کد خبر: 33391
منتشر شده در سه شنبه, 26 دی 1396 09:34
گفته شده است که همان لحظه ای که هدفی را تعیین می کنیم، باید آن را به همه بگوییم تا ابزاری برای تضمین موفقیت باشد. این تعهدی به تمام دنیاست که تضمین می کند تا ما برای رسیدن به آن هدف، حاضر باشیم فشار اضافه را تحمل کنیم. ولی آیا این کار همیشه بهترین رویکرد است؟ معمولاً گفته می شود که بهتر است اهداف...
گفته شده است که همان لحظه ای که هدفی را تعیین می کنیم، باید آن را به همه بگوییم تا ابزاری برای تضمین موفقیت باشد. این تعهدی به تمام دنیاست که تضمین می کند تا ما برای رسیدن به آن هدف، حاضر باشیم فشار اضافه را تحمل کنیم. ولی آیا این کار همیشه بهترین رویکرد است؟
معمولاً گفته می شود که بهتر است اهداف خود را با دیگران مطرح کنید. ولی آیا با همه؟ گفته شده است که همان لحظه ای که هدفی را تعیین می کنیم، باید آن را به همه بگوییم تا ابزاری برای تضمین موفقیت باشد. این تعهدی به تمام دنیاست که تضمین می کند تا ما برای رسیدن به آن هدف، حاضر باشیم فشار اضافه را تحمل کنیم. ولی آیا این کار همیشه بهترین رویکرد است؟ این ها چند دسته از افرادی هستند که در هنگام مطرح کردن اهدافتان، باید حواستان به آن ها باشد: 1. افرادی که اهداف خودشان را دنبال نمی کنند هر کسی سیستم اعتقادی مخصوص به خود را دارد که چه چیزی ممکن یا غیرممکن است، که با نحوه تربیت او در ارتباط است. بسیاری از افراد هستند که به شما پیشنهاد می دهند تا اهداف خود را به سطحی پایین تر بیاورید که با توجه به درک آن ها از ممکن بودن، به نظرشان امکان پذیر بیاید. با این کار، ما به زندگی بر اساس قواعد مورد قبول اجتماع بسنده می کنیم به جای اینکه به دنبال نوآوری ها، کسب و کارها و رفتارهایی باشیم که می تواند تمام جامعه را از وضع کنونی بهبود دهد. کسی که اهداف خودش را دنبال نمی کند ممکن است به شما پیشنهاد دهد که نیازی به تغییر کردن ندارید. این خواسته خودخواهانه فردی است که می خواهد با پایین نگه داشتن شما، احساس برابری کند. این موضوع بسیار زیان آور است، چرا که باعث می شود شما به جای تلاش کردن، به وضع فعلی بسنده کنید. در این حالت، باورهای آن ها هرگز به چالش کشیده نمی شود و اهداف شما هرگز برآورده نمی شود. حتی بدتر از آن، فردی است که به طور کلامی با تلاش شما موافقت می کند، ولی به صورت غیر کلامی مخالفت می کند. گفته شده است که ما 93 درصد به طور غیر کلامی با یکدیگر ارتباط برقرار می کنیم. از طریق نورون های آینه ای، مغزهای ما حداقل به صورت غیر هوشیارانه می توانند هر چیزی که گفته نمی شود را متوجه شوند. کسی که به صورت کلامی با شما موافقت می کند ولی به صورت غیر کلامی به شما تردید دارد، باعث خواهد شد که شما خودتان را زیر سؤال ببرید. وقتی که به هدف خود فکر می کنید احساس تردید می کنید، و این ممکن است پیشرفت شما را خدشه دار کند حتی پیش از اینکه شروع شود. وقتی که اهداف ما هنوز در حال توسعه هستند، باید مطمئن شویم که در کنار افرادی قرار نداریم که در ناباوری و بی اعتقادی زندگی می کنند. راهکار: اهداف خود را با کسانی در میان بگذارید که قبلاً در آن زمینه از زندگی خود به موفقیت دست یافته اند، یا کسانی که در حال حاضر در تلاش برای رسیدن به موفقیت در زندگی خود هستند. آن ها سیستم هایی اعتقادی دارند که شکاک ها و کسانی که فکر کوچکی دارند از آن بهره مند نیستند. این ها معدود افرادی هستند که وقتی شما به خودتان تردید پیدا کنید، با شما مخالفت خواهند کرد. کسانی که با باورهای محدود کننده شما مبارزه خواهند کرد و شما را به استاندارد بالاتری از زندگی سوق خواهند داد. 2. افرادی که به جای تعهد و سرسپردگی شما، هدفتان را تحسین می کنند از آنجایی که ما مخلوقاتی اجتماعی هستیم، اغلب می خواهیم که به وسیله افرادی که نزدیک خود نگه می داریم پذیرفته شویم. دوستان و خانواده های خوش نیت ما سعی می کنند با تحسین اهدافی که تعیین می کنیم، عزت نفس ما را تقویت کنند. ولی این کار بی فایده است چرا که به جای اقدام ما، نیت مان را مورد تأیید قرار می دهد. روانشناسان ثابت کرده اند که تحسین کردن فرایند به جای عملکرد، برای عزت نفس و دستیابی به هدف سودمندتر است. عمل مشخص کردن هدف و دنبال کردن راهی برای رسیدن به عظمت، آزاردهنده است. اگر اطرافیانمان فقط برای تعیین کردن هدف ما را تحسین کنند و این کار مایه تسلی ما شود، شاید هرگز پیگیری لازم برای دستیابی به آن هدف را پیدا نکنیم. مجدداً به کُنج راحتی خود بر می گردیم به جای اینکه سوار هواپیمای موفقیت شویم. راهکار: یادتان باشد که هدف تعیین کردن شما را از بقیه جدا نمی کند. باید مراقب حس آسایشی باشیم که تحسین توسط دیگران می تواند به وجود بیارد. اگر هدف های خود را با کسانی که دوستشان دارید در میان بگذارید، به خودتان یادآوری کنید که هنوز راه درازی تا رسیدن به موفقیت دارید و پیگیری راه همیشه حس بهتری نسبت به تأیید شدن توسط دیگران دارد. اگر کسی به شما بابت هدف تعیین کردن تبریک بگوید، آن تبریک را در ذهن خود به گونه ای جای دهید که انگار بابت تعهد و تلاشتان برای دستیابی به آن هدف به شما تبریک می گویند. 3. افرادی که همیشه انتقاد می کنند انتقاد لزوماً سمی نیست، ولی این شخصی نیست که شما وقتی هدفتان تازه در مراحل اولیه است، بخواهید با او صحبت کنید. شاید شما تمام اعتماد به نفس موجود در جهان را داشته باشید، ولی هنوز هم باید در نظر بگیرید که چشم اندازتان تازه در ابتدای راه است و باید مورد محافظت قرار بگیرد. در این مرحله، حرکت لحظه ای دارای اهمیت بسیار زیاد است. اغلب اوقات، فرد منتقد نیت خوبی دارد؛ او نمی خواهد ببیند که شما وارد مسیر اشتباهی شوید. ولی ممکن است توصیه او را به سادگی با کمال گرایی اشتباه بگیریم. وقتی نظر این افراد در مراحل اولیه فرایند بیان شود، تنها باعث می شود که سفر ما به تعویق بیفتد یا اینکه مسیرمان به سمت موفقیت به کلی متوقف شود. راهکار: این افراد ذهنیتی دارند که می تواند برای ویرایش دستنوشته های ما، بررسی محصولاتمان و قوی کردن مجموعه مهارت هایمان بسیار مفید باشد. مهم است که این افراد را در حلقه ارتباطی خود حفظ کنیم، ولی تنها وقتی می توانیم اهدافمان را با آن ها در میان بگذاریم که به نتایج قابل قبولی رسیده باشیم. در آن نقطه، می توانیم از منتقدان درخواست فیدبک کنیم. آن ها می توانند کیفیت تلاش ما را افزایش دهند.
نوشتن دیدگاه