کد خبر: 2938
منتشر شده در جمعه, 20 آذر 774 20:51
کد خبر: ١٣٥٣٩٨ تاریخ انتشار: ١١ اسفند ١٣٩٥ - ١٧:٢٥ صفحه نخست » مطالب وسط مگر اسکار بازی المپیک است که هر ایرانی از نماینده کشور حمایت کرده و با پیروزیاش جشن بگیرد؟/اسکار امسال یک شوی سیاسی علیه ترامپ بود این چه منطقی است که عاشقان سلبریتیهای سیاسی– هنری، منتقدان را به حسادت متهم میکنند؟
کد خبر: ١٣٥٣٩٨
تاریخ انتشار: ١١ اسفند ١٣٩٥ - ١٧:٢٥
صفحه نخست » مطالب وسط
مگر اسکار بازی المپیک است که هر ایرانی از نماینده کشور حمایت کرده و با پیروزیاش جشن بگیرد؟/اسکار امسال یک شوی سیاسی علیه ترامپ بود
این چه منطقی است که عاشقان سلبریتیهای سیاسی– هنری، منتقدان را به حسادت متهم میکنند؟
<?xml encoding="utf-8" ???????>
به گزارش صابرنیوز، لطفا خونسرد باشید، کسی با کارگردان محبوب شما خصومتی ندارد. چه بسا فیلمهای او، درمواردی آثار مورد علاقه ما هم هست. نمونهاش درباره الی... که مزرهای زیباییشناسی را در سینمای ایران جابه جا کرد. اما آن روزها گذشته است. ما مردمانی هستیم که تقدیر برایمان سیاسیاش رغم خورده است. مثلا به جای نوبل فیزیک و یا شیمی، نوبل صلحش نصیبمان میشود که سر آخر هم به سلبریتیهای سیاسی تقدیم شود. یا خرس طلای جشنواره برلین، که دو سال گذشته به طور خودکار به کاردستی کارگردان سیاستزده پیشکش میشود. اسکار جناب آقای فرهادی نیز مبارکشان باشد. او توانست با زیرکی از موقعیت خاصی که پیش آمد به بهترین شکل استفاده کند و بازی رسانهای را آنطور پیش ببرد که شانس موفقیت فیلمش افزایش یابد.
با وجود اینها، نمیتوان این موضوع را نادیده گرفت که اسکار امسال یک شوی سیاسی علیه ترامپ بود. از جایزه بهترین فیلم بگیرید تا شوخیهای مجری برنامه. سینمای آمریکا همه تلاش خود را کرد تا مخالفتاش را با سیاستهای ترامپ به همه نشان دهد. از سوی دیگر نمیدانم چطور است که برای ورود به خاک آمریکا، افسر سفارت و مامور فرودگاه ارث پدریاش را از ما ایرانیان طلب کار است، اما موقع ابراز نفرت از رئیسجمهور جدیدشان که میشود، سخاوتمندانه از سینمای ما خرج میکنند. واقعا چرا باید تاوان همه چیز را جهان سوم پس بدهد؟ چرا هر وقت که به نفع خودشان است از کارگردان ایرانی در شوی سیاسیشان بهره میبرند، اما با مردم ایران در بسیاری از موارد توهینآمیز برخورد میکنند؟ جای تاسف دارد که ما باید تاوان انتخاب آن نیمه دیگر کشورشان را بدهیم که اغلبشان تریبون، تحصیلات سطح بالا و کار ندارند و از سیاستهای نئولیبرال سیستم به تنگ آمده و به نامزدی ظاهرا متفاوت رای دادهاند.
حالا در این شرایط و در جو حاکم بر فضای مجازی و رسانهای خودمان، آنهایی که به نظرشان فروشنده بهترین فیلم فرهادی و یا شایسته دریافت اسکار نیست به حسادت و دلواپس بودن متهم میشوند. اما با سر و صدا کردن نمیتوان این حقیقت را پنهان کرد که از ویزا و گرین کارت آمریکا، بیشترین سهم به آقازادهها رسیده است و از افتخار سینمایی، اسکارهایش به فرهادی. مگر همین برگمان که امروز فرهادی را به لحاظ اعتبار جوایز با او مقایسه میکنند، فیلم متوسط ندارد؟ این چه منطقی است که عاشقان سلبریتیهای سیاسی– هنری، منتقدان را به حسادت متهم میکنند؟
مگر نه اینکه در همان درباره الی، قضاوت بیمورد و بیجا تقبیح میشود؟ این دیگر چه شیوه حمایتی است؟ مگر اسکار بازی فوتبال و یا المپیک است که هر ایرانی برای نشان دادن غیرت و وطن دوستیاش، از نماینده کشور حمایت کرده و با پیروزیاش جشن بگیرد؟ کاش فروشنده پیش از جدایی نادر از سیمین جایزه میگرفت. کاش هالیوود به جای راه انداختن نمایشی معترضانه با کمک فیلمی از سینمای ایران، از آن بالای پنجاه میلیون نفری که از روی همسایه مسلمان خود شرم نکرده و به ترامپ رای دادهاند سوال میکرد. از طرفی به عدهای که معتقدند این حرکت اسکار دماغ ترامپ را سوزاند نیز باید گفت که محض اطلاعتان همین بس که این همه تظاهرات آنچنانی و اینچنانی در سراسر دنیا و آن همه خبرنگار که شمشیر را از رو بستهاند و کل دستگاه قضایی ایالات متحده، و حتی محمود احمدی نژاد که برای نصیحت «ترامپ جان» دست به قلم شد، تا امروز هیچ تاثیری بر عقاید ترامپ نداشتهاند. حاشا که در حکمت خداوند شکی وجود داشته باشد. آنچه مسلم است کورسوی امید ما برای روزی است که اعتبار جشنوارهها از هنرمندان باشد. نه اعتبار هنرمندان از جشنوارهها.
کافه سینما/فریار حسینی
نوشتن دیدگاه