آیا تا به حال دوست، همکار یا فردی در خانواده داشته‌اید که مدام حال‌تان را بگیرد و حس بدی به شما بدهد؟ این کار چه عادت او باشد و چه از خصوصیات اخلاقی او و چه هر چیز دیگری، به هر حال این آدم‌ها گاهی می‌توانند چالش‌های جالبی در زندگی‌مان ایجاد کنند!  آدمهای «سمی» یا «منفی» می‌توانند نقش مهمی در زندگی ما ایفا کنند و اگر دقیق‌تر نگاه کنیم می‌توانیم ببینیم که در واقع هیچکس ذاتا منفی یا سمی نیست و صرفا مشکلی وجود دارد که باعث می‌شود از دید ما منفی به نظر برسد.  واقعیت این است که چیزهای زیادی می‌توانیم از این موقعیت‌ها یاد بگیریم. در این مطلب به شما می‌گوییم با چنین افراد و شرایطی چطور راحت‌تر برخورد کنید. فقط کافیست یادتان باشد به جای اینکه با یک اردنگی چنین آدمی را از خود دور کنید، از فرصت استفاده کنید و درمورد خودتان چیزهایی یاد بگیرید!  1) ببینید چه چیزهایی می‌توانید از آدمهای منفی یاد بگیرید  یکی از اولین کارها و احتمالا مهمترین کاری که در زندگی خودم در مواجهه با افراد منفی انجام می‌دهم این است که از خودم می‌پرسم چه چیزی در این آدم مرا آزار می‌دهد، چه چیزی باعث می‌شود در مواجهه با این فرد احساس بدی داشته باشم، آیا تجربه یا خاطره‌ای تلخ را به یادم می‌آورد، آیا حس خاصی را در من برمی‌انگیزد، آیا مانعی بر سر راهم ایجاد می‌کند.  وقتی بفهمیم چه چیزی را در این آدم دوست نداریم و حالمان را بد می‌کند می‌توانیم بررسی کنیم آیا چیزی است که بتوانیم اول در وجود خودمان آن را کنترل یا هماهنگ کنیم. دلیل اینکه اول باید به خودمان نگاه کنیم این است که ببینیم این شخص چه نقشی می‌تواند در خودشناسی ما داشته باشد. بیشتر اوقات وقتی روی خودمان کار می‌کنیم این آدمها از زندگی‌مان ناپدید می‌شوند یا تغییر می‌کنند.  وقتی به خودتان نگاه می‌کنید ممکن است متوجه شوید مشکل از قضاوت شما در مورد این آدمهاست. یا ممکن است کارهایی انجام می‌دهند که شما دوست ندارید، شاید هم قابل اعتماد نیستند و برای همین مشکلاتی در زندگی‌تان بوجود می‌آورند. به هر حال هدف این است که با همان حس بد ادامه ندهید و در عوض نسبت به چیزی که در حال روی دادن است به یک صلح یا پذیرش نسبی برسید تا بتوانید عامل منفی را حذف کنید، نه لزوما آدمش را!  اگر بعد از بررسی‌ها دیدید راهی جز کنار گذاشتن آدم منفی از زندگی خود ندارید حالا می‌توانید با خیال راحت‌تری این کار را انجام دهید، موضوع این است که دلیل حذف آدمهای منفی از زندگی‌تان این نباشد که توان روبرویی با چیزی را که از درون خودتان آزارتان می‌دهد ندارید. بهترین نتیجه‌ای که خواهید گرفت این است که انگیزه‌های منفی درون خودتان را پیدا می‌کنید.  2) برای خودتان وقت بگذارید  این هم تا حدودی با توصیه‌ی اول در ارتباط است: پیدا کردن چیزی که آزارتان می‌دهد. کمی عمیق‌تر به خودتان نگاه کنید، فاصله گرفتن از آدمهای منفی و وقت صرف کردن برای خودتان گاهی راهی بسیار عالی و موثر است که احساسات خودتان را در شرایط گوناگون محک بزنید و با هم مقایسه کنید. زمانهایی در زندگی وجود دارد که به هر دلیلی مجبوریم آدمهای منفی را اطرافمان داشته باشیم (مثلا در محیط کار)، اما اگر یاد بگیریم با فاصله گرفتن از این افراد و وقت گذاشتن برای خودمان، خود را شارژ کنیم می‌توانیم به یک صلح و آرامش درونی برسیم و درگیر قضاوتهای بی‌وقفه‌ای نشویم که ذهن‌مان را آشفته کند. منظور این نیست که مجبوریم تا آخر عمر این اشخاص را تحمل کنیم، بلکه هدف این است که ببینیم به چه چیزی نیاز داریم و در نهایت یاد بگیریم باوجود آدمهای سمی و منفی، آرامش درونی خود را حفظ کنیم و دوست خودمان باقی بمانیم.  3) قضاوت‌شان نکنید؛ واقع بینانه با آنها ابراز همدردی کنید  یکی از بزرگترین چیزهایی که می‌توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می‌دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می‌تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم. ما دیگران را قضاوت می‌کنیم به این دلیل که کاری را انجام نمی‌دهند که ما دوست داریم یا مانند ما عمل نمی‌کنند. دلیل قضاوت دیگران می‌تواند دستپاچگی و پریشانی، حسادت و یا حتی ترس باشد. علت قضاوت ما هر چه که باشد باید خود را از این عادت خودخواهانه رها کنیم. این خود ِ شما نیستید که قضاوت می‌کنید؛ بلکه این باورها و افکار و نگاههای خود پسندانه است که با با خلق توهمات و خیالات باطل به ما القا می‌کند که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.  4) رفتار آنها را به خودتان نگیرید  ما همیشه هم از علت رفتارهای دیگران آگاه نیستیم. حتی اگر به نظر برسد این افراد دقیقا به «شخص» شما حمله می‌کنند، باز هم ممکن است موضوع تماما به شما مربوط نباشد. یادآوری این موضوع مهم باعث می‌شود نه تنها در درون‌تان به صلح بیشتری برسید بلکه کمک‌تان می‌کند کمتر خشمگین شوید و واکنش تند نشان دهید. همه چیز را شخصی تلقی کردن گاهی واقعا شرایط را ناخوشایند می‌کند.  5) بدانید که نباید از رفتار آنها به سادگی هم بگذرید  منظور این است که نه به رفتار آنها واکنش تند و فوری نشان دهید و نه به سادگی از آن چشم پوشی کنید، بلکه باید موقعیت را تعدیل و کنترل کنید. شما این توانایی را دارید که با درک رفتارهای دیگران و انتخاب یک واکنش مناسب، روی دیگران تاثیر بگذارید. بعضی اوقات می‌توانیم بگوییم: بسیار خب او هنوز خیلی جوان و بی‌تجربه است، یا: این سلیقه‌ی اوست و اینگونه دوست دارد. باید قبول کنیم که گاهی آدمها جوری رفتار می‌کنند که مورد پسند همه نیست. تغییر دیدگاه نه تنها به نفع خودتان است بلکه به نفع همه‌ی آنهایی که در موقعیت هستند نیز می‌باشد.  6) از اینکه بدون آنها ادامه دهید نگران نباشید  فاصله گرفتن از بعضی از آدمها همیشه یک انتخاب است. یادتان باشد که هدف این نیست که نسبت به افرادی که دلتان می‌خواست هرگز در زندگی‌تان نبودند جبهه بگیرید و برایشان نقشه بکشید، بلکه منظور این است که در همان مرحله‌ی اول تصمیم به ترک این آدمها نگیرید و با قضاوت نادرست و بدبینی آنها را حذف نکنید. توصیه‌های گفته شده را بکار ببرید و در نهایت اگر نتیجه‌‌ای را که انتظار می‌رفت نگرفتید انتخاب کنید. خود شناسی و رشد شخصیت، بخش بزرگی از این پروسه است و درک و تحسین دیگران می‌تواند انرژی زیادی به خودتان برگرداند.