اگرچه این قضیه را نمیتوان به همه موارد تعمیم داد ولی در موارد زیادی پرخاشگری ها و از دست دادن کنترل افراد و در نتیجه آن آزار رساندن به دیگران میتواند به دلیل استفاده از این نوع مواد باشد به ویژه به نظر میرسد در قتلهای فجیع که صورت میگیرد میتوان رد پای استفاده از مواد مخدر را دید. این که چرا افراد از این مواد استفاده میکنند نیز خود دلایل گوناگونی دارد که میتوان آن را در اضطراب، شرایط خانوادگی، زندگی در خانواده ای که پدر و مادر معتاد هستند، سرخوردگیهای اجتماعی، فشارهای مالی و اقتصادی و بسیاری از مسایل و مشکلات دیگر ریشه یابی کرد. در هر صورت چه این افراد استفاده کنندگان مواد مخدر باشند و چه نباشند، میتوان گفت به نوعی از مشکلات روحی و روانی رنج میبرند که به موقع به آن رسیدگی نشده و فرد را مستعد انجام چنین اعمالی ساخته است. وقتی فرد از روح و روان سالمی برخوردار نیست، با کوچکترین مساله و مشکلی که پیش می‌آید به سرعت تسلط و آگاهی به رفتارش را از دست داده و امکان تشخیص واکنش درست را نخواهد داشت. در این رابطه جای خالی آموزش مهارتهای زندگی، کنترل هیجان و خشم و مدیریت بحران احساس میشود. این آموزشها از طرق مختلف باید به افراد جامعه داده شود. یکی از مهمترین مراکزی که میتوان به آن اشاره کرد مدرسه است. آموزش و پرورش نقش مهمی در آموزش شیوه‌های درست رفتاری به دانش‌آموزانی دارد که در آینده می‌خواهند وارد جامعه شوند، بنابراین به نظر میرسد لازم است چنین آموزشهایی از سطح مدارس شروع شده و در هر سال تحصیلی به فراخور سن دانش آموزان ادامه یابد. رسانه ها نیز ضلع مهم دیگر چنین آموزشهایی هستند، مطبوعات و صداوسیما میتوانند با درج تحلیلهای کارشناسی و پخش فیلمها و سریالهای آموزنده در این رابطه تاثیرگذار باشند. خانه‌های فرهنگ، مکانهای ورزشی و سایر اماکن فرهنگی نیز از موارد موثر هستند که میتوان از آنها نام برد.