در اینستاگرام عکسی از شادی پس از گلش با لباس استقلال را همراه چهار قلب آبی و جملاتی به فارسی منتشر کرد اما هواداری جواب داده ما قلبت را نمی خواهیم خودت را در ترکیب استقلال می خواهیم! عصرایران؛ احسان محمدی- مامه تیام برای هواداران استقلال مثل یک هدیه باورنکردنی بود. از آن هایی که در کارتون های کودکی، بابانوئل با گوزن اش از شومینه پائین می آورد و می گذاشت توی جوراب بچه ها. بعد از مدتها که عادت کرده بودیم به بازیکنان خارجی یک بار مصرف در پرسپولیس و استقلال،تیام چشم نواز بود. یک یوزپلنگ غیرقابل مهار. شبیه اوزه بیوی افسانه ای برای پرتغال. بیشتر خریدهای خارجی پرسپولیس و استقلال در همه این سالها به فاجعه تنه زده اند. جز چند مورد، باقی آنها درون زمین هیچ تصویر ماندگاری از خود به جا نگذاشتند اما از حق نباید گذشت که با شکایت های پی در پی و سماجت تحسین برانگیز در فیفا به خوبی حق و حقوق خود را از جیب مردم گرفتند! دردناک است که آدم های بدون چهره آنها را کشف می کنند، به ایران می آورند و بدون هیچ کارایی باید از بیت المال هزینه این انتقال های شرم آور را پرداخت کرد و هرگز مشخص نمی شود این کاشفان نه چندان فروتن چه کسانی هستند؟! مامه تیام البته یک کشف متمایز بود. یک بازیکن چالاک با گام های بلند، ضربه های دقیق و قدرت تمام کنندگی که مدتها بود از یک بازیکن در لیگ کمتر سراغ داشتیم. او علیرغم حضور کوتاه در استقلال و چند مصدومیت نابهنگام اما به استقلال در فتح جام حذفی که آبی ها مثل نان شب به آن محتاج بودند کمک کرد و هتک تریک رویایی اش صعود به مرحله نهایی لیگ قهرمانان آسیا را تضمین کرد و به مرد محبوب سکوها تبدیل شد. هنوز بسیاری از استقلالی با دیدن گل بی مانندش به ذوب آهن سرمست می شوند. تیام نمونه نادری از بازیکنانی است که کمتر از یک سال پیراهن یک تیم را پوشیدند اما تصویر پررنگی از خود در دل هواداران جا گذاشتند. چیزی شبیه سروش رفیعی در پرسپولیس. اما او از استقلال رفت. یک جدایی دردناک برای آبی ها. مثل قطع کردن پای راست از بدن یک دونده که شانس فتح مدال طلای دو صد متر المپیک را دارد! هفته پیش وقتی استقلال بدون تیام به زمین رفت و با سه گل مقابل السد شکست خورد، دوباره همه یاد تیام افتادند و اینکه الحاجی گرو سایه او هم نیست. تیام هم با کمک مشاورانش در اینستاگرام عکسی از شادی پس از گلش با لباس استقلال را همراه چهار قلب آبی و جملاتی به فارسی منتشر کرد که ضمن آرزوی موفقیت در واقع اشاره کرده بود که قلبش با استقلال است. یک دلبری سنگالی- فارسی! هواداری جواب دادم ما قلبت را نمی خواهیم خودت را در ترکیب استقلال می خواهیم! گفتگوی او با خبرورزشی جالب بود. عنوان کرد که نمی خواستند من در استقلال بمانم. در ترکیه شفر هم شاهد است که من همه سعی ام را کردم اما مدام قول هایی دادند که عملی نشد و من مجبور شدم به عجمان بروم! بیشتر شبیه بهانه جویی های تکراری فوتبالیست هایی است که به هر دلیلی پول را بر عشق ترجیح می دهند. تیام برای استقلال فوق العاده بود و البته استقلال هم سکوی پرش بی نظیری برایش شد اما به هر دلیلی رفت ولی هنوز قبل و بعد از هر بازی روزنامه های ورزشی در مورد او می نویسند. اینکه جایش خالی است، اینکه باید برگردد، اینکه مهاجمان دیگر کیفیت تیام را ندارند... تیام از استقلال رفت اما هنوز سایه اش روی قلم روزنامه نگاران ورزشی سنگینی می کند. وقت آن رسیده استقلالی ها باور کنند که مامه تیام بازیکن عجمان است و تمام! او را از صفحه یک روزنامه ها خط بزنند و به بازیکنان جدیدشان اعتماد کنند.«اونکه رفته دیگه هیچوقت نمیاد...» یا احتمالاً وقتی بیاید که نوشداروی بعد از مرگ سهراب می شود!