کد خبر: 8479
منتشر شده در دوشنبه, 11 ارديبهشت 1396 08:48
آفتاب یزد نوشت: کاندیدای رقیب روحانی که در مناظرهها برافروخته شده بود و به هر دری میزد که بتواند خودش را ثابت کند و در رقابت با حجت الاسلام رئیسی خویش را کاندیدای اصلی اصولگرایی بنامد، اکنون در ادامه رقابتهایش یک استراتژی خاص را در پیش گرفته است. او در نخستین مناظرهاش، اینطور به مخاطب القا کرد...
آفتاب یزد نوشت: کاندیدای رقیب روحانی که در مناظرهها برافروخته شده بود و به هر دری میزد که بتواند خودش را ثابت کند و در رقابت با حجت الاسلام رئیسی خویش را کاندیدای اصلی اصولگرایی بنامد، اکنون در ادامه رقابتهایش یک استراتژی خاص را در پیش گرفته است.
او در نخستین مناظرهاش، اینطور به مخاطب القا کرد که روحانی و امثال او از میان قشر چهار درصدی هستند که برای 96 درصد مردم تعیین تکلیف میکنند. او گفت آن چهار درصدی که تا به حال از خانه ولنجک بیرون نیامدهاند، حق دارند از اطرافشان بی خبر باشند!
کاندیدای رقیب روحانی در حالی از چهاردرصد زالو صفت (!) نام میبرد که با یک حساب سرانگشتی اگر جمعیت ایران را 80 میلیون فرض بگیریم! حرف او به معنای آن است که در کشور سه تا چهار میلیون نفر زالوصفت داریم!
یک توهین آشکار به بخشی از مردم!
تا جایی که این روزها در شبکههای اجتماعی برخی از اقشار پردرآمد جامعه به گفته این نامزد ریاست جمهوری اعتراض کردهاند! شاید شما هم در شبکههای اجتماعی، تصویر آن راننده بنزی را که بر روی ماشین خود نوشته است: "به خدا ما جزو چهاردرصد زالوصفت نیستیم! ۵0 ساله کارخونه داریم." دیده باشید! تاکید مکرر این کاندیدا در روز مناظره بر تقسیمبندی جامعه به دو طبقه 96 درصدی و چهار درصدی و تلاش برای آنکه حسن روحانی و اسحاق جهانگیری را نماینده آن چهار درصد بداند به حدی بود که روحانی در همان مناظره خطاب به این کاندیدا اعلام کرد که چرا میخواهید جامعه را به دو بخش فقیر و غنی تقسیم بندی کنید!
تیتر شاه و گدا یادتان هست؟
تقسیمبندی جامعه به دو طبقه کارگر و سلطهگر که بیشتر ریشه در عقاید کمونیستی دارد در حالی است که طرفداران این کاندیدای اصولگرا از ماهها قبل (پیش از فوت آیت اللههاشمی) که در مجله همشهری ماه آن طرح معروف را که در آن، دستان آیتاله هاشمی از بنز معروفش بیرون آمده تا به دختر بچهای فقیر پول بدهد، با تیتر " شاه و گدا " به چاپ رساندند، به دنبال آن بودند.
و اکنون از دید آنها 96 درصد جامعه مظلوم و همان گدایان هستند و چهار درصد بقیه، شاهان و البته زالو صفتانی که خون مردم را میمکند. این نامزد اصولگرا معتقد است که 96 درصد مردم مالیات میدهند و نمیتوانند از وامهای کلان بهره ببرند و رانت داشته باشند و چهار درصد باقی، از تمام این امکانات بهره میجویند. این کاندیدای جناح راست اکنون جنبش 96 درصدی به راه انداخته است و خود را نامزد 96 درصد مردم میداند و به تقلید از جنبش 99 درصدی وال استریت آمریکا سعی دارد خود را یاور محرومین و دشمن اشرافیگری معرفی کند.
تقلید از وال استریت
جنبش " وال استریت را اشغال کنید"، متاثر از اوضاع نامساعد چند سال پیش آمریکاست که به سرعت در میان برخی گروههای سیاسی - اجتماعی جا باز کرد. اولین نشانه ظهور این جنبش به زمانی باز میگردد که تعدادی از فعالان حقوق اجتماعی در برابر ساختمان بورس اوراق بهادار نیویورک در خیایان وال استریت تجمع و اعلام کردند تا زمانی که به خواستههایشان رسیدگی نشود، به تجمع خود پایان نخواهند داد؛ خواستههایی که از بیمه تامین اجتماعی بود تا پایان بخشیدن به جنگهای آمریکا در جهان و ایجاد شغل برای جوانان.مردم آمریکا آن موقع نام جنبش خود را جنبش 99 درصدی نیز نامیدند. به این معنا که آنها در واقع به حاکمیت اقلیت یک درصدی بر اکثریت 99 درصدی معترض هستند؛ اقلیتی که مالیات و پول مردم آمریکا را هزینه اقدامات اقتصادی شخصی یا جنگهای خاورمیانه کردند!اکنون در ایران نیز نامزد اصولگرا و رقیب حسن روحانی به کپی برداری از آن جنبش پرداخته و با به راه انداختن جنبش 96 درصدی (!) که البته رقمی من درآوردی است (!) خود را حامی قشر 96 درصدی مظلومان و مستضعفان جامعه میداند.
سیاهنمایی
جواد میری جامعهشناس سیاسی درباره اینکه چرا این نامزد اصولگرا تا این حد بر تقسیم جامعه به 96 درصد و چهار درصد تاکید دارد، به آفتاب یزد گفت: "اینکه در رقابتهای انتخاباتی شانتاژ کرده و از روشهای مختلف دیالوگی بهره برده تا رقیب را مغلوب کنیم روشی است که در همه جای دنیا وجود دارد. بنابراین فی نفسه این شانتاژها بد نیست.
وی افزود:" اما بیایید اینگونه فکر کنیم که آیا اساسا اگر جامعه ما تبدیل به 96 درصد فقیر و چهار درصد غنی شده است و یک نامزد ریاست جمهوری این موضوع را به طور علنی مطرح میکند نباید این پرسش برایمان پیش آید که پس جمهوری اسلامی در این چهار دهه چه کرده است؟ با استناد به حرفهای این کاندیدا باید بگوییم نظامی که قرار بود با فساد و بی عدالتی مبارزه کرده و فاصله بین کاخ نشین و کوخنشین را کم کند، در این 40 سال نه تنها نتوانسته چنین کند بلکه آن را تشدید کرده است.
وی ادامه داد:" حرفهای این کاندیدا به این معناست که هر رئیسجمهور دیگری هم در این ساختار فعلی روی کار بیاید نمیتواند تغییری در این میزان 96 درصد و چهار درصد ایجاد بکند. پس آنچه که این نامزد ریاست جمهوری میگوید یا سیاهنمایی است یا یک فاجعه ملی. "
وی ادامه داد: "صحبتهای این کاندیدای اصولگرا به معنای آن است که ما شکاف طبقاتی را گسترش دادهایم! البته واقعیت جامعه این است که در ایران به دلیل عدم شفافیت در مسائل مالی و مالیاتی و عدم تقسیم عادلانه ثروت و منزلت در جامعه، جامعه ایران بسیار نحیف شده است و این جامعه، مرتب جامعه فقیرتری میشود و این روند اگر ادامه داشته باشد کشور را با دشواری روبهرو میکند.
اگر تبلیغاتی است که هیچ...
میری اضافه کرد: "اما اگر این نامزد از این منظر جامعهشناسی هم صحبت کرده باشد باید بگوییم که رقم 96 درصد درست نیست، اگر حاشیه نشینان شهرهای بزرگ و کم درآمدها را در نظر بگیریم باید بگوییم وضعیت 40درصد به 60 درصد است! واقعیت دیگری که این کاندیدا پنهان کرده، این مسئله است که چه سیاستهایی در نظام جمهوری اسلامی موجب شده که طبقه متوسط، ضعیف و نحیف شود؟
وی گفت: اینکه صحبت از تقسیم جامعه به دو دسته 96 درصد و چهار درصد صرفاً جنبه تبلیغاتی داشته باشد ایرادی ندارد اما پیامدهای منفیای که میتواند این نوع نگرشها (البته نه در آن بازی تبلیغاتی بلکه در بازی سیاستگذاریهای جامعه ما) داشته باشد این است که ناگهان سیاستهای پوپولیستی در جامعه تشدید شود. با افزایش این نگاه پوپولیستی است که اساسا جامعه به این باور میرسد که اگر سرمایه در جامعه رشد پیدا کند یک اتفاق منفی رخ داده؛ به عبارتی اجتماع، ثروت را موضوع ناپسندی میداند در حالیکه سرمایهداری وقتی که در خدمت جامعه قرار بگیرد مناسبات اجتماعی را تقویت میکند، مناسبات فرهنگی نیز بهبود مییابد و این باعث پویایی جامعه میشود
وی افزود:" اینکه ما از ادبیات پوپولیستی برای تخریب حریف استفاده کنیم اگر به صرف بستر تبلیغاتی باشد ایرادی ندارد ولی مسلما ما در جامعه 96 درصد فقیر و یا چهار درصد غنی نداریم! "میری اضافه کرد:" واقعیت را نباید انکار کرد که شکاف طبقاتی در جامعه ما در حال تشدید است ولی از قضا کسانی که از لحاظ فکری به این نامزد اصولگرا وابسته هستند در این تشدید شکاف طبقاتی و تخریب، نقش موثری داشتند. " جواد میری ادامه داد: «هنوز در شهر تهران این پرسش هست که چرا علیرغم آلودگیهای تهران، برجسازیها تداوم دارد و یا در کریدور غرب به شرق تهران و منطقهای مثل شهید خرازی (شهدای خلیج فارس) در کنار آن دریاچه زیبا که به عنوان تفرجگاه عمومی ایران تعبیه شده است آن فضای سبز، تبدیل به محلی برای عدهای خاص شده و چه زد و بندهایی در آن بوده است.»
زالو صفتاند؟
این جامعهشناس درباره اینکه وقتی این کاندیدای اصولگرا به چهار درصد کشور زالو صفت گفته است؛ آیا آن را میتوان اهانت به بخشی از مردم دانست؟" پاسخ داد: «این نگرش و استفاده از این واژه ناشی از همان نگرش غلط، بد دانستن سرمایه است. بسیاری از شعارهای اول انقلاب نیز ناشی از همین نگرش منفور دانستن سرمایهداری بود.
البته اگر سرمایهداری به نوعی باشد که شکاف طبقاتی ایجاد کند، طبیعتا میتواند جنبه منفی داشته باشد اما سرمایهداریهای تلفیقی با ساختارهای سوسیال دموکراسی یک نوع شیوه سرمایهگذاری با بهرهگیری از روشهای عدالت محورانه است که در سوئد، ایسلند، دانمارک و... وجود دارد. در این کشورها سرمایه در خدمت جامعه است. آن سرمایهای که در خدمت جامعه است و احیای جامعه را انجام دهد، نیاز ماست و هرگز زالو صفتانه نیست! یکی از لازمههای اجتماع مقاوم جامعهای است که در آن سرمایه تولید شود.»
وی افزود: «بهتر است در جامعهای که خیلی ضعیف است و از قضا کارآفرینی در آن نقش مهمی ندارد، به این گروه از جامعه توهین نکنیم و آن معدود کارآفرینان را هم زالو ندانیم.»
نوشتن دیدگاه