حجت الاسلام ورعي عنوان كرد: رهبري مي تواند از مجراي سه قوه اعمال رويه كند خبرگزاری شبستان: محقق و مدرس ديني بااشاره به نظرات شهيد بهشتي در باب رهبري نظام گفت: بسياري از اصول قانون اساسي براي اعمال رويه رهبري است يعني رهبر از طريق سه قوه مقننه، قضايي و مجلس مي تواند اعمال رويه كند، به نظر ايشان شان رهبري نبايد پايين بيايد. به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري شبستان، حجت‌الاسلام سید جواد ورعي، محقق و مدرس ديني  بعدازظهر امروز در نشست با عنوان «بهشتی و امروز ما» به مناسبت گرامیداشت یاد شهید آیت‌الله بهشتی و شهدای هفتم تیر كه در خانه موزه شهید بهشتی برگزار شد با اشاره به اينكه انقلاب ايران به رهبري يك مرجع تقليد روي كار آمده است، اظهار داشت: امام راحل پس از نااميد شدن از مشروطيت نظريه ولايت فقيه را مطرح كردند، اينكه اعلام شده است نظريه ولايت فقيه يك توطئه بوده است كه در قانون درج شده است درست نيست و سبقه تاريخي ندارد. وي ادامه داد: اينكه نظر رهبري در ساخت قانوني درج شود از سال ٥٨ توسط اكثريت مردم مورد قبول واقع شده است، اگر شهيد بهشتي و تعداد ديگري در مجلس خبرگان اقدام به تصويب اصل ولايت فقيه كردند به خاطر اين بود كه ايشان اين اصل را قبول داشتند و براي اين امر دفاع كرده و نظرات خود را ارائه دادند، البته شهيد بهشتي ولايت مطلقه فقيه را بيش از پيش قبول داشتند. محقق و مدرس ديني تاكيد كرد: فقيه واجد شرايط قلمرو اختياراتش در قلمرو احكام اسلامي است، امام راحل معتقد بودند كه اگر رهبر يك حكومت حتي اگر امام معصوم(ع) باشد بخواهد تنها برپايه چهارچوب احكام اوليه دين كار كند قطعا به بن بست مي رسد، اختيارات حكومت مقيد به مسائل جديد جامعه است، از نظز شهيد بهشتي مبنا نظم اجتماعي راي اكثريت است، ايشان معتقد بر نظارت مستقيم مردم بروي رهبري بودند، به اين معنا كه از طريق خبرگان رهبري اين نظارت صورت گيرد. ورعي يادآور شد: در زندگي اجتماعي دو راه وجود دارد، ابتدا راه حق كه پيروي از يك معصوم عاري از گناه است كه در حال حاضر بدون حضور امام معصوم(ع) امكان پذير نيست، در راه دوم تصميم از گروهي ناشي مي شود كه تبلور اكثريت جامعه باشد، از اين رو بهترين نوع رهبري غيرمعصوم ار نظر شهيد بهشتي اين است كه هركسي بهترين گزينه از يك فرد را بتواند ببينند اين بهترين نوع و سازنده تر نوع رهبري است، البته از نظر شهيد بهشتي ولايت فقيه تحميلي نيست و كسي نمي تواند فقيه بودن خود را به صورت تحميلي به مردم بقبولاند، بنابراين بايد از سوي يك شورا و مردم انتخاب شود. وي افزود: اعمال مردم از سوي رهبر درست است اما مجراي اعمال او در قانون اساسي وجود دارد، بسياري از اصول قانون اساسي براي اعمال رويه رهبري است، يعني رهبر از طريق سه قوه مقننه، قضايي و مجلس مي تواند اعمال رويه كند، به نظر ايشان شان رهبري نبايد پايين بيايد و رهبر نبايد در همه مسائل دخالت كند، در يك مجلس وقتي اكثريت مردم منتخب خود را انتخاب كرده اند و آنها برپايه دين تعهد دادند بايد آنها تكليف خود را انجام دهند و شوراي نگهبان هم بروي آنها نظارت دارد پس رهبري نبايد حضوري در اين موضوع داشته باشد. محقق و مدرس ديني ابراز داشت: از نظر شهيد بهشتي نبايد بحث نظارت انتخابات بر دوش رهبري گذاشته شود، مسئله تنها نظارت است و رهبري تنها بايد كارهايي را انجام دهد كه ديگران از عهده آنها برنميايند، اين نوع وظايف را كه همه مي توانند انجام دهند، اما در اين ميان رهبر هم بايد در برابر خدا و مردم مسئول باشد، از نظر شهيد بهشتي حق عمومي براي مردم بايد از سوي رهبري درك شود، لزوم مشورت رهبر با كارشناسان از ديگر نظرات شهيد بهشتي در مورد مقام رهبري است. ورعي در پايان با بيان اينكه شهيد بهشتي معتقد بودند كه ما مي خواهيم از شر ديكتاتوري راحت شويم، تصريح كرد: در قانون اساسي تصميم گيري ميان پنج نهاد تقسيم شده است كه هر گروه وظايفش توسط قانون مشخص شده است، مردم هم بايد آگاه باشند كه اين گروه ها از حدود وظايف خود خادج نشوند، اين گروه ها به مقام رهبري، رئيس جمهور، نخست وزير(كابينه دولت)، مجلس شوراي اسلامي و شوراي عالي قضايي تقسيم مي شود. پایان پیام/523