کد خبر: 4571
منتشر شده در جمعه, 27 اسفند 1395 23:00
1- ایل نگوسی در سال 1982 بهعنوان یک مزرعه بزرگ در مالکیت اشتراکی تاسیس شد و برای جلوگیری از درگیری انسان و حیاتوحش توسعه یافت. براساس طرح عضویتی که در آن به نمایندگی از حدود 5520 عضو، تعداد 448 خانوار وجود دارد، این طرح محصول ابتکار عمل محافظت از مناطق منابع تنوع زیستی بود که USAID آن را تامین...
1- ایل نگوسی در سال 1982 بهعنوان یک مزرعه بزرگ در مالکیت اشتراکی تاسیس شد و برای جلوگیری از درگیری انسان و حیاتوحش توسعه یافت. براساس طرح عضویتی که در آن به نمایندگی از حدود 5520 عضو، تعداد 448 خانوار وجود دارد، این طرح محصول ابتکار عمل محافظت از مناطق منابع تنوع زیستی بود که USAID آن را تامین مالی کرد و بنیاد حیاتوحش آفریقا و واحد حیاتوحش کنیا نیز آن را پشتیبانی کردند. ابتکار عمل بهعنوان یک کمپ چادری در شراکت با «کمل ترک سافاری» که یک شرکت خصوصی است، شروع و برای بیشینهکردن منافع حاصل از گردشگری، بهرهبرداری از یک میهمانسرای 12 خوابه در سال 1996 آغاز شد.
2- در سال 1999، تاسیا بهعنوان میهمانسرای مزرعه احشام با یک گروه با مالکیت اشتراکی که از موفقیت Ranch گروه ایل نگوسی تاثیر پذیرفته بود ایجاد شد. آنها زمین را برای حفاظت و برای نیازهای چرای دام جدا کردند. تاسیا لوژ با شراکت بین جامعه محلی و یک شرکت خصوصی توسعه یافت.
3- کویاکی لمک در سال 2001 در مجاورت با ذخایر شکار ماسایی مارا در منطقه ماسایی کنیا بهعنوان پروژه حفاظت با یک زمین گسترده کنار گذاشته شده توسط اعضای جامعه محلی عمدتا برای حفاظت از حیاتوحش و برای جلوگیری از درگیری انسان و حیاتوحش توسعه داده شد. خدمات اقامت و دیدن شکار در شراکت با شرکت خصوصی نیز توسعه یافته و افراد محلی درآمدها را متناسب با اندازه زمین هر فرد تقسیم میکنند.
4- گروه زنان واسینی که در سال 2001 بهعنوان یک طرح عضویت داده شد و اعضای آن مالک سهام درون گروه بودند، راهاندازی یک جاده در طبیعت شامل پیادهروی گسترده از میان جنگل گیاه شاهپسند و بقایای مرجانی و یک بوتیک که پوشاک را براساس لباس محلی کیتنج میفروخت، از جمله اقدامات ایشان بود.
5) لومو در سال 1997 با هدف جلوگیری از درگیری انسان و حیاتوحش، عمدتا از طریق حفاظت توسعه یافت که یک منطقه حدود 586 کیلومتر مربعی را دربر میگیرد و در منطقه جنوبی و در مرز با پارک ملی تساوو واقع شده است. ایده اصلی توسعه در مشورت با نهادهای پشتیبان از قبیل پیمان کنیا مطرح شد که در نتیجه شامل یک شرکت خصوصی (کنیایی بومی) شد که نیمی از تاسیسات رستوران و اقامتگاهها را داشت؛ درحالیکه ساکنان محلی مالک نیمه دیگر بودند. مالکیت براساس طرح عضویتی است که تنها برای افراد محلی آزاد است. اعضا باید اندکی حق اشتراک بپردازند تا یک سهم در پناهگاه حیاتوحش دریافت کنند. اگر یکی از اعضا قادر به پرداخت حق اشتراک نباشد، از طرح کار به جای سهام میتوان استفاده کرد که مستلزم ساعات معینی کار برای استحقاق یافتن جهت دریافت سهام است. افراد محلی از ورودیهای پرداخت شده به پناهگاه حیاتوحش منتفع میشوند و کنترل آن را در دست دارند. انتظار میرود درآمد ایجادشده از طریق خدمات آموزشی و بهداشتی، بهعلاوه سود سهام به اعضا، به توسعه اجتماعی کمک کند.
6) پناهگاه حیات وحش فیل در سال 1995 توسعه یافت تا جلوی درگیری انسان و حیاتوحش را که فعالیتهای کشاورزی جامعه محلی را مختل میکردند، بگیرد. KWS سازمان پشتیبان اصلی است که جامعه محلی را با مشارکت یک شرکت خصوصی ادارهکننده میهمانسرا دربر گرفته و حقالزحمه سالانهای بابت اجاره به جامعه محلی میپردازد. افراد محلی همچنین از حقالزحمه ورود سود میبرند. مالکیت براساس یک طرح عضویت است که افراد محلی، براساس سرمایهگذاریشان با مبالغ پول یا زمانی که صرف توسعه پناهگاه حیاتوحش میکنند، مالک سهام میشوند. از این درآمد نیز برای توسعه اجتماعی از طریق خدمات آموزشی و بهداشتی استفاده شده است.
درسها
تحلیلهای نظرات ذینفعان درباره این موردکاویها چند درس درخصوص دخالت بیرونی، منافع گردشگری اجتماعمحور و پشتیبانی افراد محلی برای توسعه گردشگری اجتماعمحور در مناطق روستایی و حاشیهای آن آشکار ساخت.
مداخله بیرونی: عمدتا به این دلیل که افراد محلی مهارتهای مرتبط نداشتند، نقش و درجه بالای دخالت بیرونی در تهیه پیشنهادها، تجهیز منابع، ایجاد آگاهی، تامین منابع مالی، ظرفیتسازی، توسعه زیرساختها و برنامهریزی و توسعه کسبوکار مشاهده شده بود. افراد محلی نیاز خود را برای مداخلات بیرونی عمدتا در رابطه با خدمات مشاورهای و تسهیلگری اینگونه اظهار کردند که از دخالت در امور درونی جامعه محلی خودداری کنند، در سیاست جزئی درگیر نشده، به جامعه محلی دروغ گفته نشود و برای تضمین پایداری برنامههای خود راهبرد خروج داشته باشند.
عوامل شکست گردشگری اجتماعمحور: افراد محلی چند عامل را بهعنوان دلایل شکست ذکر کردند که شامل نبود پشتیبانی جامعه محلی به علت فقدان حساسیتسازی طی مراحل اولیه، نبود توانمندسازی و حضور محلی، نبود مهارتها و دانش اساسی افراد محلی، مدیریت ضعیف، شراکت نامطلوب، رهبری ضعیف، نبود سرمایهگذاری مجدد و نگهداشت آن، نشت درآمد، نبود مالکیت افراد محلی بر منابع گردشگری، فرادستگرایی، نبود راهبردهای خروج از دخالت خارجی، نبود شفافیت و فقدان چارچوب سیاستگذاری مناسب برای پشتیبانی از توسعه گردشگری اجتماعمحور میشد.
توسعه اقتصادی محلی: برخی شاخصهای مهم بهطور ویژه در مناطق روستایی و حاشیهای با چند دلیل ذکر شدند؛ شامل ارتقای پیوندها، ایجاد اشتغال، افزایش درآمد و معیشت متنوع، بهسازیهای مشاهدهشده در زمینه توسعه اجتماعی درون جامعه محلی و بهبود سبک زندگی- بهبود خدمات آموزشی و بهداشتی، دسترسی به آب سالم، توسعه حملونقل، توسعه زیرساخت ارتباطی. اما هیچ تاثیر چشمگیری بر کاهش فقر دیده نشد.
منبع: کتاب گردشگری اجتماع محور؛ یافتن تعادل و تعیین مسیر برای آینده
نوشتن دیدگاه