کد خبر: 43791
منتشر شده در سه شنبه, 11 ارديبهشت 1397 16:57
دل بستن به جهانی روشن و نورانی و خالی از هرگونه ظلم و ستم، تشکیل اجتماعی که معیارهای معنوی و انسانی بر آن حاکم باشد و رسیدن به جامعه ای که در آن ستمگری وستمدیدگی و زور و زورمداری بر مردم و سرنوشت آنان معنا و مفهومی نداشته باشد، در پس این جهان پر هرج و مرج و آکنده از ظلم و استثمار، از آمال و...
دل بستن به جهانی روشن و نورانی و خالی از هرگونه ظلم و ستم، تشکیل اجتماعی که معیارهای معنوی و انسانی بر آن حاکم باشد و رسیدن به جامعه ای که در آن ستمگری وستمدیدگی و زور و زورمداری بر مردم و سرنوشت آنان معنا و مفهومی نداشته باشد، در پس این جهان پر هرج و مرج و آکنده از ظلم و استثمار، از آمال و آرزوهای دیرینه انسان بوده و هست. اندیشه جامعه آرمانی در آثار اندیشمندان و فلاسفه بزرگ نیز مشهود است. از زمانی که افلاطون مدینه فاضله را پایه گذاری کرد، تا قرنها بعد که مساله مسیانیسم، مطرح گردید، جلوه های گوناگون اعتقاد به مساله نجاتبخشی و ظهور منجی در دوره پایانی زندگی بشر، نزد متفکران نمودار گشت.
در آیین زرتشت به ظهور مصلح و منجی آخرالزمان تأکید شده است. بشارتهای مختلفی در این آیین از آمدن مردی الهی و درستکار خبر میدهند که با ظهورش، صلح و راستی را بر عالم، حاکم خواهد ساخت. اندیشه زرتشتی در این خصوص چه می گوید؟
زرتشتیان جهان بینی عمیقی دارند. آن ها عمر جهان را 12 هزار سال می دانند که 3 هزار سال این عصر سلطنت زردتشت و 3 سوشیانت بوده است بدین صورت که 3 هزار سال اول مربوط به آفرینش عالم بالا، 3 هزار سال دوم مربوط به ساخت عالم گیتی بوده که فقط اهورا مزدا وجود داشته و اهریمنی نبوده است و جهان، جهان نور الهی بوده است. 3 هزار سال سوم عصر اهریمنی است که ناخوشی ها و آسیب ها در این دوره پدید می آید. 3 هزار سال آخر که دوره چهارم است دوره ظهور سوشیانت است.
اسم 3 سوشیانت در اوستا این گونه آمده: 1. فِرَوْهر هوخشت اراتا 2. فروهر هوخشت نمنگ 3. فروهر استوت ارت که این سومی هنوز ظاهر نشده و کامل ترین انسان هاست. زرتشتیان به سوشیانت لقب پیروزمند داده و در اوستا آمده است: «او را از آن رو سوشیانت نامند که او به همه موجودات سود بخشد» یعنی نقش کیهانی و وجودی دارد.
ایرانیان قدیم به ولایت تکوینی قائل بودند. یکی از مورخان فلسفه قدیم یونان در کتاب خود نوشته است ایرانیان قائلند که عالم از ذکر آن ها برپاست. از این مطلب یک نوع ولایت تکوینی استشمام می شود.
در اوستا هست که: «او را از آماروی اشتوت ارائه گویند که آن چه در جهان دارای جسم و جان است از پرتو او به یک زندگی فناناپذیری می رسد تا آن که انسان، دو پا، ضد دروغ مقاومت کند تا آن که پاک دینان در ستیزه ضد دشمنان ایستادگی توانند کرد.» اشتوت اراته کسی است که قانون مقدس را پرورش می دهد و اقامه کننده دین است و این خصوصیتی است که در همه ادیان حقیقی وجود دارد. جهان نو می شود، مردگان برانگیخته می شوند و جهان معنوی می گردد. سوشیانت مجدد دین است، مسیح هم همین خصوصیت را دارد حضرت مهدی هم همین طور است که دین را احیا می کند. نزد زرتشتیان مسئله عدالت و ریشه کن کردن ظلم و ستم مورد تأکید قرار گرفته. سوشیانت هم یارانی دارد که به یاری او خواهند برخاست و شش تن هستند.
نوشتن دیدگاه