کد خبر: 35083
منتشر شده در پنج شنبه, 12 بهمن 1396 22:21
به گزارش خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس، محمد سروش محلاتی استاد حوزه عصر امروز در نشست «انقلاب،ریشهها دستاوردها و چشماندازها» که در محل حزب اتحاد ملت ایران اسلامی برگزار شد، با طرح این سوال که اسلامیت در نظام جمهوری اسلامی چه جایگاهی دارد، گفت: مسئله رابطه بین حاکمیت و اسلامیت و معنا و مفهوم...
به گزارش خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس، محمد سروش محلاتی استاد حوزه عصر امروز در نشست «انقلاب،ریشهها دستاوردها و چشماندازها» که در محل حزب اتحاد ملت ایران اسلامی برگزار شد، با طرح این سوال که اسلامیت در نظام جمهوری اسلامی چه جایگاهی دارد، گفت: مسئله رابطه بین حاکمیت و اسلامیت و معنا و مفهوم جمهوری اسلامی مسئلهای به ظاهر ساده و روشن است ولی اگر مقداری در این زمینه تأمل بیشتری داشته باشیم با دشواریهای بسیاری مواجه میشویم.
وی با طرح این سوال که آیا این دو روند اسلامیت و جمهوریت در کنار هم با هم سازگاری دارند و میتوانند به عنوان یک ترکیب در نظر گرفته شوند، تصریح کرد: این تصور دیگری است که اسلام اصل و دیگری فرع است. شهید مطهری در این زمینه توضیح میدهد که جمهوریت ناظر به صورت نظام و اسلامیت ناظر به مضمون آن است یا برعکس در نظری به این اشاره میشود که اصل بر جمهوریت است و اساس، خواست مردم و جمهوریت نظام است و چون مردم نظام را خواستهاند اسلام را زمینه میکنیم و الا اصل و پایه جمهوریت است.
سروشمحلاتی با طرح نظر دیگری در این زمینه خاطرنشان کرد: و یا اصلاً هیچکدام از این تصورات درست نیست و تصور واقعیت این است که جمهوریت و اسلامیت ترکیبی است که قابل تفکیک نیستند، اگر نظام اسلامی هست جمهوری است و اگر جمهوری نباشد نظام اسلامی هم نیست.
وی با بیان اینکه دیدگاه اول رابطه بین جمهوری و اسلامیت را عرضی تصور میکند، تصریح کرد: مقصودش این است که میتوانیم یک نظام اسلامی داشته باشیم که میتواند جمهوری باشد یا نباشد. میخواهیم نظامی 100 درصد اسلامی داشته باشیم که مردم هیچ نقشی در آن ندارند و نباید تصور کنیم جدا شدن جمهوریت آسیبی به اسلامیت نظام وارد میکند چون فرض ما بر این است که اصل اسلامیت نظام است.
این استاد حوزه با بیان اینکه این دیدگاه میگوید دغدغه اصلی ما این است که نظام ما اسلامی باشد در حالی که جمهوری نیست، گفت: دیدگاه دوم میگوید جمهوریت یا اسلامیت با هم تلازم دارند و اگر سندیتی باشد این نظام جمهوری همان نظام اسلامی است
وی پیرامون دیدگاه اول تصریح کرد: تصور اول که بین علمای ما یک نظریه مورد اقبال است در این نظریه که در سال 58 اتفاق افتاد و مردم در 10 و 11 فروردین نظام جمهوری اسلامی را در رفراندوم انتخاب کردند چه اتفاقی بوده است؟ در این تشخیص رأی، خواست و انتخاب مردم تحقق یافته ولی جنبه اتفاقی دارد یعنی حادثهای است و رهبران از مردم خواستهاند که رأی دهند و مردم هم رأی دادهاند وگرنه در ذات نظام و انقلاب اسلامی با تغییرات مختلف جمهوریت در نظر گرفته نشده است.
سروش محلاتی با طرح این سوال که چرا مسئله رفراندوم و جمهوریت نظام را مطرح کردند، تصریح کرد: جمهوریت به این دلیل مطرح شد که به دنیا بگوییم نظام ما دیکتاتوری نیست و به این خاطر نبود که اسلام چنین تکلیفی بر عهده ما گذاشته بلکه به خاطر این بود که جمهوریت در دنیا متداول است و ما نمیتوانیم خود را از دنیا جدا کنیم و به دلیل همزبانی این را پذیرفتیم نه به دلیل اصول اسلامی به رأی و خواسته مردم تن دادهایم.
وی با اشاره به اینکه والاترین مقام در کشور رهبری است که با رأی غیرمستقیم مردم انتخاب میشود، تصریح کرد: مردم با انتخاب اعضاء خبرگان رهبری به طور غیرمستقیم رهبری را انتخاب میکنند.
وی با طرح این سوال که آیا این امکان وجود دارد که در یک کشور جمهوریت وجود داشته باشد ولی مردم به رهبری رأی غیر مستقیم داده باشند، گفت: پاسخش در این نظریه این است که ایرادی ندارد ولی نظام اسلامی از سر ناچاری رأی مردم را پذیرفته تا در دنیا متهم به دیکتاتوری نباشیم ولی مردم نباید اشتباه کنند و فکر کنند حق و مطالبهای دارند.
وی افزود: در این دیدگاه ولی فقیه است که به مردم اجازه میدهد که رأی دهند و میتواند آن اجازه را به مردم ندهد. همچنین میتواند رئیس جمهور و اعضاء مجلس را انتخاب کند ولی اگر مصلحت بداند انتخابات برگزار میکند و اگر مصلحت بداند کسی که میخواهد از صندوق بیرون بیاید، بیرون میآید و تشخیص مصلحت با مردم نیست و مصلحت را ولیامر تشخیص دهند.
وی با اشاره به نظریه آیتالله مصباح یزدی ضمن این ادعا که طبق این نظریه رأی مردم ماهیت حقوقی ندارد، گفت: رهبری در برخی موارد نیازمند حمایت میشود و از مردم دعوت میکند تا به صحنه بیایند و اگر نیازمند این حمایت نباشد چنین دعوتی از مردم صورت نمیگیرد. اگر نیازمند باشد رفراندوم برگزار میکند و اگر لازم نباشد برگزار نمیکند.
وی با طرح این سوال که چرا امام از مردم برای شرکت در رفراندوم دعوت کرد، گفت: جواب این بود که میخواستند متهم به دیکتاتوری نشوند و این رأی ارزش نداشت و دارای ارزش سیاسی بود.
وی با بیان اینکه عدهای از این افراد مبنای تفکری دارند و نظرشان در تبیین نظام جمهوری اسلامی قانونی و رسمی شمرده میشود، گفت: این تفکر در سازمانی حکومتی رأی و نظر اصلی تلقی میشود و الا اگر بحث صرفاً جنبه نظر تئوریک داشت مشکلی نبود ولی این دیدگاه نظر کسانی است که فعلاً در جامعه ما از نظر تبیین و تحلیل فقهی و حقوقی جزء افراد مهم جمهوری اسلامی شمرده میشوند.
سروش محلاتی با اشاره به دیدگاه دوم پیرامون نقش جمهوریت و اسلامیت در نظام اسلامی گفت: براساس این دیدگاه نظام اسلامی مبتنی بر خواست مردم است و بدون آن نه اینکه نظام تحقق نمییابد بلکه نظام اسلامی جایز و قانونی و شرعی نیست. وی افزود: خواست، رضایت، رأی و حضور مردم مقوم نظام اسلامیت نظام هم هست نه اینکه یک رکن برود و رکن دیگر بماند یا وقتی جمهوری است، اسلامی نیز هست و اگر جمهوری نباشد اسلامی هم نیست.
وی با بیان اینکه این نظریه به این معناست که کسانی که بر مسند امور قرار دارند و رأی خود را بر مردم تحمیل میکنند چنین نظامی اسلامی نیست، گفت: 2-3 روز مانده به رفراندوم جمهوری اسلامی کارهای زیادی برای جنبههای سلبی و اثباتی انقلاب اسلامی در رسانهها و تلویزیون انجام میشد و شاهد بودیم که متفکرانی چون شهید بهشتی و شهید مطهری بحثهایی در این خصوص داشتند.
وی افزود: به مردم میگفتند که جمهوری واقعی خواهیم داشت ولی آن دیدگاهها با دیدگاه افراد کنونی متفاوت است با این تفاوت که آن زمان آنها از پایهگذاران انقلاب بودند و از لحاظ علمی نیز سطح بسیار بالاتری از شخصیتهای کنونی داشتند.
وی افزود: یکی از بحثهای مطرح این بود که ما نظامی از آن دفاع میکنیم براساس خواست مردم است و این خواست مردم همانطور که در ریاست جمهوری هست در رهبری هم باید باشد و برای مثال اصل 57 قانون اساسی با تفسیر شهید بهشتی رأی آورد.
سروش محلاتی با اشاره به تفسیر شهید بهشتی از اصل 57 قانون اساسی گفت: طبق نظر ایشان پذیرش اکثریت مردم جزء شرایط رهبری قرار میگیرد و ایشان توضیح داد که عالم، عادل، فقیه، مدیر و مدبر بودن و همچنین چرایی پذیرفتن اکثریت مردم در قانون چیست.
وی افزود: اینکه چه کسی رأی میگیرد لازم است ولی کافی نیست و جمهوریت برای این است که اگر مردم آن منتخب را و قانون اساسی را نخواهند چه تصمیمی باید گرفت.
این استاد حوزه ادامه داد: یکی از مسائل مهم در سال 58 و هنگام تدوین قانون اساسی این بود که تجدید نظر قانون اساسی را بررسی کردند ولی به نتیجه نرسیدند چون عدهای از علما گفتند باید یکسری از اصول را استثناء کنیم که شهید بهشتی با این مسئله مخالفت کردند و گفتند ما نمیتوانیم برای آیندگان تعیین تکلیف کنیم.
وی در همین زمینه خاطرنشان کرد: استدلال شهید بهشتی این بود که چرا خودمان را مجاز به نوشتن قانون اساسی میدانیم همین مبنا که به ما حق میدهد به نسل آینده نیز حق میدهد.
سروش محلاتی با تأکید بر اینکه نگاه به جمهوریت از اول انقلاب در کشور ما آسیب زده بوده است، تصریح کرد: از همان روز اول که جمهوری اسلامی گفتیم بسیاری از بزرگان ما درک روشنی از این موضوع نداشتند.
وی در پایان با تاکید بر اینکه اگر نظام جمهوری اسلامی باشد حق اعتراضات و اجتماعات را به رسمیت میشناسد، اظهار داشت: اگر تصور اول را داشتیم و به رأی مردم اصالت ندادیم اعتراض آنان نیز اصالت نخواهد داشت.
انتهای پیام/