بسیاری از تشنگان اسرار هستی‌ میل‌ دارنـد‌ حـقیقت تـوحید را در اعماق آسمانها جستجو کنند، آن‌جا که از نظرانداز ما بیرون است‌ و بیشتر باید با بال ‌و پر فـکر و بوسیله محاسبات علمی آن را سیر کرد، البته‌ از جهتی حق دارند‌، خدا‌ را در همه ‌جا باید جـست در اعماق آسمان‌ها، در قعر دریـاها، در فـراز و نشیب کوهها و دره‌ها در لابلای جنگلها، و بالاخره در زوایای روح و جسم انسان! پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی:ما هم در موقع خود بار‌ این سفر دور و دراز؛ اما پرنشاط و روح‌بخش، را خواهیم بست و برای درک عظمت و قدرت مبداء هستی به سراغ سیارات و ثوابت و از آن بالاتر کـهکشانها و سحابیها رفته و به سیر آسمان‌ها خواهیم پرداخت ولی تصور‌ می‌کنیم‌ اگر فعلا راه را نزدیک کنیم و نظام آفرینش را در اطراف خود، حتی در یک گوشهء بسیار کوچک، جستجو کنیم بهتر است. درست است که در جهان بـالا و عـوالم بی نهایت بزرگ‌، عظمت‌ خیره‌کننده مبداء هستی را بهتر می توان مشاهده کرد، ولی لطف و دقت و ریزه‌کاری های حیرت‌انگیز را بیشتر در همین عوالم بسیار کوچک می توان تماشا کرد! اگر آن نشانه بارزی از بزرگی‌ و قدرت‌ آفریننده جهان هـستی اسـت، این هم علامت روشنی بر علم بی‌پایان او است و بالاخره هریک مصداق واضحی از نظام عمومی عالم وجود است. در بحث گذشته مقداری به بررسی و مطالعه کوچکترین‌ جزء‌ تشکیل‌ دهنده‌ جهان هستی یعنی «اتم» پرداخـتیم.‌ حـالا نوبت‌ جانداران ذره‌بینی است. یک جهان بزرگ از موجودات کوچک می گویند قبل از «پاستور» دانشمند معروف فرانسوی کسی به یقین نمی دانست که دامنه‌ حیات‌ و زندگی‌ تا کجا گسترده است؛ همه خیال مـی کردند زنـدگی‌ در‌ هـمین دایره محدودی است که بـا چـشم مـی‌بینیم و جانوران و گیاهانی کوچک و بزرگ در آن دیده می‌شود. ولی پاستور به کمک‌ آزمایشها‌ و تجسسات‌ علمی روزنه‌ای به جهان عجیبی که میلیون ها میلیون جاندار در آن‌ زندگی مـی‌کنند در بـرابر چـشم دانشمندان گشود و پس از او میکروسکپ های نیرومند که قدرت دید انـسان را چـند‌ هزار‌ مرتبه‌ زیادتر می کند به کلی پرده از این جهان اسرارآمیز برداشت، دنیائی خاموش‌ اما‌ پر از فعالیت و جنب‌وجوش که جاندارانی به اشکال و حرکات گـوناگون در آن در گـردشند یـک قطره ی آب‌ برای‌ آنها‌ حکم دریاچه‌ای را دارد و ذرات غبار معلق در فضا هـواپیماهای غول پیکری‌ برای‌ آنها‌ محسوب می گردد، در یک منزل کوچک که چند نفر بیشتر نمی‌توانند زنـدگی کـنند میـلیونها از آنها در یک گوشه آن سکنی دارند‌ و کسی‌ هم خبر ندارد! این جانداران کوچک که‌ به همین‌ مـلاحظه‌ آنـها را «میکرب» می نامند بعضی زیان- بخش‌ و بعضی‌ سودمندند، ولی اگر تعجب نکنید همه آنـها - بـدون اسـتثناء - برای زندگی ما ضرورت‌ داشته‌ و در رشد و نمو و بقاء ما‌ نقش‌ مؤثری دارند‌ چنانکه‌ شرح‌ آن ـ را خـواهیم دانـست. جـانداران ذره‌بینی تشکیلات سلسله اعصاب را ندارند‌ ولی‌ در‌ مقابل جریانات محیط خود حساس هستند و نیز‌ بسیاری‌ از آنها با وسائل مـخصوصی شـبیه بـه پارو در آب شنا می کنند. ولی مدارکی که از‌ هزار‌ سال‌ پیـش یـا بـیشتر در دست ماست به خوبی گواهی میدهد که صدها سال قبل از‌ آنکه‌ پاسـتور مـتولد شود پیشوایان بزرگ دینی ما صریحا از وجود حیوانات ذره‌بینی مردم‌ را‌ با خبر‌ ساخته‌اند. در کتاب «کافی» که تـقریبا هـزار سـال قبل به وسیله یکی از بزرگترین علماءی شیعه ‌«محمد بن یعقوب کلینی» تألیف شـده و از مـهمترین مـدارک حدیث ماست این حدیث‌ به چشم‌ می خورد‌ که هشتمین پیشوای عالم تشیع به یکی از یاران خـود «فـتح ابـن یزید جرجانی» می فرماید: «اینکه‌ می‌بینی‌ به خدا می گوییم «لطیف» برای اینست که عالم است به مخلوقات دقـیق؛ آیـا نمی‌بینی آثار‌ صنعت‌ خدا‌ را در گیاهان کوچک و غیرکوچک و حیوانات ریز مانند پشه و کوچکتر از پشـه و کـوچکتر از آنـها‌ آن‌ حیواناتی‌ که هرگز چشم آنها را نمی‌بیند و از فرط کوچکی نر و ماده و نوزاد‌ و بزرگ‌ آنـها از هـم تمیز داده نمی شوند؟ این حیوانات در میان امواج دریاها و پوست درختان و در بیابانها و دشتها‌ وجود دارند‌!» باکتریها و ویروس‌ها جانداران‌ ذره‌بینی‌ را امروز به دو دسته ی ممتاز تقسیم می‌کنند: باکتریها و ویـروس‌ها بـاکتریها را با‌ میکروسکپ های‌ معمولی می‌توان دید و نسبت به ویروسها‌ جثه عظیم و خشنی دارند‌! و به همین‌ دلیل در غالب مـحیطها(آب و هوا‌ و غذاها و بدن موجودات زنده) می‌توانند زندگی کنند، ولی ویروسها را جز با مـیکروسکپهای‌ مـخصوصی‌ بنام «میکروسکپ الکترونی» که اجسام‌ را‌ می‌تواند‌ بـیش از صـد‌ هـزار‌ مرتبه بزرگتر نشان دهد‌، نمی توان‌ دید آن هم تـحت شرائط خاصی و به وسیله رنگ‌آمیزی کردن و استفاده از طرز تابش نور؛ و جز‌ در‌ بدن موجودات زنـده قـادر به تولید مثل‌ نیستند‌. جائی کـه‌ مـقیاسهای‌ ما‌ از کـار مـی افتد عـالمی‌ که ما در آن زندگی می‌کنیم در واقع مـیان دو جـهان بی‌نهایت بزرگ (آسمانها و کواکب‌) و بی‌نهایت‌ کوچک (عالم اتم و موجودات ذره‌بینی) قرار‌ دارد‌ و البـته‌ مـقیاسهائی‌ که‌ داریم آن هم به درد‌ همین‌ عـالم می‌خورد، لذا وقتی قدم بـه عالم بـزرگ می‌گذاریم ملاحظه می‌کنیم که مـقیاس‌های مـا آنقدر کوچک و مسخره‌ است‌ که‌ ناچاریم آن را به دور انداخته و مقیاس عظیمی که‌ درخـور‌ آن جهان‌ عظیم‌ بوده‌ باشد انـتخاب کـنیم(سـال نوری). از این ‌طرف هـنگامی کـه پا به عوالم بسیار کوچک مـی‌گذاریم مـی‌بینیم آنقدر مقیاسهای ما بزرگ و طولانی است که چیزی به آن نمی‌گنجد، باز مجبور می‌شویم‌ دسـت از آنـها برداشته و مقیاسی که جوابگوی احتیاجات آن عـالم بـاشد به کار بـریم! مـقیاسی کـه باکتریها را با آن می سنجند واحـد مخصوصی بنام «میکرون» است که یک هزارم میلیمتر 1000؟ 1 طول‌ دارد‌ یعنی اگر یک میلیون واحد آن را پهـلوی هـم بچینند تازه یک متر می شود مـطابق ایـن مـقیاس طـول بـاکتریها از چند دهم مـیکرون تـا چند میکرون است و برای سنجش ویروسها‌ مقیاس‌ کوچکتری که برابر با یک هزارم میکرون یعنی 1000000؟1 میلیمتر اسـت بـه کار مـیبرند، اندازه ویروسها از 10 تا 100 واحد مزبور می باشد. ممکن است فقط در مدت سه ‌‌روز‌! زاد و ولد یک میکرب آنقدر زیاد شود که تمام روی کره زمین را به قطر‌ زیادی‌ بپوشاند‌ بطوری که سر سوزنی جا نباشد! مـا شـاء‌ الله‌ از ایـن زاد و ولد! یـکی از‌ قـسمتهای‌ حیرت‌آور جانداران ذره‌بینی تولید مثل عجیب آنها است آنها هم مانند سایر حیوانات تولید مثل می کنند ولی نه از راه تخم‌گذاری و باردار شدن، بلکه‌ از‌ راه تقسیم، به این ترتیب‌ که‌ هر یک از آنـها پس از نمو کافی به دو نیم شده و هر یک جاندار مستقلی خواهد شد؛ یعنی «مادر» تبدیل به دو «فرزند» و فرزندان هم تبدیل به چهار «نوه» و نوه‌ها هم تبدیل‌ به‌ هشت «نتیجه» می‌شوند! و به همین تـرتیب پیـش می روند. از آنجا که همه ‌چیز این حیوانات کوچک است مدت نمو و تکثیر مثل آنها هم بسیار کوتاه است و بسیاری از آنها هستند که اگر‌ در‌ شرائط مساعدی‌ قرار گیرند می توانند در مدت نـیم سـاعت تولید مثل کنند، این تولید مثل در این زمان کوتاه‌ و با توجه به اینکه بصورت تصاعدی پیش میرود(یعنی هر کی فرد به‌ دو‌ فرد‌ تقسیم مـیشود) سـر از حساب فوق العاده عجیبی بـیرون مـی آورد بطوری که ممکن است فقط در مدت سه ‌‌روز‌! زاد و ولد یک میکرب آنقدر زیاد شود که تمام روی کره زمین را به قطر‌ زیادی‌ بپوشاند‌ بطوری که سر سوزنی جا نباشد! اگـر بـاور ندارید بیائید با هم حـساب کـنیم: هر شبانه روز‌ 48 نیم ساعت است فرض کنیم یک باکتری در یک محیط مساعد قرار‌ گیرد، در نیم ساعت‌ اول‌ دو برابر، و در نیم ساعت دوم چهار برابر، و در نیم ساعت سوم هشت برابر، و به این ترتیب در نیم سـاعت دهـم بیش از هزار برابر می شود و در نیمساعت بیستم یک میلیون برابر‌، و در نیمساعت سی‌ام هزار میلیون برابر و در نیمساعت چهلم یک میلیون میلیون برابر و بالاخره در نیم ساعت آخر 250 میلیون میلیون برابر خواهد شد!. یعنی اگـر طـول هر بـاکتری را یک میکرون‌ فرض‌ کنیم می توانیم ظرفی را که 250 سانتیمتر مکعب گنجایش دارد پس از 24 ساعت با آن پر کنیم، باز همین حساب را در 24 سـاعت دوم دنبال می کنیم پس از‌ تمام‌ شدن 48 ساعت ملاحظه میکنیم که باکتریها فضائی را بـیش از 60 کـیلومتر مـکعب پر کرده‌اند! باز اگر همین حساب را ادامه دهیم پس از 24 ساعت دیگر حجم‌ آنها‌ از کرهء زمین بیشتر خواهد شد و اگـر ‌ ‌روی زمـین ریخته شوند تمام سطح آن را به قطر زیادی خواهند پوشانید بطوری که جا برای هـیچ مـوجود دیـگری باقی نماند؛ آری یک میکرب‌ در‌ مدت‌ سه روز می تواند عرصه پهناور‌ زمین‌ را‌ بر همه تنگ کند! ولی وحـشت نکنید آن مبدائی که این قدرت تولید را به این حیوانات داده(که اگر این‌ قـدرت‌ تولید‌ را نداشتند در برابر عـوامل نـابودکننده؛ نسلشان به زودی‌ منقرض‌ می شد!) آنقدر به آنها میدان نداده است که پا را از کلیم خود درازتر کنند و در مدت کوتاهی مالک رقاب‌ روی‌ زمین‌ گردند، زیرا اولا آنقدر مواد غذائی و شرائط نمو در اختیار‌ آنها نگذارده و ثـانیا موانع زیادی بر سر راه نمو آنها فراهم نساخته است که از همه بالاتر اینست‌ که‌ خودشان‌ تدریجا موادی از خود بیرون می دهند که نمو آنها را متوقف‌ میسازد‌! یـکی از‌ قـسمتهای‌ حیرت‌آور جانداران ذره‌بینی تولید مثل عجیب آنها است آنها هم مانند سایر حیوانات تولید مثل می کنند ولی نه از راه تخم‌گذاری و باردار شدن، بلکه‌ از‌ راه تقسیم، به این ترتیب‌ که‌ هر یک از آنـها پس از نمو کافی به دو نیم شده و هر یک جاندار مستقلی خواهد شد؛ یعنی «مادر» تبدیل به دو «فرزند» و فرزندان هم تبدیل به چهار «نوه» و نوه‌ها هم تبدیل‌ به‌ هشت «نتیجه» می‌شوند! و به همین تـرتیب پیـش می روند. درسهای توحیدی لابد می دانید هر مـوجود زنـده‌ای هر اندازه هم کوچک باشد معمولا احتیاج به چند قسمت دارد‌: 1- وسیله تغذیه‌ و جذب مواد غذائی، تا نیروی از دست رفته خود را تجدید کند.‌ 2- وسیله‌ حرکت‌ و جنبش، تا از جائی بجای دیگر برای تامین احـتیاجات حـیاتی برود. 3- وسیله تولید مثل‌، تا‌ با‌ آن نسل خود را باقی بدارد. 4- وسیله درک مطالب، تا از مطالب لازمی که‌ در‌ محیط می گذرد با خبر شود. البته لازم نیست در تمام جانداران این جهات مساوی‌ و یکنواخت‌ بـاشد‌، بـلکه در پاره‌ای از آنها بسیار دقیق و پیچیده و در بعضی بسیار ساده و مختصر است‌؛ حالا‌ فکر کنید یک موجود ذره‌بینی که سر تا پای او یکهزارم میلیمتر؛ یعنی‌ یک‌ میکرون‌، بیشتر نیست چقدر باید سـاختمان آن ظـریف و دقـیق و حساب‌شده باشد تا بتواند جـهات مـزبور را‌ بـصورت‌ بسیار ساده‌ای دارا باشد؟ شکی نیست یک حیوان ذره‌بینی دهان و دندان و معده را‌ با‌ آن‌ تشکیلاتی که در حیوانات بزرگ وجود دارد ندارد؛ ولی برای اینکه بـتواند از مـواد غـذائی‌ اطراف‌ خود‌ استفاده کند ناچار است با پوسـت خـود؛ کار آنها را انجام دهد‌ و بسیار‌ می شود که مادهء مخصوصی از خود بخارج ترشح می کند تا مواد اطراف را قابل جذب کـند‌، یـعنی‌ در واقـع اول مواد غذائی را هضم کرده و سپس میخورد، بعکس حیوانات‌ بزرگ‌!. جـانداران ذره‌بینی تشکیلات سلسله اعصاب را ندارند‌ ولی‌ در‌ مقابل جریانات محیط خود حساس هستند و نیز‌ بسیاری‌ از آنها با وسائل مـخصوصی شـبیه بـه پارو در آب شنا می کنند. بدیهی‌ است‌ در این جانداران فوق العاده‌ کوچک‌ شرائط زنـدگی‌ فـوق‌ العاده‌ دقیق است و با کمترین اختلال و بی‌نظمی‌ در‌ کمیت و کیفیت مواد ترکیبی و طرز ساختمان آنها بکلی فـلج مـی شوند و بـه همین دلیل‌ مصداق‌ اتم نظم و حساب را در آنها‌ باید جست. همانطور که‌ بد‌ن جـانوران بـزرگ از مـواد و املاح‌ مختلفی‌ تشکیل یافته بدن حیوانات ذره‌بینی هم از مواد گوناگونی تشکیل شده است، و هـمانطور‌ کـه‌ آنـها از مواد غذائی و آب‌ و هوای‌ زمین‌ استفاده می کنند اینها‌ نیز‌ از این خوان نعمت‌ گسترده‌ بـه سهم خـود بهره می برند؛ خلاصه آنچه دیگران دارند اینها هم در حد خود دارند‌، و با‌ ایـنکه بـا چـشم غیرمسلح ابدا دیده‌ نمی شوند‌ تعدادشان از‌ همه‌ بیشتر‌ است و وظائف سنگین و مهمی‌ بر عهده دارنـد کـه از دیگران ساخته نیست. منبع: درسهایی از مکتب اسلام، اسفند 1338، سال دوم - شماره 3، ص 18، آیت الله ناصر مکارم شیرازی ف