کد خبر: 1420
منتشر شده در جمعه, 01 خرداد 1394 15:48
به گزارش خبرگزاری فارس، اندیشکده «امریکن اینترپرایز» در گزارشی به قلم «تارا بینای» از 5 جنبه مختلف به بررسی موضع رئیس جمهوری آینده آمریکا در قبال عربستان سعودی پرداخت؛ آینده روابط آمریکا و عربستان در حوزه انرژی و نظامی چگونه است؟ اقدامات آمریکا برای ارتقاء حقوق بشر در عربستان چه خواهد بود؟ آیا...
به گزارش خبرگزاری فارس، اندیشکده «امریکن اینترپرایز» در گزارشی به قلم «تارا بینای» از 5 جنبه مختلف به بررسی موضع رئیس جمهوری آینده آمریکا در قبال عربستان سعودی پرداخت؛ آینده روابط آمریکا و عربستان در حوزه انرژی و نظامی چگونه است؟ اقدامات آمریکا برای ارتقاء حقوق بشر در عربستان چه خواهد بود؟ آیا آمریکا به از بین بردن افراط گرایی در عربستان کمک خواهد کرد؟ اهداف منطقه ای آمریکا و عربستان چگونه تعریف خواهد شد.
بنا بر این گزارش، از زمان ملاقات «فرانکلین روزولت»، سی و دومین رئیس جمهوری سالهای 1933 تا 1945 آمریکا با «عبدالعزیز بن سعود» پادشاه وقت عربستان، ریاض و واشنگتن همواره شرکای وفاداری به حساب آمدهاند. به گونهای که حتی تحریم های نفتی سال 1973 و مشارکت هواپیماربایان سعودی در حملات یازده سپتامبر نیز نتوانست همکاری میان واشنگتن و ریاض را متوقف کند. اگرچه اخیرا نگرانیهای سعودیها درباره نزدیکی آمریکا به ایران و نیز افزایش تنشها در خاورمیانه، روابط دوجانبه آمریکا و عربستان را به وضعیتی بحرانی دچار کرده است. سیاست گذاران آمریکایی دیگر پیش بینی نمیکنند که حمایت عربستان برای سیاستهای آمریکایی هنوز و همچنان باقی باشد.
در شرایط کنونی که به زودی رهبری عربستان به نسل جدیدی از رهبران این کشور سپرده خواهد شد و با وجود افزایش عدم اعتماد سعودی ها به نیات آمریکا، هر کس که در ژانویه سال 2017 میلادی سکان هدایت کاخ سفید را در دست بگیرد، روابط کاملا متفاوتی را با این کشور تجربه خواهد کرد. اندیشکده «امریکن اینترپرایز» به منظور بررسی دقیق تر و شفاف سازی در برخی مسائل مبهم در این زمینه تلاش کرده تا 5 سوال مهم در این برهه از تاریخ را پاسخ دهد.
1. آینده روابط آمریکا و عربستان در حوزه انرژی چگونه خواهد بود؟
عربستان سعودی بیشترین ظرفیت تولید ذخایر نفت خام در جهان به خود اختصاص داده است و همین امر نفوذ عربستان در بازار انرژی را منحصر به فرد و بی همتا ساخته است. این نفوذ اغلب به عنوان یکی از ابزار سیاست خارجی مورد استفاده قرار می گیرد. به دنبال حمله عراق به کویت در سال 1990 و نیز اقدام نظامی ناتو علیه «معمر قذافی» در لیبی در سال 2011، عربستان سعودی تولید نفت را افزایش داده تا قیمتها را ثابت نگه دارد. اخیرا نیز تصمیم عربستان برای اشباع بازار، قیمت نفت را به شدت کاهش داده است؛ موضوعی که به شدت به ضرر اقتصادهای مبتنی بر نفت دنیا و نیز صنعت رو به رشد نفت شیل در آمریکای شمالی و احتمالا چین تمام شده است.
اگرچه افزایش تولید نفت و گاز طبیعی آمریکا نیز مبنای روابط واشنگتن-ریاض در حوزه انرژی را تغییر داده است. در سال 2003، حدود 30 درصد از صادرات نفت عربستان به آمریکا ارسال می شد، اما امروز تنها 8 درصد از صادرات نفت ریاض به واشنگتن می رسد. در سال 2009 میلادی، آسیا از آمریکای شمالی پیشی گرفت و بخش اعظمی از بازار نفت عربستان را از آن خود کرد. رهبران عربستان نیز ظاهرا نگران این امر هستند که تقاضای آمریکا برای نفت عربستان می تواند منافع آمریکا در خاورمیانه را تغییر دهد. اما روابط عربستان و آمریکا در حوزه انرژی می بایست چگونه باشد؟ آیا هنوز هم فضایی برای همکاری اقتصادی فرای تولید و مصرف نفت خام میان این دو کشور وجود خواهد داشت؟
2. آینده روابط نظامی آمریکا و عربستان چگونه خواهد بود؟
از سال 1953، هیئت نظامی اعزامی آمریکا به عربستان برای افزایش ظرفیت فنی و نظامی سعودیها و ارتقاء امنیت منطقه تلاش کرده است. اما همچنان در داخل آمریکا مخالفتهای بسیاری با حضور نظامی آمریکا و البته افزایش این حضور در کشور عربستان وجود دارد. به همین دلیل نیز آمریکا در سال 2003 فرماندهی عملیاتهای هوایی خود را به قطر منتقل کرد و حضور نظامی خود در عربستان را به شدت کاهش داد. امروزه، عربستان سعودی یکی از بزرگترین دریافت کنندگان سخت افزارهای نظامی از آمریکا است و دومین واردکننده تسلیحات در جهان می باشد. این کشور بیش از دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس در زمینه نظامی هزینه می کند. سرمایه گذاری عربستان در این حوزه بیشتر بر نیروی هوایی و سامانههای دفاع موشکی متمرکز شده است و به ظرفیت های نیروی زمینی و دریایی آنچنان که باید توجه نشده است.
عربستان سعودی یکی از اعضای اصلی اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس است: این کشور محل استقرار نیروهای زمینی مشترک شورای همکاری خلیج فارس با عنوان «سپر جزیره» است و به عنوان فرمانده نیروهای پیشنهادی مشترک اتحادیه عرب انتخاب شده است. اقدام جمعی نیروهای اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس می تواند استقلال عمل آنها را افزایش دهد اما در عوض از نفوذ آمریکا خواهد کاست؛ عملیات نظامی عربستان در یمن یک مصداق بارز این امر است. طرح دفاع مشترک «بیل کلینتون» و طرح «گفتوگو های امنیتی کشورهای حوزه خلیج فارس» از سوی «جرج بوش» روسای جمهور اسبق آمریکا با هدف ارتقاء تلاش های امنیت جمعی شورای همکاری خلیج فارس ارائه شده بود اما فروش بیش از حد تسلیحات نظامی به این کشورها همتراز با عملکرد و قابلیت های نظامی آنها نیست. آیا آمریکا باید روابط نظامی و دفاعی اش را با عربستان سعودی گسترش دهد؟ اگر چنین است، چگونه آمریکا می تواند تضمین کند که افزایش توان نظامی عربستان سعودی منجر به ارتقای ثبات منطقهای خواهد شد؟ چگونه رئیس جمهوری آینده آمریکا میتواند میان تلاشهای عربستان برای بازدارندگی ایران و در عین حال تعهد این کشور برای حفظ توان نظامی اسرائیل توازن برقرار کند؟
3. آیا آمریکا باید از اصلاحات دموکراتیک و ارتقاء حقوق بشر در عربستان حمایت کند؟
عربستان سعودی به دلیل برخورداری از سوابق سیاه حقوق بشری با پوشش خبری منفی در رسانهها مواجه است. منتقدان به قوانین بسیار محدودکننده این کشور در قبال زنان اشاره می کنند، از جمله وجود منع رانندگی برای زنان و اجرای نظام قیم محور که عبارت است از لزوم کسب اجازه زنان از قیم مرد برای ازدواج یا طلاق، ادامه تحصیل و یا کسب شغل، سفر، و یا حتی افتتاح حساب بانکی در این کشور. اما سوابق سیاه عربستان در حوزه حقوق بشر بسیار فراتر از حقوق مربوط به زنان در این کشور است. حاکمان سعودی همچنان به اجرای مجازات های خشونت آمیز ادامه میدهند؛ اقداماتی نظیر شلاق زدن، قطع عضو و اعدام در ملا عام. شکنجه، تبعیض نژادی علیه فرقههای اقلیت، محدودیت آزادی مذهب و سوء استفاده از کارگران مهاجر نیز از دیگر مشکلاتی است که عربستان با آن مواجه است.
سیاست آمریکا در قبال عربستان سعودی در جهت تأمین ثبات در این کشور بوده و انتقادهای واشنگتن از سیاست داخلی آل سعود اغلب در خفا مطرح میشود. اما آیا رئیس جمهوری آینده آمریکا نیز به اجرای سیاست انتقاد خاموش در قبال این کشور ادامه خواهد داد و یا موضعی فعال تر در قبال محدودیتهای حاکمیت عربستان بر اجرای دموکراسی، ارتقاء حقوق بشر و اجرای حاکمیت قانون اتخاذ خواهد کرد؟
4. ارزیابی آمریکا از مسئله افراط گرایی عربستان سعودی چگونه باید باشد؟
تفکر حاکم بر عربستان سعودی بر مبنای توافق میان رهبران مذهبی محافظه کار و پادشاهی خودکامه شکل گرفته است. محافظه کاری حاکم بر عربستان منجر به افزایش تفاسیر سلفی از اسلام شده که گهگاه برای مشروعیت بخشیدن به خشونت و تروریسم مورد استفاده قرار می گیرد. وزارت خزانه داری آمریکا سازمانهای خیریه مذهبی عربستان مانند سازمان بین المللی امداد اسلامی و بنیاد الحرمین را به عنوان تأمین کنندگان مالی تروریسم معرفی کرده است. شهروندان سعودی بیشترین میزان حملات انتحاری را علیه نیروهای آمریکایی در عراق انجام دادهاند و بسیاری بر این باورند که سعودیها گروه اصلی و عمده پیکارجویان خارجی را تشکیل می دهند که به داعش پیوستهاند.
آمریکا و عربستان سعودی فرای صرفا متوقف کردن تأمین بودجه تروریسم، چگونه میتوانند برای مقابله با افراط گرایی خشن همکاری داشته باشند؟ عربستان سعودی در سال 2003 اقداماتی را در جهت از بین بردن افراط گرایی آغاز کرده که با هدف نجات شهروندان سعودی مرتبط با سازمانهای افراط گرایی طراحی شده بود. پیکارجویان در این طرح دورهای را در مراکز بازپروری ذهنی و افراط زدایی می گذرانند که ضمن این دوره مهارتهای آنها برای بازگشت به جامعه تقویت می شود. مقامات عربستان در سال 2007 گزارشی را منتشر کردند که نشان می داد حدود 8 تا 9 درصد از مجرمانی که دوره های بازپروری را گذرانده اند مجددا مرتکب اشتباهات گذشته شده و به سازمان های قبلی بازگشته اند که البته این میزان در سال های اخیر به حدود 20 درصد رسیده است. عربستان سعودی استرداد 123 زندانی گوانتانامو را در راستای تأمین منافع آمریکا پذیرفته است. برنامه رئیس جمهوری آینده آمریکا در این زمینه چه خواهد بود؟ آیا آمریکا می تواند به اجرای طرح از بین بردن افراط گرایی در عربستان کمک کند؟
5. آیا اهداف منطقهای آمریکا و عربستان در یک راستا است؟
اهداف عربستان سعودی در منطقه همواره در راستای اهداف آمریکا تعریف نشده است. عدم اعتماد عربستان به سیاست «باراک اوباما» رئیس جمهوری کنونی آمریکا در قبال ایران یک مصداق بارز ناهمخوانی اهداف منطقهای دو کشور است. عربستان سعودی از حکومت خودگردان فلسطین حمایت می کند اما در عین حال کمکهای مالیای را نیز به گروه حماس ارائه کرده است. دولت عربستان و خیریههای خصوصی در این کشور، هم در سوریه و هم در پاکستان، اغلب ترجیح میدهند از نیروهای مسلح اسلام گرا حمایت کنند تا میانه روهای مورد حمایت آمریکا.
رئیس جمهور آتی آمریکا به شدت مخالف ایجاد بی ثباتی در منطقه خاورمیانه بواسطه افزایش رقابت میان ایران و عربستان و نیز افزایش خصومت میان کشورهای عضو اتحادیه عرب خواهد بود. اما آیا رئیس جمهور بعدی آمریکا از موضع عربستان در یمن و سوریه نیز حمایت خواهد کرد و یا اینکه ترجیح میدهد به این تقابلات منطقهای پایان دهد؟ تصمیم گیری و اتخاذ موضعی قاطع در قبال این موضوعات در دولت آینده کاخ سفید از اهمیت خاصی برخوردار است اما آنچه مسلم است، دولت آتی آمریکا کار سختی را در قبال عربستان در پیش خواهد داشت.
انتهای پیام/م
نوشتن دیدگاه