کد خبر: 56818
منتشر شده در دوشنبه, 09 مهر 1397 05:39
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی خبرگزاری فارس، رضا صفری از فعالان حوزه و دانشگاه طی یادداشتی نوشت: غرب گراها نفس هایشان به شماره افتاده و نیروهای آنان دچار بن بست هویتی شده اند و حتی دولت اجاره ای نیز نتوانست به آنها جان دوبارهای دهد؛ در روزها و ماه های اخیر، این جریان که مسبب اصلی وضعیت موجود کشور...
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی خبرگزاری فارس، رضا صفری از فعالان حوزه و دانشگاه طی یادداشتی نوشت: غرب گراها نفس هایشان به شماره افتاده و نیروهای آنان دچار بن بست هویتی شده اند و حتی دولت اجاره ای نیز نتوانست به آنها جان دوبارهای دهد؛ در روزها و ماه های اخیر، این جریان که مسبب اصلی وضعیت موجود کشور است، فرار رو به جلو می کند و به جای پاسخگویی به ملت، مشکلات را مصادره به مطلوب کرده و نسخههای شکم پیچ دیگری مانند fatf و برجام موشکی را برای اداره درست کشور مطرح می کنند.
در یکی از جدیدترین اظهار نظرها، صادق زیباکلام که به گفتن حرفهای عوامانه سیاسی و اجتماعی مشهور شده است، قبل از سخنرانی رئیس جمهور در سازمان ملل، نامه ای به او نوشته و پیشنهاد کرده است که با شاخه زیتون به نیویورک برود نه با تفنگ، و در بخشی از آن گفته است که: « کسر قابل توجهی از 24 میلیون نفری که به شما رأی داده اند، نه اصراری بر دشمنی با آمریکا، نه به دنبال صدور انقلاب، نه خواهان نابودی اسرائیل، نه اصراری بر حضور نظامی ایران در کشورهای دیگر دارند؛ به شما رأی دادند چون از بی حاصلی دشمنی با آمریکا دیگر به تنگ آمده اند. »
هرچند حتی جواب گفتن به این حرف های تاریخ مصرف گذشته، خود جان دادن دیگری به چنین افراد و جریان فکری استحاله طلبان است، اما برای روشن شدن برخی ادعاهای مطرح شده،گفتن چند نکته خالی از فایده نیست:
نظام جمهوری اسلامی ایران، از ابتدای انقلاب تاکنون، یکی از کشورهایی است که نماد صلح بین اقوام و مذاهب گوناگون در داخل و در خارج کشور است و همواره از برقراری صلح در همه جای دنیا و انتقال مسالمت آمیز قدرت به مردم در تمام کشورها حمایت می کند.
از ابتدا ی شکل گیری انقلاب با هیچ کدام از کشورهای دنیا خصومتی نداشته و همواره خواستار احترام متقابل ملتها به یکدیگر است، مگر اینکه کشوری حقوق مسلمانان و ملت ایران را نادیده بگیرد و یا در ظلم را به روی جهانیان بگشاید که در این صورت بر اساس وظیفه انسانی، شرعی و اخلاقی، نه تنها با تفنگ که با هر وسیله ی دیگری که بتواند بر سر آنان خراب می شود؛
اگر امروز ایران با کمک محور مقاومت،- با هزینه نظامی بسیار بسیار کمتر نسبت به هزینه نظامی آمریکا و غرب برای تفرقه افکنی در خاورمیانه و دنیا - حکومت داعش را نابود می کند، در واقع علاوه بر جلوگیری از تعرض به حریم خود و سایر مسلمانان منطقه، به امنیت سایر انسان های دنیا نیز کمک کرده است؛ هزینه آن هم نه از صندوق کمیته امداد و کمک به فقراء کشور، بلکه از اعتباراتی است که هرکشور برای دفاع از تمامیت ارضی خود هزینه می کند؛
در صورت حمله داعش به کشور – که گفته شده هدف آنها ایران بود - ، علاوه بر تلفات جانی گسترده و تحمیل جنگی دیگر بر کشور، وضعیت اقتصادی و فضای کسب و کار و تجارت کشور دچار بحران می شد که هزینه مالی چندین برابر بیشتر را برای مردم و کشور در پی داشت؛
اگر غده سرطانی در بدن انسان به موقع تشخیص و درمان نشود تمام بدن را فرا می گیرد و انسان را نابود می کند، اسرائیل و داعش غده های سرطانی این منطقه و تمام دنیا هستند که همه مردم دنیا چه آشکار و چه پنهان از آنها ضربه می خورند.
بعد از آنکه مردم ایران، حیات خلوت آمریکا و اسرائیل در منطقه – یعنی رژیم شاه – را ویران کردند، این غربی ها بودند که با هر بهانه ای به مخالفت با نظام اسلامی برخاستند و هشت سال یک کشور تازه تأسیس را در جنگ نابرابر قرار دادند.
مقایسه یک کشور چند صد هزار نفری و یا کشور کوچکی در اتحادیه اروپا با کشور تاریخی و پهناوری مثل ایران با همه ذخایر و منابع آن و با توجه به اثرگذاری ای که بر سایر ملت ها دارد و همچنین جایگاه ممتاز منطقه ای، قیاس درستی نیست؛ ایران از همه نظر برای غرب اهمیت دارد، به گونه ای که نتانیاهو و یا ترامپ حاضرند در سخنرانی سالانه خود در سازمان ملل طنز به راه اندازند و یا نقاشی بکشند تا ایران را منزوی کنند.
بر اساس مستندات تاریخی، در جریان جنگ جهانی دوم، بعد از آن که ژاپن در برابر آمریکا،تسلیم و آماده مذاکره و صلح بود، به ناگاه یکی از فاجعه آمیزترین صحنه های تاریخ بشریت به وقوع پیوست و دو شهر هیروشیما و ناکازاکی بمباران اتمی شدند.
آمریکا تاکنون از این رفتار خود پشیمان نشده است و ژاپنی ها نیز جرأت غرامت گرفتن و مقابله با آنها را ندارند و هم اکنون نیز استخوان پایگاه نظامی آمریکا در خاک اجدادی آنها، در حلقشان بالا و پایین می رود؛
لیبی، بعد از آنکه توسط امریکا و غرب خلع سلاح شد، به میدان تاخت و تاز غربی ها و تروریست ها تبدیل شد؛ قذافی نیز به پایان مصیبت بار خود رسید.
افغانستان سالیان متمادی زیر چکمه های آمریکا و سایر کشور های غربی لگد مال شد، اما نه تنها پیشرفت نکرد که هنوز هم یکی از عقب افتاده ترین کشورهای منطقه است؛
یاسر عرفات، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، سلاح مقاومت را بر زمین گذاشت و به تعبیری شاخه زیتون در دست گرفت، نه تنها یک بار، که بارها با پدرجدهای ترامپ و نتانیاهو دست داد و مذاکره انجام داد و فلسطین را واگذار کرد؛ نتیجه همه اقدامات او این بود که غربی ها جایزه صلح نوبل را در جیبش گذاشتند و در انتها، مقر دولت خودگردانش را به توپ بستند و بنا به گزارشات، با ترور بیولوژیک او را سرطانی کرده و کشتند.
مصدق، نه ریش داشت و نه عمامه، بلکه سکولار بود و کراوات می زد، انقلابی هایی نظیر نواب صفوی جانفشانی کردند تا او به نخست وزیری برسد، او نیز مسیرش را از اسلام گرایی جدا کرد و به نسخه های غرب اعتماد کرد، اما با هماهنگی انگلیس و سیا، در حالی که شاه بی کفایت نظاره گر بود، کودتا ی 28 مرداد علیه او صورت گرفت؛ ترکیه سال هاست که با آمریکا و غرب نشست و برخاست می کند و هنوز پشت در های اتحادیه اروپا منتظر مانده و مانند ما هم مرگ بر آمریکا نمی گوید اما فقط بر اثر یک واکنش کوچک آمریکا، ارزش لیر این کشور به یک باره سقوط قابل توجهی پیدا می کند.
ترکیه سال هاست که با آمریکا و غرب نشست و برخاست می کند و هنوز پشت در های اتحادیه اروپا منتظر مانده و مانند ما هم مرگ بر آمریکا نمی گوید اما فقط بر اثر یک واکنش کوچک آمریکا در برابر نافرمانی ترکیه، ارزش لیر این کشور به یک باره سقوط قابل توجهی پیدا می کند.
صلح باید بین انسان و انسان صورت گیرد؛ اگر مار افعی زخمی و یا سگ وحشی در برابر شما قرار گیرد، آن گاه نشان دادن پرچم سفید و شاخه انگور و شاخه زیتون نشانه کمال سفاهت است.
کارخانه ای که از آن صدام، داعش، رجوی ها و تروریست ها تولید شوند، و سلاح هایش را به تجاوزگران کودکان یمنی بدهد، مذاکره کردن با آن، وقت تلف کردن است.
برخی گمان می کنند که گروهی در داخل ایران باعث برهم خوردن معاهده برجام شده اند، جواب این است که آژانس بین المللی انرژی اتمی، بارها از پایبند بودن ایران به برجام سخن گفته است و حتی ترزا می نخست وزیر انگلیس نیز اخیراً از پایبند بودن ایران به تعهداتش خبر داده است.
جای تعجب دارد که چگونه عده ای برای توجیه اشتباهات خود، کاسه داغ تر از آش شده اند و به جای غربی ها، آنها هستند که اعتراض می کنند!
در روزها و ماه های اخیر، مردم، ناتوانی ژنرال های خسته و بی تدبیر و همچنین اقدامات مشکوک جریان نفوذی را برای برهم زدن آرامش جامعه به وضوح دیده اند؛ جای سوال وجود دارد که چگونه نرخ دلار در زمان احمدی نژاد- که سرسختانه در برابر غرب ایستادگی میکرد و در اجلاس های بین الملی رویکرد تهاجمی به آمریکا و اسرائیل و هلوکاست داشت، با شدیدترین تحریم ها نیز روبرو شده بود و از داخل نیز عده ای چوب لای چرخ دولت می گذاشتند- تقریباً سه برابر شد، اما دولتی که با کدخدا پنداری آمریکا بر سر کار آمد و تخم مرغ هایش را در سبد وزارت خارجه، برجام و تعامل سازنده با دنیا گذاشت، قیمت دلار تا 6 ، 7 برابر زیادتر شده است؛ دور و تسلسل مذاکره با غرب برای مردم، نخ نما شده است؛
ارزش لیر سوریه، که در سال های اخیر این کشور دچار جنگ داخلی و حملات خارجی بوده و با انواع تحریم ها روبرو گشته است، نسبت به ریال ایران ثبات بیشتری را داشته است!! در حالیکه توانمندی ها و زیرساخت های ایران با سوریه به هیچ وجه قابل مقایسه نیست؛ کشور سوریه از صنعت گردشگری سهم قابل توجهی ارز به دست می آورد که با وقوع جنگ در این کشور از بین رفت؛
مشکلات کشور به دلیل آتش کشیدن پرچم آمریکا نیست، بلکه به خاطر آتش زدن بر خرمن تولید داخلی، اقتصاد مقاومتی و اعتماد به دولت های غربی و گرته برداری از نسخه های آنان است.
صنعت هسته ای، پیشرفت های علمی ایران، پرتاب ماهواره و موشک های نقطه زن و ... از لطف آمریکا و غرب نبوده بلکه ارمغان تحریم غرب علیه ایران بوده است.
بی تدبیری و ضعف مدیریتی مسئولین – در خوشبینانه ترین حالت - یک نوع تحریم داخلی را علاوه بر تحریم خارجی به ملت ایران تحمیل کرده است؛ شاید بتوان از تحریم خارجی یک فرصت ساخت و یا آن را دور زد اما سم تحریم داخلی به مراتب سهمگین تر است.
بنابراین نیاز به شاخه زیتون و شاخه گل و ... برای ترامپ نیست و به جای آن باید با چماغ بر سر مسئولین غرب گرا کوبید تا راه رفته را دوباره نروند.»
انتهای پیام/
نوشتن دیدگاه