در جدیدترین قسمت سریال آمریکایی مادام سکرتاری، آقای «توسی» وزیر خارجه ایران در یک دیدار محرمانه خانم «الیزابت مک‌کورد» وزیر خارجه آمریکا را ملاقات و با او دست می‌دهد اما این دیدار مانع حمله اسرائیل به ایران نمی‌شود. سرویس جنگ نرم مشرق - سریال خانم وزیر یا «مادام سکرتری» تولید آمریکاست و از شبکه سی‌بی‌اس این کشور پخش می‌شود. تاکنون سه فصل از این سریال پخش شده و زندگی حرفه‌ای و شخصی (خانم) وزیر امور خارجه کشور آمریکا را نشان می‌دهد. این وزیر سعی دارد دیپلماسی بین‌المللی، سیاست‌های دفتری و زندگی پیچیده خانوادگی‌اش را متعادل نگاه دارد. این سریال با حمایت "سی‌بی‌اس"، تلویزیون "استودیوز"، و "رولیشنز اینترتینمنت" ساخته شده است. همانند قسمت‌های چهاردهم تا بیست و دوم فصل یکم، وی در قسمت‌های 9 و 10 فصل سوم دوباره درگیر موضوع ایران می‌شود و همه چیز حول فضای پسابرجام می‌گردد. در این گزارش، به سراغ قسمت‌های 9 و 10 فصل سوم می‌رویم؛ مهم‌ترین اتفاقی که در این دو قسمت رخ می‌دهد، وقوع جنگ میان اسرائیل و ایران است که منجر به حمله اسراییل به تاسیسات هسته‌ای ایران و همچنین شهر تهران می‌شود که بیش از 200  کشته‌ بر جای می‌گذارد.    قسمت‌هایی از فصل سوم سریال خانم وزیر (مادام سکرتری)، به موضوع ایران در فضای پسابرجام می‌پردازد که در آن ایران و رژیم صهیونیستی با یکدیگر وارد جنگ می‌شوند قسمت نهم: بازداشت سه دانشمند هسته‌ای ایران و ترور آنها توسط اسراییل اپیزود نهم فصل سوم سریال «خانم وزیر» در حالی آغاز می‌شود که مشاوران وزیر خارجه در اتاق جلسه موضوع تلاش آمریکا برای اجماع در سازمان ملل جهت استفاده از «مکانیزم ماشه» را دارد. آمریکا می‌خواهد دیگر اعضای 1+5 را متقاعد سازد که ایران با اقدامات خود عملا نقض برجام کرده و باید به عنوان تنبیه، تحریم‌ها علیه این کشور دوباره به کار بیافتد. اما مشکل اینجاست که سایر اعضا به راحتی متقاعد نمی‌شوند و فقط 8 ساعت تا برگزاری جلسه در شورای امنیت سازمان ملل باقی است. تیم مشاوران «الیزابت مک‌کورد» (مادام سکرتری) که تعدادی جوان آن را تشکیل می‌دهند، وقتی در میان گفتگو با وی مورد تلاش برای جلب رضایت دیگر اعضای 1+5  از تماس سفیر اسراییل می‌گویند، او به دو دلیل نوپا بودن برنامه هسته‌ای ایران و اقتصاد آزاد از تحریمش، نگرانی اسراییل را کاملا واهی و غیرقابل توجیه می‌داند. در گفتگویی که ساعاتی بعد بین مک‌کورد و سفیر اسراییل در دفتر وی در وزارت خارجه صورت می‌گیرد، سفیر به شدت از رفتار ایران که آن را نقض توافق می‌خواند، گله‌مند است و چین را با سایر اعضای 1+5 همراه نمی‌داند. مک کورد سعی در آرام کردن او دارد و تاکید بر همکاری چین در تصویب همه تحریم‌ها علیه ایران تا بدین مرحله دارد. اما سفیر در پاسخ می‌گوید که این تفکر و باور وزیر خارجه وعده‌ای نسیه است و تاریخ نشان داده هیچ جایگاهی در تفکر یهودیان ندارد. او یهودیان را اهل واقع‌گرایی و دست به نقد می‌داند. مک‌کورد به صرافت می‌افتد و از او اعتماد می‌خواهد که در پاسخ می‌گوید: «من به شما اعتماد کنم که به ایران و چین اعتماد کردید؟ یک ایران هسته‌ای برای ما یعنی خطر و ما هر کاری که لازم باشد می‌کنیم تا در برابر آن بایستیم».   سفیر رژیم صهیونیستی به خانم «الیزابت مک‌کورد» وزیر خارجه آمریکا می‌گوید: «من به شما اعتماد کنم که به ایران و چین اعتماد کردید؟ یک ایران هسته‌ای برای ما یعنی خطر و ما هر کاری که لازم باشد می‌کنیم تا در برابر آن بایستیم» بخش دیگر این قسمت مرتبط به گفتگوی «سم ایوانس» کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا با شبکه Nation‌ است. ایوانس، صراحتا اشاره به دانلد ترامپ است و دقیقا جملات وی از زبانش بیان می‌شود: «رییس جمهور آمریکا ما را شبیه احمق‌ها کرد و در خطر بزرگ قرار داد. اگر من رییس‌جمهور شوم، توافق هسته‌ای را پاره خواهم کرد». تیم مشاوران خانم وزیر او را بیشتر شبیه یک شخص دوربین‌ندیده و تشنه مصاحبه معرفی می‌کنند که در شأن ریاست جمهوری آینده نیست. در همان لحظه معاون اول مک‌کورد وارد اتاق می‌شود و خبر از موافقت چین با همراهی در اعمال ترحیم دوباره علیه ایران می‌دهد. ساعتی بعد، دیداری فوری بین وزیر خارجه فرانسه و خانم وزیر برقرار می‌شود که خانم وزیر فرانسوی عدم همراهی فرانسه با اعمال تحریم دوباره علیه ایران را به اطلاع مک‌کورد می‌رساند. وزیر خارجه آمریکا تاکید بر عدم همکاری ایران با بازرسان آژانس دارد و همتای فرانسوی‌اش معتقد است که نمی‌‌توان یکطرفه به قاضی رفت و باید به ایران اجازه داد که از خودش دفاع کند. مک‌کورد نیز از در اتهام و تهدید درمی‌آید و فرانسه را به سازشکاری با ایران به خاطر اینکه ایرباس‌ها بر روی دستش نماند متهم می‌کند و عملا از خطر درگیری قریب‌الوقوع بین اسراییل و ایران در منطقه سخن می‌گوید. وزیر فرانسوی اعلام می‌کند که مراتب را به گوش رییس‌جمهور فرانسه خواهد رسانید. در اتاق بیضوی (دفتر کار رییس‌جمهور) جلسه‌ای بین «راسل جکسون» قائم مقام رییس‌جمهور، «الیزابت مک‌کورد» خانم وزیر خارجه، و «کنراد دالتون» رییس جمهور برگزار می‌شود. بحث بر سر احتمال بسیار زیاد تصادم بین ایران و اسراییل است. اسراییل در صحرای نقب مانور برگزار کرده و آماده حمله به ایران است و همزمان، انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در حال برگزاری است و در صورت تصادم بین ایران و اسراییل -به زعم این جلسه سه‌نفره- دالتون در انتخابات شکست خواهد خورد.  در نتیجه تصمیم‌ گرفته می‌شود که تنها راه ممکن انتخاب شود. متقاعد کردن رییس جمهور فرانسه بر اینکه یک قرارداد ایرباس ارزش این را ندارد که اسراییل به تهران حمله کند و ایران هم واکنش نشان دهد و خاورمیانه در آتش فرو رود.    سه دانشمند هسته‌ای ایران توسط اداره مهاجرت روسیه بازداشت شده‌اند و در ویدئو کنفرانس خانم وزیر موفق به تخلیه اطلاعاتی یکی از دانشمندان ایرانی می‌شود! در دفتر کار خانم وزیر، شخصی به نام والتر که یک اندیشمند و از دوستان قدیمی وی است دعوت شده و حضور دارد. خام وزیر این سوال را مطرح می‌کند که چرا ایرانی‌ها باید زیر توافق بزنند در حالی که قراردادهایی چون ایرباس و دیگر قراردادهایی دارند که سود را روانه جیب‌شان می‌کند. شرایط پیش روی اقتصادی ایجاب می‌کند که ایران دست به هیچگونه اقدام خلاف برجام نزند. مشاور مک‌کورد پاسخ به این سوال را فقط در اختیار ایرانی‌ها می‌داند و در نتیجه والتر پیشنهاد می‌دهد که به همین جهت، لزومی به گفتگو با ایران در کشور خودش نیست و بهتر است که برای گفتگو محرمانه به سراغ دانشمندان ایرانی که در سفر به صنایع سنگین واسیلی روسیه هستند بروند. لحظاتی بعد کاشف به عمل می‌آید که سه دانشمند هسته‌ای ایران توسط اداره مهاجرت روسیه بازداشت شده‌اند و در جلسه‌ای بازجویی که ساعاتی بعد برگزار می‌شود، سازمان امنیتی روسیه در همکاری با خانم وزیر و به لطف هوش سرشار وی (!)، موفق به تخلیه اطلاعاتی یکی از دانشمندان ایرانی می‌شود. دانشمند هسته‌ای علت حضور در واسیلی را بازرسی سانتریفیوژ و آشنایی با مسائل فنی آن اعلام می‌کند. وی بانک «رازمیان» را واسطه خرید تکنولوژی مورد منظر معرفی می‌کند تا برای فردی به نام «حسین پاکوار» ارسال گردد. ساعتی بعد، مشاور خانم وزیر این اطلاعات را به او می‌دهد: «پاکوار برای "محمد عابدینی" کار می‌کند. عابدینی در مجلس خبرگان است و یکی از منتقدین جدی "آیت‌الله رومینی" است و به شدت با توافق هسته‌ای مخالف است». اما اگر رهبر ایران اجازه داده تا بازرسان آژانس از تاسیسات هسته‌ای بازدید به عمل آورند، نمی‌داند عابدینی در حال انجام چه کاری است و مشخص است که عابدینی به دنبال تخریب رهبر ایران است». بدین ترتیب، خانم وزیر به این نتیجه می‌رسد که اصلا نیازی به متقاعد کردن فرانسه نیست و می‌شود با دیدار با «توسی» وزیر خارجه ایران از توافق هسته‌ای مراقبت به عمل آورد.   آقای «توسی» وزیر خارجه ایران در یک دیدار محرمانه خانم «الیزابت مک‌کورد» وزیر خارجه آمریکا را ملاقات و با او دست می‌دهد! دیدار محرمانه بین خانم وزیر و توسی در سفارت کانادا در نیویورک صورت می‌گیرد و وزیر خارجه ایران در پاسخ به درخواست مک‌کورد مبنی بر تلاش برای متقاعد کردن رهبر ایران به اینکه عضو مجلس خبرگان سعی در کارشکنی دارد می‌گوید: «شما بهتر است که اول خیال ما را از «سم ایوانس» راحت کنید که احتمال پیروزی‌اش در انتخابات بسیار زیاد است و تصمیم دارد که پس از راه‌یابی به کاخ سفید، توافق را پاره کند». خانم وزیر، در پی ایجاد ارتباط با ایوانس بر می‌آید، اما وی حاضر به گفتگو با مقامات دولت دالتون نیست. بالاخره، دیدار صورت می‌گیرد و ایوانس درخواست مک‌کورد برای گفتار نرم در مورد ایران را رد می‌کند. هواپیمای حامل سه دانشمند ایرانی برای تحویل به ایران، در مرز بین آذربایجان و ایران توسط شلیک راکت از سوی افرادی که به زبان عبری حرف می‌زنند منفجر می‌شود. اسراییل، بلافاصله اعلام می‌کند که دستی در این عملیات تروریستی نداشته و گروه‌های تندوری سنی را مقصر اصلی می‌داند. تیم رییس‌جمهور آمریکا در کاخ سفید به همراه مقامات ارشد کشور معتقدند که اسراییل دروغ می‌گوید و هر آینه احتمال درگیری بزرگ بین ایران و اسراییل را می‌دهند. لذا، آماده‌باش در همه پایگاه‌های آمریکا در منطقه در دستور کار قرار می‌گیرد.    هواپیمای حامل سه دانشمند ایرانی برای تحویل به ایران، در مرز بین آذربایجان و ایران توسط شلیک راکت از سوی افرادی که به زبان عبری حرف می‌زنند منفجر می‌شود در بخش پایانی قسمت نهم، گفتگوی خصوصی بین رییس جمهور و خانم وزیر در بالکن کاخ سفید حاکی از استیصال رییس‌جمهور از پیچیدگی توافق هسته‌ای است. خانم وزیر نیز به رفتار حماقت‌بار و تند اسراییل می‌تازد اما آمریکا را ناچار به حمایت از اسراییل در برابر ایران می‌داند. مک‌کورد رییس‌جمهور را دلداری می‌دهد که دست کم تقریبا مانع از یک «ایران هسته‌ای» شده‌اند، اما رییس جمهور معتقد است که همین "تقریبا" او را می‌ترساند و در روزهای واپسین دوره خود، به آرزویی که داشته نرسیده است.   قسمت دهم: شروع جنگ میان ایران و اسراییل از اعلام خبر اقدام تلافی‌جویانه ایران در حمله موشکی توسط موشک‌های شهاب 3 به تاسیسات هسته‌ای «زهاوی» اسراییل کلید می‌خورد. رئیس جمهور آمریکا با آقای شیراز -رییس جمهور ایران- تماس می‌گیرد و خانم وزیر هم از طریق سفیر اسراییل خواستار دیدار با «آرانسون» نخست وزیر اسراییل می‌شود. سفیر علت آن را جویا می‌شود و خانم وزیر خطر بروز یک جنگ‌تمام عیار بین اسراییل و ایران با یک ارتش 500 هزار نفری را می‌دهد. وی از بروز واکنش اتمی اسراییل در صورت حمله موشکی ایران به تل‌آویو و اورشلیم سخن می‌گوید و در نتیجه یک فاجعه بزرگ جنگی در منطقه و جهان.    آقای شیراز رییس جمهور ایران در حال صحبت با رئیس جمهور آمریکا از طریق ویدئو کنفرانس است خانم‌ وزیر از سفیر اسراییل می‌خواهد که با نخست‌وزیر گفتگو کرده و نظر او در مورد هر گونه اقدام تلافی‌جویانه در مورد ایران را برگرداند. درخواست مک‌کورد از سوی سفیر رد می‌شود و او تهدید به اقدامات تلافی‌جویانه می‌کند و اتاق را ترک می‌نماید. لحظاتی بعد به خانم وزیر خبر می‌رسد که اسراییل به پایگاه هسته‌ای «ابراهیم» و همچنین شهر تهران حمله موشکی کرده و بیش از 200 نفر کشته‌ شده‌اند. رییس جمهور آمریکا دستور حرکت 3 ناوگان ضربتی از پایگاه پنجم آمریکا به خلیج فارس را صادر می‌کند. همان شب، حزب‌الله لبنان وزیر دفاع اسراییل را می‌دزدد و به گروگان می‌گیرد. رییس‌جمهور آمریکا طی مکالمه تصویری با رییس‌جمهور ایران به شدت به تنش برمی‌خورد و اوضاع بدتر می‌شود. اسراییل جنگنده‌های خود را به قصد بمباران تاسیسات هسته‌ای «پارسا» راهی حریم هوایی ایران می‌کند.   در این سریال اسراییل جنگنده‌های خود را به قصد بمباران تاسیسات هسته‌ای «پارسا» راهی حریم هوایی ایران می‌کند «اتاق مدیریت بحران» کاخ سفید در نشستی فوری به این نتیجه می‌رسد که در فاصله 17 دقیقه‌ای تا بمباران تاسیسات هسته‌ای پارسا، اقدام به از کارانداختن موشک‌های جنگنده‌های اسراییلی نماید و در طی 24 ساعت آینده، از طریق سایبری نیز ماهواره‌های اسراییلی را غیرفعال نماید تا بدین طریق با توجه به اینکه محل نگهداری گروگان اسراییلی در «دیر الاحمر» لبنان را نقطه‌گذاری کرده او را توسط نیروهای امنیتی ویژه آمریکا نجات دهند و به یک فاجعه پایان ببخشند. واحد «سایبرکام» اقدام به انتقال ویروس به سامانه ماهواره‌ای کاوشگر اسراییل در آستانه ورود به حریم هوایی ایران می‌کند. نهایتا، در اتاق مدیریت بحران رییس‌جمهور آمریکا با رییس‌جمهور ایران تماس می‌گیرد و عملا تهدید می‌کند که اگر وزیر دفاع اسراییل آزاد نشود، با توجه به درگیری نیروهای آمریکایی و لبنانی و کشته‌شدن احتمالی گروگان، قطعا یک جنگ بزرگ روی خواهد داد. سپس، 5 دقیقه به رییس‌جمهور ایران وقت می‌دهد تا تصمیم بگیرد. ایران، اقدام به آزادسازی گروگان می‌کند. خانم وزیر به زندانی که دوستش ژولیت که به خاطر طرح کودتا علیه ایران و همکاری درقتل وزیر خارجه سابق آمریکا در آنجا زندانی است، می‌رود و در دیدار با وی که با سرویس‌های اطلاعاتی موساد همکاری داشته از او علت اصرارش بر کودتا در ایران را می‌پرسد. ژولیت اینگونه پاسخ می‌دهد: «پس از سقوط صدام در عراق، قدرت در منطقه به نفع ایران تغییر یافت. تحریم‌ها، تنها چیزی بود که می‌توانست مهار ایران را در دست ما بگذارد، اما پس از لغو تحریم‌ها این کشور می‌داند که می‌تواند تبدیل به یک قدرت اقتصادی شود و برنامه‌‌های اصلی خود که مهمترین آن حذف اسراییل از روی نقشه است را صورت دهد». سپس به وزیر خارجه پیشنهاد می‌دهد که دوباره ایران را بر سر میز مذاکره با 1+5 بیاورد، اما این بار باید اسراییل هم باشد. خانم وزیر این گزینه را غیرممکن می‌داند. پیشنهاد بعدی او این است که ایران از حماس و حزب‌الله حمایت نکند و اسراییل هم شدیدترین تدابیر امنیتی را اتخاذ نماید. که باز مک‌کورد آن را غیرممکن می‌داند. ژولیت این نتیجه را می‌گیرد که بنابراین صلح بین ایران و غرب ممکن نیست.    در نهایت خانم وزیر، رییس‌جمهور آمریکا را متقاعد می‌کند که طی مذاکره و گفتمان با نخست‌وزیر اسراییل و رییس‌جمهور ایران در «کاخ ملل» واقع در سوییس، آنها را بر سر میز مذاکره برای قبول آتش‌بس بیاورد. آتش‌بس محقق می‌شود و کنراد آلتون به عنوان رییس‌جمهور آمریکا برای یک دوره دیگر موفق به شکست رقیب‌اش می‌شود. این دو قسمت از سریال «مادام سکرتری» نشان می‌دهد که تهیه‌کنندگان رسانه‌ای آمریکا تا چه اندازه به‌صورت دقیق و به‌روز تحولات بین‌المللی را دنبال می‌کنند تا بتوانند در سریع‌ترین زمان ممکن استراتژی آمریکایی‌ها در برخورد با دیگر کشورها را برای مردم خود و دیگر کشورهای جهان تبیین کنند. این سریال بار دیگر تصویری "صلح‌طلب" از آمریکا به نمایش گذاشت که باید مانند یک پلیس، کشورهایی مانند ایران و اسراییل را مدیریت کند و به جهان نظم دهد تا از بروز جنگ جلوگیری شود؛ از طرف دیگر خط محوری ایران‌هراسی و حتی حزب‌الله هراسی را نیز در دستور کار خود قرار داده تا به مخاطبان خود مفهوم «بی‌اعتمادی به ایرانی‌ها» را جا بیندازد.