کد خبر: 4248
منتشر شده در شنبه, 12 فروردين 1396 04:18
طي 2 سالي كه سلمان بن عبدالعزيز81 ساله قدرت را در عربستان بر عهده گرفته، تقريبا در هيچ زمينه سياست خارجي و داخلي خود نتوانسته موفقيتي داشته باشد. با ورود ترامپ به كاخ سفيد مقامهاي اين كشور احساس ميكنند نيروي جديدي پيدا كرده و بارديگر ميتوانند براي جبران شكستهاي داخلي و خارجي خود تقلا...
طي 2 سالي كه سلمان بن عبدالعزيز81 ساله قدرت را در عربستان بر عهده گرفته، تقريبا در هيچ زمينه سياست خارجي و داخلي خود نتوانسته موفقيتي داشته باشد. با ورود ترامپ به كاخ سفيد مقامهاي اين كشور احساس ميكنند نيروي جديدي پيدا كرده و بارديگر ميتوانند براي جبران شكستهاي داخلي و خارجي خود تقلا كنند.اما عمق مشكلات داخلي و خارجي عربستان بسيار بيشتر از آن است كه شبح اميد به ترامپ بتواند آنها را حل كند. در سالي كه گذشت سعوديها بهويژه پس از روي كار آمدن ترامپ روحيه جديدي گرفتند. درحاليكه تنشها و اختلافهاي عراق با عربستان بر كسي پوشيده نيست؛ عادل الجبير، وزير امور خارجه عربستان در سفري كمسابقه و اعلامنشده راهي بغداد شد تا شايد بتواند اوضاع روابط دو طرف را بهبود بخشد. اين سفر در واقع نخستين سفر يك وزير امور خارجه عربستان در ۲۷ سال گذشته به عراق بود كه به خوبي نشان ميدهد سعوديها مجبور شدهاند از آن غرور هميشگي و نفتي خود عقب بكشند و دست به تلاش براي بهبود شرايطشان بزنند. پادشاه پير عربستان شخصا با ۱۵۰۰ همراه و ۱۰ وزير در توري يكماهه راهي كشورهاي آسيايي داراي اقتصاد جوان شد تا شايد بتواند بخشي از مشكلات كشورش را حل كند. زماني كه در سال ۲۰۰۵ متيو سيمونز در كتاب «غروب نفت در صحرا» درباره مشكلات و محدوديتهاي پايداري توليد نفت عربستان هشدار داد، عدهاي اين تحليل علمي را ناشي از بدبيني مفرط او ميدانستند. اما اكنون غروب نفت عربستان در كنار شكستهاي ديپلماتيك و بحرانهاي داخلي به خوبي خود را نشان داده است.
پايان دوران خوش نفتي
بيشتر از نيم قرن است كه آمريكا و عربستان در اتحادي بيچون و چرا بودهاند. در واقع آمريكاييها براي منافع استراتژيك خود حاضر شدهاند كه چشمشان روي همه واقعيتهاي عربستان ببندند تا با تضمين انتقال نفت امنيت خودشان را تضمين كنند. مقامهاي عربستان هر چند ظاهر خود را حفظ كردهاند اما خودشان در باطن به خوبي ميدانند كه پس از سالها داشتن لقب بزرگترين توليدكننده نفت جهان ديگر خبري از روزهاي خوش گذشته نيست. به همينخاطر است كه كارشناسان اعتقاد دارند كه جهان خود را بايد براي عصر پس از نفت عربستان آماده كند.
سال قبل نشريه آتلانتيك در گزارشي با عنوان «جهان بايد براي سقوط پادشاهي عربستان آماده باشد» به همين مسئله اشاره و اعلام كرده است كه پس از نيم قرن رابطه نزديك با عربستان اكنون وقت آن رسيده است كه واشنگتن خودش را براي سقوط رژيم سعودي آماده كند. در اين گزارش تأكيد شده كه آمريكا در همه زمينهها از اقتصادي تا سياسي و نظامي بايد نقشهاي براي دوران جديدي داشته باشد.
براي دههها، خاندان پادشاهي عربستان از مزاياي ناشي از ثروت غني درآمدهاي نفت استفاده ميكرد. در واقع امكاناتي از قبيل آموزش و پرورش و خدمات درماني رايگان، يارانههايي سخاوتمندانه در موضوعات انرژي، ماليات صفر و مشاغل فراوان دولتي بهعنوان باجي به مردم در مقابل نبود دمكراسي و آزاديهاي مدني پرداخت ميشد.
بحران اقتصادي بيسابقه و تلاش براي خصوصيسازي
بازگشت قدرتمند ايران به بازار نفت براي عربستان خطرآفرين شده و عربستان براي بهبود روابط خود با پرشتابترين واردكنندگان نفت تلاش ميكند. عربستان كه تا چند سال قبل خودش را بينياز از تلاش براي جذب سرمايه ميديد، همچنين در اين سفر تلاش دارد تا براي حل مشكلات اقتصادي به مقامهاي شرق آسيا پيشنهادهاي سرمايهگذاري مختلف ازجمله عرضه اوليه سهام شركت ملي نفت آرامكو را بدهد. عربستان سعودي چندي پيش از تغيير ساختاري شركت ملي نفت آرامكو بهعنوان بزرگترين شركت صادركننده نفت جهان خبر داد كه براساس آن آرامكو از وزارت نفت عربستان جدا شده و خصوصي مي شود.
سعوديهاي اميدوار هستند كه شايد بتوانند 5درصد سهام آرامكو را به سرمايهگذاران آسيايي در سال2018واگذار كنند. كسري بودجه دولت عربستان سعودي در سال ۲۰۱۵ به رقم بيسابقه ۳۶۷ ميليارد ريال سعودي، معادل ۹۸ميليارد دلار رسيد. مقامهاي عربستان به همينخاطر اكنون بهشدت به منابع مالي جديد نياز دارند و حرفهايي كه درباره خصوصيسازي در اين كشور زده ميشود هم در همين راستاست.اصولا خرج بيحساب و كتاب باعث شده تا در عربستان كه لقب بزرگترين صادركننده نفت جهان را داراست دولت قيمت آب ، برق و گاز را بالا برده و از گران شدن 50 درصدي بنزين خبر دهد.
شكست در سياست خارجي
از زمان آغاز پادشاهي سلمان عربستان در سياست خارجي خود شكستهاي متعددي را تجربه كرده است. هر چند مقامهاي سعودي اميدوارند با كمك ترامپ بتوانند بار ديگر به ميدان در مقابل رقباي منطقهاي خود بازگردند اما مسئله شكستهاي سياستهاي خارجي در مقابل بحران داخلي اقتصادي مسئلهاي نيست كه به سادگي و سرعت قابل حل و فصل باشد.پس از سالها دوري عبدالله از مداخله نظامي تمام عيار در كشورهاي ديگر سلمان و محمد پسرش تصميم گرفتند تا با خرجي هنگفت وارد كارزا نظامي يمن شوند. استفاده از جنگندههاي پيشرفته و ماهها بمباران يمن اما نتوانست هيچ عايدي براي عربستان داشته باشد.سلمان خودش هم وزير دفاع بوده و ميداند كه با شكست در يمن براي هميشه نامش بهعنوان پادشاهي ضعيف ثبت ميشود.در سوريه هم عربستان با وجود نقشههاي طولاني به هيچ پيشرفتي نرسيده است. سالهاست كه عربستان در تلاش براي تغيير رژيم در سوريه است اما با همه اقدامهاي صورت گرفته و حمايت كامل از گروههاي تروريستي به نتيجهاي در اين رابطه نرسيده است. در مقابل ايران با ديپلماسي خود توانسته به وزنهاي تعيينكننده در اين رابطه تبديل شود و با برگزاري نشستهاي مهم ازجمله نشستهاي آستانه حالا حضور پررنگ در روند سوريه داشته باشد. نشستهاي آستانه كه با حضور دولت سوريه و مخالفان اين كشور به مذاكرات ژنو زيرنظر سازمان ملل رسيد حالا با كنار گذاشته شدن عربستان در حال شكل دادن به آينده سوريه است. براساس پيشبينيها مذاكرات بر سر نوشتن قانون اساسي جديد و تقسيم قدرت طي مذاكرات سوري-سوري است كه رؤياي عربستان براي اين كشور را نقش بر آب ميكند.
پيشبيني گسترش اعتراضهاي داخلي
بهاي پايين نفت سبب از دست رفتن بخش اعظم بودجه دولتي شده و اكنون اين موضوع تهديدي مستقيم براي تنظيم قرار و مدارهاي اجتماعي نانوشتهاي است كه براي مدتها بخش جداييناپذيري از زندگي كردن در پادشاهي بوده است. براي سالها عربستان فشار بر خود را با صادرات ناامني به منطقه جبران كرده است.در داخل عربستان حمايت از نظام پادشاهي به پايينترين حد خودش در همه سالهاي اخير رسيده است. حتي نقشههاي هميشگي مهندسي گروههاي افراطي و درگيريهاي فرقهاي دامن خود اين كشور را هم گرفته است.
در حال حاضر اين اقليت شيعه عربستان هستند كه صداي اعتراضشان بلند شده و چند سالي است كه اقدام به برگزاري تظاهرات ميكنند. آنها با سركوب شديد مواجه شدهاند اما بايد منتظر بود كه طبقه تحصيلكرده سني عربستان هم به آنها ملحق شوند. آنها در واقع خود را با دنياي خارج از عربستان مقايسه ميكنند و خواستار حقوقي مشابه هستند. ۷۰ درصد از جمعيت عربستان سعودي زير ۳۰ سال سن دارند. ۹۰ درصد درآمدهاي عربستان از نفت است. ۷۰ درصد از مشاغل سعوديها شغلهايي است كه دولت كارفرماي آن است و حتي بخش خصوصي هم تا حد زيادي به هزينهها و مخارج دولتي وابسته است. در كشورهاي مشابه ديگر همين شرايط باعث بهوجود آمدن شورشها و ناآراميهاي اجتماعي شده است.
نوشتن دیدگاه