کد خبر: 1813
منتشر شده در پنج شنبه, 28 بهمن 1395 10:57
وحید اصغری ینگجه در روزنامه وطن امروز نوشت: از نظر روانشناختی خودآرایی یکی از نیازهای اصیل و فطری به شمار میرود و باید مورد احترام قرار گیرد. عدم پاسخگویی به این نیاز فطری، آسیبهای روحی و روانی را در پی خواهد شد از نظر روانشناختی خودآرایی یکی از نیازهای اصیل و فطری به شمار میرود و باید مورد...
وحید اصغری ینگجه در روزنامه وطن امروز نوشت: از نظر روانشناختی خودآرایی یکی از نیازهای اصیل و فطری به شمار میرود و باید مورد احترام قرار گیرد. عدم پاسخگویی به این نیاز فطری، آسیبهای روحی و روانی را در پی خواهد شد
از نظر روانشناختی خودآرایی یکی از نیازهای اصیل و فطری به شمار میرود و باید مورد احترام قرار گیرد. عدم پاسخگویی به این نیاز فطری، آسیبهای روحی و روانی را در پی خواهد شد. زیبایی صورت تا آنجا که تجربه و تحقیقات علمی نشان میدهد نماد و نشانه قدرت است. نادیده گرفتن صورت از نظر اجتماعی امری بسیار مشکل به نظر میرسد. صورت نشاندهنده سن، جنسیت، موقعیت اقتصادی- اجتماعی، سلامتی و شخصیت افراد است. صورت منبع ارتباطات شفاهی و نیز روابط غیر کلامی است. از نظر گافمن، صورت در تعامل چهره به چهره و نیز در عملکردهای اجتماعی از اهمیت زیادی برخوردار است. صورت اجتماعی یک صورت عمومی است و نیازمند تغییرات دائمی نقاب موجود بر آن است. آرایش وسیلهای برای به دست آوردن این نقاب است. تنها در شرایط احساسی شدید، تنهایی یا در حضور دوستان است که نقاب و آرایش صورت کنار میرود و صورت خصوصی یا همان شخص واقعی ظاهر میشود. اما اشکال کار در افراط و تفریط در آرایش است که همه اصول تاریخی و طبیعی را تحتالشعاع قرار میدهد. زمانی که این موضوع شکل افراطی به خود میگیرد و موجب آرایشهای زننده که در سطح جامعه شاهد آن هستیم میشود، موضوع فرق میکند. نظام سرمایهداری با تمام قوا کوشیده است با جهانیسازی فرهنگی و اقتصادی، با ایجاد احساس نیاز به آرایش بیشتر برای به دست آوردن زیبایی استاندارد و گسترش و ایجاد مدهای گوناگون، انسانها را از سرمایههای وجودیشان تهی کرده و از مقاومت باز دار وقتی در یک جامعه مواد آرایشی به شکل فزایندهای رشد مییابد نشان از اهمیت یافتن زیبایی ظاهری در آن جامعه دارد. وقتی صورت زیبا اصل میشود و سیرت زیبا فرع، خود به خود جامعه با معضلات گوناگون مواجه خواهد شد و کار به جایی خواهد رسید که پرداختن به صورت زیبا از تعادل خارج شده و شکل افراطی به خود میگیرد و در نهایت منجر به آن میشود که جامعه ما در زمینه مصرف مواد آرایشی رکورددار و آرایش کردن بخش جداییناپذیر زندگی خیلی از زنان و دختران ایرانی میشود و گاهی چنان حالت افراطی به خود میگیرد که از میان رنگهای مختلف آرایش به سختی میتوان چهره واقعی فرد را در ذهن ترسیم کرد. چنانکه یک طراح لباس در این باره گفته است: غالب زنان ایرانی هر روز صبح به محض برخاستن از خواب مشغول آرایش میشوند، حتی اگر بیمار هم باشند بهطوری که بدون استفاده از آن حاضر نیستند وارد جمع شوند و استفاده نکردن از آن را به عنوان نقص و عیبی بر خود میبینند. این تمایل باعث شده ایران از لحاظ واردات محصولات آرایشی دارای مقام هفتم جهان و در مصرف، در میان کشورهای خاورمیانه بعد از هند و پاکستان دارای مقام سوم باشد. اهمیت این موضوع هنگامی برجسته میشود که بافت مذهبی و رهنمودهای دینی مبنی بر ساده بودن زنان در اجتماع ایران را در نظر بگیریم. این در حالی است که زنان و دختران کشور فرانسه که بزرگترین قطب تولید لوازم آرایش در جهان است، کمترین مصرف این لوازم را در دنیا دارند. باید اعتراف کرد میزان آمار استفاده زنان از لوازم آرایشی روزانه رو به افزایش است و این اتفاق ناهنجار در جامعه ایران بتدریج در حال تبدیل شدن به یک رفتار و ارزش اجتماعی است. در تبیین عوامل موثر بر آرایش زنان، یکی از دلایل بیش از حد آرایش کردن بعضی از خانمها، یادگیری رفتاری است. یعنی این رفتار و این روش را از ابتدای کودکی و نوجوانی و به دلیل الگوبرداری از خانواده و محیط زندگی خود یاد گرفتهاند. در نتیجه آرایش کردن بخش تفکیکناپذیر زندگی آنان شده و ممکن است تنها برای جلب توجه دیگران هم نباشد. از این رو استفاده از لوازم آرایشی در جامعه ایران به دوره راهنمایی رسیده است در حالی که در بسیاری از کشورهای دیگر آرایش کردن بیشتر در میان زنان مسن دیده میشود و دختران و بویژه دانشجویان اصلا خود را آرایش نمیکنند. در این بین عدم برخورداری از اعتماد بهنفس کافی و توهم خود زشتپنداری یکی دیگر از دلایل آرایش بیش از حد است. طبیعی است کسی که خود را زیبا بداند، نیازی به این آرایشهای مصنوعی در خود نمیبیند. گاهی نیز برخی زنان تصور میکنند با زیباتر کردن خود از طریق لوازم آرایشی بیشتر به چشم میآیند و کارهایشان در جامعه آسانتر پیش میرود. لذا لوازم آرایشی کارکرد تسهیلسازی در روابط اجتماعی را نیز دارد. با این حال نمیتوان نقش تبلیغات و رسانههای جمعی را نادیده گرفت. رسانهها نگرشها و بینش مردم را عمیقا تحت تاثیر قرار میدهند. آنها انواع گوناگون اطلاعات را که افراد از طریق دیگر نمیتوانند کسب کنند، انتقال میدهند. روزنامهها، کتابها، رادیو- تلویزیون، فیلمها و مجلات عمومی، ما را در ارتباط نزدیک با تجارتی قرار میدهند که به گونهای دیگر نمیتوانستیم آگاهی چندانی درباره آن داشته باشیم. فشارهای بیرونی برای انطباق یافتن با گونههای مشخص قیافه مطلوب دارای ارتباط مستقیم با توسعه تبلیغات و مجلات زنانه که زنان را به عنوان بخش عظیمی از جامعه هدف مصرف و سودجویی خود قرار دادهاند است. در اینگونه مجلات با تبلیغ مصرف تودهای، زنان به تلاش در جهت اکتساب چهرهای خاص و مشخص تشویق میشوند. در دوره و زمانهای که ماهواره حتی به زندگی عشایر و روستاییان کشور رسوخ پیدا کرده است، فرهنگ القایی موجب میشود زن ایدهآل همان هنرپیشه و خوانندهای باشد که ساعتها زمان صرف آرایش خود کرده است. توجه به این نکته لازم است که جامعه ایران، در معرض تغییرات حاصل از مدرنیته بوده و در دهههای اخیر، دستخوش دگرگونیهای ارزشی و رفتاری بسیاری شده است، به موازات این تغییرات زنان ضمن یافتن فرصت بیشتر برای حضور در عرصههای شغلی و تحصیلی بر اثر تغییر سبک زندگی، غالبا مسؤولیت خرید و تهیه اقلام مصرفی خانوادهها را نیز در جامعه بر عهده گرفتهاند و از این رو بیشتر مخاطب مدها و تبلیغات مصرفی شده و نحوه حضور و الگوهای ارزشی و نگرشی و رفتاری آنها، تأثیرات فردی و اجتماعی مهمتری بر جای گذارده است. از سوی دیگر نظام سرمایهداری با تمام قوا کوشیده است با جهانیسازی فرهنگی و اقتصادی، با ایجاد احساس نیاز به آرایش بیشتر برای به دست آوردن زیبایی استاندارد و گسترش و ایجاد مدهای گوناگون، انسانها را از سرمایههای وجودیشان تهی کرده و از مقاومت باز دارد و باقیمانده منابع اقتصادی آنها را تصاحب کند. مقابله با این جریان نیازمند کار فرهنگی گسترده و سیاستگذاریهای حساب شده فرهنگی است که در این مسیر لازم است برای شناخت عمیقتر عوامل و ریشههای تغییرات نگرشی و رفتاری زنان و دختران در زمینه مد و آرایش و نیز درباره چالشهای هویتی آنان، مطالعات و بررسیهای منظمی از سوی جامعهشناسان و روانشناسان انجام شود.
نوشتن دیدگاه