کد خبر: 715
منتشر شده در سه شنبه, 10 اسفند 1395 12:39
گروه فرهنگي: محمدآزاد جلالیزاده در يادداشتي در روزنامه بهار نوشت: در دورانی به سر میبریم که نونژادگرایی جدید و خطرناکی روییدن گرفته و در حال قوت گرفتن است، بعضی کشورهای اروپایی سر آن دارند که قید اتحادیه را بزنند و «فُرادی» وطن خویش پاس دارند و هر آنکه از هر نوعی «دیگری» است را با بستن مرزها، به...
گروه فرهنگي: محمدآزاد جلالیزاده در يادداشتي در روزنامه بهار نوشت: در دورانی به سر میبریم که نونژادگرایی جدید و خطرناکی روییدن گرفته و در حال قوت گرفتن است، بعضی کشورهای اروپایی سر آن دارند که قید اتحادیه را بزنند و «فُرادی» وطن خویش پاس دارند و هر آنکه از هر نوعی «دیگری» است را با بستن مرزها، به بیرون از «خویش» پرتاب کنند؛ انگلستان به وضوح و فرانسه در صورت پیروزی لوپن و دار و دستهاش؛ در حال چرخشی اساسی هستند و آلمان ادعای آن دارد که دیگر نای نفس کشیدن زیر آوار مهاجران مدینه فاضله خاورمیانهای!؟ ندارد. اما چرخش اساسی در ایجاد مرزهای ساختگی ذهنی - عینی «منِ خوب - دیگریِ بد» را آمریکاییان با بر صدر نشاندن «ترامپ» و خواندن بیانیه عمومی «ترامپیسم» با ریختن آرایشان در صندوق این نماد نونژادگرایی خطرناک را برساختند. برساختن مرزهای ساختگی و کثیف «قابیلی - هابیلی» که من اگر توان و قدرت و یارا داشته باشم قابیل وار سنگهای برتر بودنم را بر صورت نحیف دیگری بکوبم و در ضمن خود را هابیل نشان دهم!؟امّا همیشه خدا در این زمین فسون زده از آن زمان که اولین انسان توانست نقوشی بر غارها کنده کاری کند و یا آوایی دلنشین از خود درآورد و یا مادری غمگین لالایی برای بچه اش بخواند، هنر (در معنای عامش، از ادبیات و موسیقی گرفته تا بازآفرینیهای تصویری) به نبرد با پلشتیها رفته است و اینبار هم جامعه هنرمندان سینما و هنرهای تصویری آمریکا، در جایی که ترامپ و حواریونش در پی «ایجاد دیوار» و منع ورود «دیگری» به مُلک خویش و پاره کردن هر چه پیمان و وفا که سابق برقرار بوده، هستند؛ با تقدیم دو دستی اسکار به فیلمی از کشوری که نزد ترامپ و شبهترامپهای قبلی «محور شرارت!؟ » است؛ نشان دادند که هنوز هستند کسانی که در نبردِ سهمگینِ میان ایجاد مرزهای تصنعی مسخره بین انسانها و برداشتن مرزها و اندکی «انسان»تر شدن، با همه قدرتمداری طرفداران مرزها! در طرف انسانی - اخلاقی قضیه با تمام توان ایستادهاند و میدانیم این چنین نبردی را پایانی متصور نیست، مگر در آرماگدون؛ آن نبرد نهایی و پیشینیان گفتهاند در آن مصاف؛ «غلبه با خیر و انسان مداری خواهد بود» ... با تبریک فراوان به ایران و ایرانیان برای این اسکار؛ بدان امید که این اسکار نفس گیری مجدد و قوت گرفتن دوباره همه آنهایی باشد که به «انسانیسم!» به جدّ باور دارند و در رویاهاشان، نسلهای آینده آنها در نبرد آرماگدونی همراه و یاور و در سَمت آن نیروهایی هستند که برای آموزه «آزادی و برابری برای همه انسانها» با تمام داشتهها و نداشتههاشان میجنگند.