانیان. «قطعنامه ۲۳۳۶؛ آیا ایران از روند سیاسی در بحران سوریه کنار گذاشته شد؟ ». اندیشکده راهبردی تبیین. ۲۰ دی ۱۳۹۵٫ قابل مشاهده در؛
http://tabyincenter.ir/۱۶۱۲۳
[۱۳] . «نشست آستانه و «اولین بارهایی» که بعد از ۶ سال محقق شد». خبرگزاری تسنیم. ۶ بهمن ۱۳۹۵٫ قابل مشاهده در؛
https://www.tasnimnews.com/fa/news/۱۳۹۵/۱۱/۰۶/۱۳۰۷۱۶۸
[۱۴] . «انتشار پیش نویس پیشنهادی روسیه برای قانون اساسی سوریه». اسپوتنیک. اول فوریه ۲۰۱۷٫ قابل مشاهده در؛
https://ir.sputniknews.com/world/۲۰۱۷۰۲۰۱۲۱۸۵۶۶۳/
[۱۵] . «از سرگیری روابط تونس و سوریه؛ دلایل و چالشها». اندیشکده راهبردی تبیین. ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۴٫ قابل مشاهده در؛
http://tabyincenter.ir/۱۴۰۸۳
[۱۶] . سیدمهدی پارسایی. «پیدا و پنهان ازسرگیری روابط دیپلماتیک جهان عرب با سوریه». اندیشکده راهبردی تبیین. ۲۴ مرداد ۱۳۹۴٫ قابل مشاهده در؛
http://tabyincenter.ir/۱۰۸۶۸
منبع: تبیین
نوشتن دیدگاه