روزنامه آفرینش نوشت: در بسياري از دانشگاههاي برجسته دنيا، از دانشجويان مي‌خواهند در قالب تحقيق و پژوهش، براي حل مسائل اجتماعي و بين‌المللي، راهكار ارائه دهند. براي مثال، داده‌هاي اطلاعاتي کشوري را در اختيار دانشجو قرار داده و از او مي‌خواهند با طراحي مدلي، يك برنامه اقتصادي مشخص را براي ارتقاي جايگاه آن كشور، ارائه كند. يكي از نخستين اثرات اين نوع آموزش، پويايي دانشجويان، بالارفتن حس مشاركت و درگير شدن با مسائل و نيازهاي حال حاضر جوامع است، شكلي از آموزش كه در دانشگاههاي ما، همواره فقدان آن حس مي‌شود. با اين مقدمه بايد گفت با توجه به اينكه در هر كشوري، معمولا بخش مهمي از نيروي انسانيِ داراي انگيزه و انرژي بالا و غالبا جوان، در فضاي آكادميك آن مشغول به تحصيل و تحقيق هستند، دانشگاهها در تسريع حركت رو به جلوي جوامع، از اهميتي خاص برخوردارند. اين مسأله در كشور ما هم، به‌ويژه با توجه به تعداد زياد دانشگاه‎ها مصداق دارد. بنا بر آمار، ايران، پنج برابر کشورهاي پيشرفته، دانشگاه دارد و اين تعداد دانشگاه، و چگونگي كارآيي و نقش‌آفريني آنها در جامعه، مي‌تواند در فرايند پيشرفت يا پسرفت كشور اثرگذار باشد. در كنار همه مشكلات ديرينه‌اي كه دانشگاههاي ما در ابعاد مختلف با آن مواجهند، يكي از پررنگ‌ترين خلأهاي موجود، كارآ نبودن خروجي‌ و محصول دانشگاه‌ها در سطح كشور و بعد از آن، در دنياست. اين عدم كارآيي، از يك بُعد به گسست بين نيازهاي واقعي جامعه و دنيا، با تحقيقات دانشگاهي مربوط مي‌شود. درواقع، دانشگاهها در بسياري از موارد، بر روي اموري در حال صرف زمان و انرژي جاني و مالي هستند كه آن امور، در سطح كشور و دنيا، موضوعيت خاصي ندارد و حداقل، از اولويت موضوعي برخوردار نيست. لذا در چند سال اخير، از ميان طرح و ايده‌هاي مختلفي كه براي رفع مشكلات دانشگاههاي ايران ارائه شده، يكي از آنها به دگرگون‌سازي تحقيقات دانشگاهي برمي‌گردد؛ يعني رسيدن به مرحله‌اي كه آنچه در قالب رساله، پايان‌نامه و مقاله در دانشگاههاي ما تدوين مي‌شود، جزء مواردي باشد كه امروز، در سطح دنيا، مهم تلقي مي‌شوند تا مبادرت به آنها، هم به حرفه‌اي‌سازي فارغ‌التحصيلان كمك كند و هم داراي نتايج قابل لمس و مفيد باشد. در همين ارتباط، مدتي پيش، سامانه «عرضه و تقاضاي پژوهش» (ساعت) با حضور وزير علوم، رونمايي شد. به گفته مسئولان، اين سامانه با هدف ايجاد پيوند بين پايان‌نامه‌ها و رساله‌هاي تحصيلات تکميلي و طرحهاي پژوهشي كشور با نيازهاي پژوهشي سازمان‌ها ايجاد شده است. كمبود چنين سامانه‌اي در فضاي مجازي كه سازمانها بتوانند از طريق آن، براي طرحها و اولويتهاي پژوهشي خود فراخوان بدهند و در مقابل، پژوهشگران و دانشجويان تحصيلات تكميلي بتوانند با اعلام تمايل خود براي پژوهش در زمينه‌اي خاص، نظر سازمان و دستگاهي را براي حمايت از خود، جلب كنند، به وضوح در فضاي علمي و آكادميك كشور احساس مي‌شد.حال با توجه به اين اقدام، بايد اميدوار بود تا اين حركت جديد، مانند بسياري از طرح‌هاي آكادميك كه در حد اجراي فرماليته باقي ماندند، در همين مرحله متوقف نشود و هر چه سريعتر، زمينه‌اي فراهم شود تا مشاركت دانشگاهها و سازمانها در چنين حركتي، بسيار فراگير و متداول شود. در اين صورت مي‌توان اميدوار بود روزي فرابرسد كه روند پژوهش در دانشگاههاي ما، تغيير و تحولات مثبتي پيدا كند كه اولين اثر درخشان آن، استفاده درست از نيروي انساني و ممانعت از به هدر رفتن انرژي آن با انجام تحقيقات غيركاربردي مي‌باشد.