کد خبر: 11094
منتشر شده در شنبه, 06 خرداد 1396 10:44
در گذشته به علت محدودیت تقاضا، بهره برداری از محیط بیشتر بر اساس میل به تطابق با محیط بوده است. در چنین شرایطی نه از لحاظ اقتصادی و نه از لحاظ تکنولوژیکی، بهره برداری زیاد از محیط ممکن نبوده است. با افزایش جمعیت و پیشرفت های تکنولوژیکی بهره برداری از طبیعت متحول شد و میل به تسلط بر محیط افزایش...
در گذشته به علت محدودیت تقاضا، بهره برداری از محیط بیشتر بر اساس میل به تطابق با محیط بوده است. در چنین شرایطی نه از لحاظ اقتصادی و نه از لحاظ تکنولوژیکی، بهره برداری زیاد از محیط ممکن نبوده است.
با افزایش جمعیت و پیشرفت های تکنولوژیکی بهره برداری از طبیعت متحول شد و میل به تسلط بر محیط افزایش یافت. از این رو تعادل میان انسان و محیط به ناچار در جهت استفاده هرچه بیشتر و فشرده تر از طبیعت تغییر کرده و شدت بهره برداری ها سرانجام به جایی رسید که طبیعت را مورد تهدید قرار داد. در این وضعیت میزان بهره برداری از محیط بیش از توان و قابلیت آن بود و منابع محیطی مورد تهدید قرار گرفتند.
ارزیابی آسیب های ناشی از مصرف نهاده هایی نظیر کود و سم به محیط زیست نشان می دهد که همزمان با ترویج و توسعه مصرف این نهاده ها، مشکلات و پیامدهای زیست محیطی ناشی از مصرف آن ها نیز به مرور زمان گسترش یافته است به طوری که افکار دولتمردان، سیاست گذاران و جامعه جهانی به سمت بهره برداری بهینه و متوازن از نهاده ها، استمرار و پایداری تولید و مصرف محصولات سالم و عاری از مواد شیمیایی سوق پیدا نمود. بروز مشکلات فوق الذکر، بسياري از نهادهاي بين المللي فعال در عرصه هاي كشاورزي، بهداشت و محيط زيست را به واكنش واداشت
بر این اساس، سازمان خواروبار جهانی نیز اعلام کرد، کشورهایی که میزان سموم شیمیایی را در محصولات کشاورزی کشورشان کاهش ندهند، به عنوان مخربان محیط زیست شناخته شده و کشاورزی در آن کشورها ممنوع می شود. سازمان ارزیابی بین الملل دانش کشاورزی و توسعه علوم و تکنولوژی (IAASTD)در سال 2009 عنوان كرد كه تنها راه رسيدن به توسعه پايدار و رفع چالش هاي عنوان شده توسط توسعه هزاره سوم، استفاده كاربردي از علم و فناوري هاي جديد و يافته هاي كشاورزي است. پس می بایست به گونه ای موثر در این راستا گام برداشت. یکی از پدیده هایی که در راستای مشکلات تامین غذای بشر پا به عرصه ظهور گذاشه است گیاهان تراریخته است.
امروزه جهان با مشکل بزرگی به نام رشد جمعیت مواجه است که یکی از پیامدهای آن کمبود غذا میباشد و تامین غذای این جمعیت رو به رشد به بخش کشاورزی مربوط میشود. با توجه به روند رو به رشد افزایش جمعیت، بی ترديد افزايش توليد پيش نيازي ضروري براي توسعه بخش كشاورزي و به تبعيت از آن جامعه روستايي و تامین امنیت غذایی به شمار مي رود.
توليد محصول نيز به نوبه خود تابعي از عوامل مختلف فيزيكي، بيولوژيكي و انساني است كه بيشينه سازي آن در دو بعد كمي و كيفي، تنها در صورت وجود توازن و تعادلي منطقي و هم افزا ميان عوامل ياد شده قابل دستيابي خواهد بود. از این رو انقلاب ژنی به عنوان يك تحول عظيم ضمن ايجاد مقاومت در آفات، سلامت مواد غذايي، بومسازگان هاي زراعي توانسته در تامین غذای بشر نقش اساسی داشته باشد. لذا می توان بیان داشت که کشاورزی در کشورهای کمتر توسعه یافته، فعالیتی عمدتاً دارای خطر (ریسکی) می باشد و تصمیم گیری ها و فعالیت های بهره برداران معمولا تحت تاثیر این پدیده و جنبه های مختلف آن قرار دارد.
از آنجا كه بسياري از مردم فقير در كشورهايي زندگي مي كنند كه بيشتر به كشاورزي وابسته هستند، بنابراين توسعه كشاورزي و دامداري اثر مستقيم بر ريشه كني فقر و گرسنگي خواهد داشت. كشورهاي توسعه يافته با توليد محصولات تراريخته سعي دارند تا باعث كاهش هزينه ها از يك طرف و افزايش كميت و كيفيت محصولات توليدي شوند كه اين مي تواند به نوعي باعث افزايش درآمد شود.
شواهد نشان مي دهد كه پذيرش محصولات تراريخته در كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه باعث افزايش درآمد كشاورزان مي شود. افزايش درآمد كشاورزان خرده پا در كشورهاي در حال توسعه اثر مستقيم در از بين بردن فقر و كيفيت زندگي دارد كه از موارد كليدي در توسعه پايدار هستند. در واقع افزايش ميزان پذيرش محصولات تراريخته توسط كشاورزان كشورهاي در حال توسعه با وجود قيمت بالاي بذور تراريخته باعث صرفه جويي قابل توجهي در هزينه ها مي شود كه ناشي از افزايش درآمد حاصل از رشد عملكرد و كنترل موثر خسارت است.
طبق گزارشات مستند، طي مروري بر پذيرش محصولات تراريخته در كشورهاي در حال توسعه گزارش كرد كه سود ناشي از صرفه جويي در مصرف علف كش هنگام استفاده از گياهان مقاوم به علف هرز و حشره به ترتيب بين 33 و 77 درصد بود. تحقیقات اخیر ثابت كرده اند سود اقتصادي حاصل از شخم نواري و كنترل علف هاي هرز در زراعت پنبه تراريخته در مقايسه با كشت پنبه سنتي كه در آن از شخم معمولي استفاده مي شود، بيشتر است.
گياهان تراريخته به زمين و كيفيت خاك كمك مي كنند. كاهش ميزان دست ورزي خاك به دليل عدم نياز يا نياز كم اين گياهان به شخم زدن سبب کاهش فرسايش خاك وافزایش ذخيره مواد آلي می شود كه به حفظ رطوبت خاك كمك می کند. محصولات تراريخته مقاوم به خشكي و شوري قابليت كشت در زمين هايي را كه براي زراعت محصولات عادي مناسب نيستند، دارند.
بنابراين می توان از آنها جهت بيابان زاديي نیز استفاده كرد. با کشت محصولات تراریخته، تولید دی اکسید کربن تا 7090 کیلوگرم در سال کاهش می یابد که معادل از دور خارج کردن بیش از 3 میلیون ماشین به مدت یک سال است.
بنابراین و بر اساس مطالعات صورت گرفته که در بالا نیز به برخی از آنها اشاره شد، استفاده از محصولات تراریخته به همراه شخم کارآمدتر زمین های کشاورزی میتوانند در راه رسیدن به توسعه پایدار موثر باشد.
دکتر الهام باقری راد، بیولوژیست
نوشتن دیدگاه