کد خبر: 33218
منتشر شده در پنج شنبه, 12 بهمن 1396 07:04
در «مصاحبه» نمیتوان و نباید سخنرانی کرد گرچه امروزه در سخنرانی هم نباید سخنپراکنی کرد! لحن صحبت و چگونگی ارائه جملات و کلمات باید مخاطب را جذب و احساس صمیمیت و یگانگی ایجاد کند تا منجر به اعتماد شود یا حداقل صداقت گوینده را بنمایاند. اکنون شق و رق نشستن و از واژههای سنگین و رنگین بهره بردن حتی...
در «مصاحبه» نمیتوان و نباید سخنرانی کرد گرچه امروزه در سخنرانی هم نباید سخنپراکنی کرد! لحن صحبت و چگونگی ارائه جملات و کلمات باید مخاطب را جذب و احساس صمیمیت و یگانگی ایجاد کند تا منجر به اعتماد شود یا حداقل صداقت گوینده را بنمایاند. اکنون شق و رق نشستن و از واژههای سنگین و رنگین بهره بردن حتی اگر ادیبانه باشد راه به جایی نمیبرد. تکرار حرفهای دیگران جز اتلاف وقت نتیجهای ندارد حالا مخاطب آگاه است اگر حقوق شهروندی ملاک عمل است رعایت این نکات هم از جمله آن حقوق است که باید به آن احترام گذاشت.
در حالی که وزارت کشور یکی از دلایل عمده اعتراضات اخیر را نبود مدیریت رسانهای عمومی معرفی کرده است -مسئولیت آن حداقل در عرصه دولت- بر عهده چه کسانی است؟ البته میتوان با فرافکنی اشتباهات و اشکالات را به دیگران نسبت داد و با ارائه برخی اخبار گزینشی در مواقع تعیین شده از بعضی گردنهها عبور کرد اما این روند تداوم پذیر نخواهد بود. واقعیت این است که دولت تا حد زیادی از رسانهها و نخبگان فاصله گرفته است و این به نفع هیچیک از طرفین نیست. تیم رسانهای نسبتا حرفهای دولت، به عنوان نزدیکترین کسان به بدنه اجرایی کشور حتی با نخبگان و بزرگان و استادان فرهنگستانها، دانشگاهها و دیگر نهادهای صاحب رای، ارتباط چندانی ندارد. آیا شده است مسئله یا مشکلی را فیالمثل با فرهنگستانهای کشور در میان گذاشته و از آنها طلب مشورت شود؟ یا تصور میشود هیچ مسئله قابل طرحی برای گفتوگو وجود ندارد؟ به نظر میرسد که جامعه نخبگی در نظام تصمیمگیری کشور چندان جایگاهی ندارد. بهرهبری از نظرات نخبگان نه فقط برای ارتقاء منزلت آنان بلکه برای چگونگی مواجهه با معضلاتی است که مردم گرفتار آنند.
جهت تحقق موارد فوق، پیشنهاد میشود:۱. مسئله یا مسایل مهم کشور تعریف و برای بحث و بررسی از سوی تیم رسانهای دولت ارائه شود.
۲. چهار فرهنگستان کشور؛ فرهنگستان علوم، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، فرهنگستان علوم پزشکی و فرهنگستان هنر که تعداد زیادی اعضاء صاحب فکر «پیوسته» و «وابسته» دارند به عنوان مشاوران علمی-فرهنگی و هنری محسوب شوند.۳. از چهرههای ماندگار و استادان و محققان و نویسندگان پیش از پیش و به صورت عملی و مناسب بهرهگیری شود.
۴. جلسات مشورتی فصلی و سالانه با اصحاب فکر و فرهنگ، بیتشریفات و واسطه برگزار و تبادلنظر شود
۵. از جامعهشناسان، روانشناسان و استادان مدیریت، رسانه و ارتباطات جهت ایجاد رابطهای مناسب و صمیمانه کمک گرفته شود.
بیتردید حل مسائل اجتماعی-فرهنگی بیارتباط با متخصصان و بزرگان میسر نیست.
نوشتن دیدگاه