کد خبر: 40473
منتشر شده در دوشنبه, 23 بهمن 1396 19:51
کاش دیشب این حرفها را میزدی حاتمیکیای عزیز! آقای حاتمی کیا! می گویند تو ابراهیم سینمای ایرانی! ابراهیم را در آتش انداختند و نسوخت، ولی تو با حرفهای دیشبت ،آتش افروختی . کاش در میان همان آتشی که به زعم خودت،دشمنانت برافروخته اند رقص کنان وارد می شدی و لذت ابراهیم گونه بودن را حس می کردی. اینکه...
کاش دیشب این حرفها را میزدی حاتمیکیای عزیز!
آقای حاتمی کیا! می گویند تو ابراهیم سینمای ایرانی! ابراهیم را در آتش انداختند و نسوخت، ولی تو با حرفهای دیشبت ،آتش افروختی . کاش در میان همان آتشی که به زعم خودت،دشمنانت برافروخته اند رقص کنان وارد می شدی و لذت ابراهیم گونه بودن را حس می کردی.
اینکه بخواهی در آتش،خودت را بسوزانی مختاری. اما باور ندارم که حق داشته باشی ارزشهایی را که برای ماندنش،هزاران پروانه سوخته اند،به آتش بکشانی.اینکه افتخارکنی برای نظام و آرمانها و دستاوردهایش فیلم می سازی،غرور برانگیز و افتخارآمیز است. این هدفت "ایوالله" دارد اما با آن طرز حرف زدن؟
نه برادر ابراهیم! تو دیشب آنی نبودی که باید باشی. از این پس اگر خواستی لباس دفاع از نظام و انقلاب و نهادمقدس سپاه و فخر ایران و اسلام حاج قاسم سلیمانی را بر تن کنی و حتی از موسسه سینمایی اوج دفاع کنی، لحنت را عوض کن.
دفاع از واژه های مقدس، شیوه مقدس می خواهد. فریاد نمی خواهد؛لحن بغض آلود نمی طلبد؛ قیافه خشن لازم ندارد؛ چشمان پر از نفرت برایش کارسازی نمی کند.
آقای حاتمی کیا! اگر امروز سپاه مدال افتخار دارد،اگر سردارقاسم سلیمانی را حتی دشمنان من و توستایش می کنند،اگر دههاهزار به خون خفته انقلاب و جنگ نام شان ماندگار شده، به خاطر مظلومیتی است که آن را در اوج نجابت فریاد کرده اند. محبوب شدن و عزیز ماندن با فریاد و جیغ میسر نمی شود.
ابراهیم عزیز! من همه فیلمهایت را دیده ام. نه یکبار که برخی را چندین بار و "آژانس شیشه ای" را دهها بار.و هر بار که دیده ام مثل ابر بهار گریسته ام. دیشب وقتی در جشنواره حرفهایت را شنیدم احساس کردم شاید کسی دیگر آن فیلمها را ساخته و فقط نام تو به اسم کارگردان به آن سنجاق شده است.
"دفاع بد" می دانی چیست؟ همان چیزی که دکتر شریعتی 50سال پیش گفت و نوشت وهمه مان خوانده ایم که برای حمله به یک موضوع ،از آن بد دفاع کن. دیشب قهرمانانه"دفاع بد" کردی. هم از سپاه،هم از نظام و هم از موسسه سینمایی اوج. انگار اصرار داشتی همه شائبه ها و شایعه ها را به موسسه ای که تو آن را صاحب فضیلت می شناسی بچسبانی و خرابش کنی.
آقای کارگردان! در مقابل "دفاع بد" تعبیر "حمله خوب" را هم داریم. و تو در این زمینه هم قهرمانانه رفتار کردی. می خواستی صداوسیما و "هفت" و "رشیدپور " را بزنی. اتفاقا نشانه گرفتنت درست بود.می خواستی مجری پرانتقاد و صداوسیمای پرانتقادتر را با خاک یکسان کنی. اما لحن بیان و کلامت چنان بود که همین ها را هم با "حمله خوب" تطهیر کردی. من اگر جای رئیس صداوسیما بودم حتما یک سیمرغ به تو می دادم تا همه عیوب سازمانم را بپوشانم.
کارگردان خوب ما! می خواهم پیشنهادکنم برای چندلحظه چشمانت را ببندی و خودت را ببری در مراسم دیشب. وقتی سیمرغ را می گیری بروی پشت تریبون و با لحن"حاج کاظم" بگویی:این سیمرغ تقدیم به مدافعان حرم و شهدای این راه؛هدیه به سبزپوشان سپاه مقدس پاسداران؛و تقدیم به سردار عشق و وفا حاج قاسم سلیمانی.
خب.حالا چشمهایت را بازکن تا تاثیر جملاتت را ببینی. نه در زمین فقط، که آن بالا بالاها.
حاتمی کیای عزیز! از دیشب تا حالا فضای مجازی پر شده است از "توفان"ی که دیشب برپا کردی. برایت هورا می کشند و تشویقت می کنند. شاید خودت هم کیف کرده ای. اما اگرفرصت کردی جمعه صبح بیا بهشت زهرا. توی قطعه های24،26،27 و...حرفهای دیشبت را با همان حرارت برای رفقای قدیمی که آنجا آرمیده اند تکرار کن. حتی اگر یک نفر برایت دست زد، تا آخر عمر همینجوری که دیشب حرف زدی،حرف بزن.
نوشتن دیدگاه