هر گاه رابطه با مخاطب با عدم شفافیت و غلط بودن مبنای کار توأم باشد سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی از بین می رود. نتیجه اینکه مردم هم اطلاعات درست نمی‌دهند و کارگزاران بر اساس اطلاعات غلط نمی توانند برنامه ریزی کنند و کشور اداره نمی شود و همه چیز به هم می ریزد. بنابراین مخفی کردن اطلاعات، و یا اطلاعات غلط دادن آنها نتیجه عملکرد مسئولان است. این نوع اطلاعات مردود (rejected) است. اطلاعات غلط یا بر اساس محاسبه غلط است و یا بر اساس پنهان کاری است و یا نا محرم دانستن مردم و یا سیاسی، و امنیتی کردن کار است. در اینجا منظور من اطلاعات غلط (misinformation) نیست؛ زیرا آن را اطلاعات نمی توان نامید؛ همچنین منظورم افشای اطلاعات نیست همانند کشور ما که نامزد های انتخاباتی و یا نمایندگانشان به هنگام انتخابات و یا بعد از آن، برای آنکه شفافیت خود را نسبت به گروههای رقیب نشان دهند و یا از سرِ دلسوزی برای آنکه وضعیت کشور را برای مردم باز کنند به افشای نکاتی می پردازند که اگر چه برای روشن‌گری مردم خوب است ولی برای دشمن و رقیب هم حاوی اطلاعات سرشاری است که به موقع از آن بهره می برند.منهای این موارد، می توان اطلاعات را به چند صورت در نظر گرفت که به ترتیب در تخریب و یا تقویت سرمایه اجتماعی نقش دارند. یعنی اطلاعات می‌تواند مخرب باشد و سرمایه اجتماعی را نابود کند اگر که مغشوش و نامرتبط باشد و می‌تواند ثمر بخش باشد اگر به جا و مرتبط باشد: - مسدود (blocked). زمانی که اطلاعات مسدود باشد به این معنا است که بین مردم و کارگزاران هیچ رابطه ای برقرار نیست. همانند حکومت های استبدادی که حاکمان برای خود، زندگی، و مردم هم در نهایت فقر و بیکاری و ترس به نوعی دیگر زندگی می‌کنند. در گذشته از این حکومت ها فراوان بود. آنها اموال و ثروتهای عمومی را به بیگانگان واگذار می کردند و با اخذ اندکی از در آمد آنها به عیاشی مشغول بودند. در جهان امروز هم ممکن است بعضی دولتها از بی خبری و بی دانشی مردم، که خود در پدیدآوردن چنین وضعیتی سهیم بوده اند در قالب مجوزِ ساخت، کشت، واردات و مانند آن به دیگران امتیازات زیادی واگذار کنند و بهره ای هم نصیب کشور شود اما کسی اجازه ندارد تا منصفانه سود و زیان را را بررسی کند برای اینکه اطلاعات مسدود است. سالها باید بگذرد تا این اطلاعات فاش شود. امروزه فقط در موارد حساس امنیتی و نظامی ممکن است برای مدتی مشخص اطلاعات مسدود باشد. در دنیای یادمانه‌ها (اسناد وآرشیو) هم در هر کشوری زمانی را برای انتشار اطلاعات محرمانه در نظر می گیرند. - محدود (limited). اطلاعات محدود زمانی است که کارگزاران برای گذران کار خود یا اطلاعاتی ندارند و یا نمی توانند اطلاعات کسب کنند و یا به طور محدود و شاید موقت، اطلاعاتی به مردم می-دهند تا در ازای آن اطلاعاتی را بگیرند. و یا در شرائط حساس نظامی و سیاسی و بنا به صلاحدید کارگزارانِ اطلاعاتی، چنین وضعیتی اتفاق بیفتد؛ ولی در حکومت‌های آزاد وعده می دهند که در وقت لازم اطلاعات کامل در اختیار مردم قرار بگیرد. در این حال اطلاعات محدود است ولی غلط نیست؛ مجمل است و مفصّل نیست. ممکن است رابطه بین دولت و ملت هم خوب باشد ولی چون اعتماد برقرار است ملت می داند که به صلاح آنان است که اطلاعات جزئیاتش در اختیار همه قرار نگیرد؛ چه بسا رقیب و یا دشمن از آن سوء استفاده کند. این حالت در مسائل اقتصادی بین المللی هم ممکن است اتفاق بیفتد. - مغشوش (confused). اطلاعات مغشوش زمانی است که یا کارگزاران خود اطلاعات ندارند و یا مردم را محرم نمی دانند و یا به خاطر رد گم کردن برای دشمن و یا رقیب، اطلاعات را عمدا چنان دستکاری، و یا از منابع گوناگون پخش می‌کنند که هیچکس نمی تواند از آن استفاده کند. همانند زمانی که بعضی ها می گفتند نظم ما در بی نظمی است. اما در همین جا اگر کار استمرار پیدا کند، هم اعتماد عمومی سلب می شود و هم چه بسا خود کارگزاران گیج شوند و نتوانند از اطلاعاتِ درست بهره برداری کنند. این اغتشاش بر خلاف نظریه ای که می¬گوید در هرج و مرج و اغتشاش اطلاعات زیاد است (زیرا آنها اطلاعات را قائم به انسان نمی دانند و هر آنچه که به عنوان قانون در جهان وجود دارد را اطلاع می نامند) باید گفت بر عکس، اطلاعات کم است و برای جدا کردن اطلاعات سره از ناسره باید تلاش زیادی نمود و از همه مهم تر اینکه بیم از دست رفتن سرمایه اجتماعی است و نتیجه آنکه مردم که خود دارندة اطلاعات پایه و اولیه اند دیگر اطلاعاتی به کسی ندهند و یا اطلاعات غلط بدهند و برنامه ریزی را مختل کنند. - مخلوط (mixed). اطلاعات مخلوط زمانی است که اطلاعات درست و غلط و یا اطلاعات لازم و غیر لازم به همراه هم باشند. از این اطلاعات به سختی می توان استفاده کرد. باید برای جداکردن سره از ناسره تلاش زیادی نمود. در این زمان بازار شایعه ممکن است قوی شود و هر کس به بخشی از اطلاعات استناد کند و کار خود را توجیه کند. ممکن است کارگزاران برای مدتی از این اطلاعات مخلوط بهره ببرند اما برای همیشه نمی توانند به کار ادامه دهند. مردم در این حالت سردرگم اند و کارها پیش نمی رود و خستگی و فرسودگی در کار مشاهده می شود. ایجاد شبکه های اطلاع رسانی و اتصال کانون های خبر به هم این اختلاط را سامان می دهد و شفافیت را بیشتر می کند.چیزی که در کشور ما به آن بها داده نمی شود و عده ای از گل‌آلود بودن آب منتفع می شوند. شما در موضوع یارانه ها ببینید که چه مصیبتی برای کشور درست کرده است که موقع دادن یارانه توانستند آمار درست بگیرند اما حالا که می خواهند بعضی را حذف کنند آمار ندارند و نمی توانند بگیرند و هر زمان که این بحث مطرح می شود دولت از نداشتن آمار و اطلاعات لازم سخن می گوید! علت آن است که تعدد مراکز تصمیم‌گیری و نبودن استاندارد واحد برای ورود اطلاعات چنین اختلاطی را به وجود آورده و هر سازمانی هم ممکن است از اطلاعات خودش دفاع کند. اما چگونه دولت می تواند با این اطلاعات گوناگون تصمیم بگیرد و برنامه ریزی کند! - مربوط (related). به نظر می رسد تنها اطلاعات مربوط و مرتبط است که می¬تواند قوام بخش رابطه بین مردم و کارگزاران باشد و سرمایه اجتماعی را تقویت کند. یعنی اطلاعات مرتبط در جاهای مشخص به طور صحیح وجود دارد و هر کس بر اساس نیاز خود می تواند از این اطلاعات هماهنگ و نه متعارض استفاده کند و به اصطلاح، گیری در کار وجود ندارد. چقدر زشت و ناگوار است که در کشوری آمار و اطلاعات را مردم و حتی خود مسئولان از منابع بین المللی اخذ و قابل استناد بدانند و یا صحت آنها را به تأیید آنها منوط کنند. اگر ما خودمان در کارمان و برای مردم‌مان صداقت داشته باشیم باید در همه تصمیم‌گیری ها اول اطلاعات داخلی مبنای کار باشد. این کارگزاران و به ویژه در سطوح میانیِ دولت اند، که بدون چشم‌داشت شخصی، نیازمندان را در اسرع وقت به منابع اطلاعاتی وصل می‌کنند و به قول معروف کارشان را راه می اندازند و به جای اسیر کردن آنها در پیچ و خمِ جانکاه و بنیان‌برافکن اداری به جلب رضایت مردم می پردازند و در تقویت بنیان سرمایه اجتماعی سهیم می شوند. به نظر می رسد بهتر از این کارِ خیری نمی توان یافت.