حالا اصلا در نهایت می‌شود کل مسابقه و داوری را به مردم واگذار کرد. مردمی که هم میتوانند بهترین فیلم را انتخاب کنند، هم بهترین بازیگر و کارگردان را. به گزارش سینماخبر ، ساختار جشنواره فیلم فجر مدتهاست که مورد انتقاد بسیاری از کارشناسان و اهالی رسانه است. ساختاری که بیش از سی و چند سال پیش ساخته و پرداخته شد و در شرایطی خاص که ایام پیروزی انقلاب و انداختن طرحی نو در سینمای بعد از انقلاب بود نهادینه شد. با این وجود در مدت این سی و پنج دوره، جشنواره هیچگاه تغییر عمده ای در ساختار نداشته و حتی در مواردی مثل جشنواره اخیر که مسولان جشنواره قصد تغییر اندکی در ساختار جشنواره را داشتند، آماج حملات و انتقادهای تند قرار گرفتند. اما با همه این انتقادات، چه بخواهیم و چه نخواهیم، واقعیت اینجاست که حالا و بعد از گذشتن از سی‌و پنج دوره، دیگر برگزاری جشنواره به سبک دهه 60 و 70 نه نیازهای سینما را مرتفع می‌کند و نه خواست اهالی سینما را. روز گذشته نامزدهای جشنواره سی‌و پنجم فیلم فجر اعلام شد. به محض اعلام نام‌ها هم به سیاق هرسال، واکنش‌ها شروع شد. عده‌ای آن را پلاسکوی سینما می‌دانستند، جماعتی آن را بی سلیقگی یا کج سلیقگی می‌شمردند و گروهی دیگر این چینش را تقریبا- و نه کاملا- منطقی می‌دانستند. بعضی دیگر هم البته گمان داشتند که این بسته اعلامی، بهترین انتخاب‌هایی بوده که میشد داشت. گمان می‌کنم در این میان، نظر دسته اول، نزدیک به حقیقت نیست. این گروه عمدتا طرفداران 3 کارگردانی هستند که فیلمهایشان یا آنطور که باید و شاید و یا اصلا دیده نشده است. از سوی دیگر این 3 کارگردان در فضای رسانه های غیررسمی مثل تلگرام و اینستا و ...به شدت فعال هستند و میتوانند با فضاسازی‌های حرفه‌ای و قوی نظراتشان را به بخش زیادی از جامعه تحمیل کنند. گروهی دیگر هم که منطقی‌تر هستند و مدعی کج سلیقگی یا بی‌سلیقگی می‌شوند عمدتا فقط از این چیدمان نام‌ها رضایت ندارند. اما چرایش را نمی‌دانند و پیشنهاد جدی هم برایش ندارند. مثلا دست آخر می‌گویند چرا این دو فیلم اینقدر نامزد نشده‌اند؟ چرا فلان فیلم در چندین بخش دیده شده و در بهترین فیلم نبوده ؟  چرا این دو تا نامزد نشده‌اند و دیده نشدند و ... ایرادهایی که وقتی دوباره به ْآن فکر می‌کنند متوجه می‌شوند که داوری‌ها حتی با سلیقه و منطق آنها هم چندان بد نبوده‌است و صرفا در اثز فضای ایجاد شده چنان تصوری داشته‌اند. گروه سوم اما اعتقاد دارند با بسته فیلم‌های موجود و با شرایط سخت انتخاب از میان 33 فیلم شاید با ضریب خطای 20-30 درصد، نتایج اعلام شده در مورد نامزدها منطقی است و دور از ذهن و عجیب نبوده است. گروه آخر هم  به هر دلیلی گمان می‌کنند انتخاب‌ها بهترین هستند اما واقعیت این است که در میان تمام این 4 دسته، این نارضایتی و شوک ریشه‌اش در مصداقها نیست (بجز گروه اول که قصدشان حمله است و زدن). واقعیت این است که حالا دیگر با ساختار جشنواره فیلم فجر، هر انتخاب دیگری هم نتیجه اش ناراحتی و تعجب است. حالا دیگر جشنواره فیلم فجر باید تغییر در ساختار را بپذیرد. باید بپذیرد که مثلا بخشی با نام مسابقه برای زمانی بوده که دست بالا سالی 40 فیلم بیشتر ساخته نمی‌شد و لازم بود آکسان گذاری روی بعضی جهت‌گیریها در سینما انجام شود. باید بپذیریم که حالا و با این حجم تولیدات و این نیروی تازه نفس که سال به سال بیشتر و بهتر می‌شوند، جایزه دادن و تاکید حتی می‌تواند اثر عکس داشته باشد و سینما را مبتلا به هدر دادن بخش زیادی از سرمایه ملی در مسیری کند که درست یا غلط روی آن تاکید شده است. حالا اصلا در نهایت می‌شود کل مسابقه و داوری را به مردم واگذار کرد. مردمی که هم میتوانند بهترین فیلم را انتخاب کنند، هم بهترین بازیگر و کارگردان را. اگر هم بناست آکسانی گذاشته شود، می‌شود همه جوایز را به همان جایزه‌ای خلاصه کرد که از قضا خیلی جدی گرفته نمی‌شود- سیمرغ «نگاه ملی» جشنواره فیلم فجر- الباقی هم کلا چشم انداز باشد و مجالی برای اهالی هنر و سینما تا بتوانند چشم اندازی از سال آینده سینما داشته باشند. یا در غیر اینصورت دست کم داوری را  در قالبی دیگر در آورده و به شکل و شمایل اسکار، فیلم هایی را که در سال گذشته اکران شده‌اند مورد قضاوت قرار دهند. دست کم در این قالب و با این شکل، فلان گروه و بهمان رسانه نمی‌توانند از عدم اطلاع مردم از فیلمها استفاده کند و جریان مطلوبش را راه بیندازد. در آن شرایط اغلب مردم بسیاری از فیلمها را دیده اند و اقبالشان را هم با فروش نشان داده اند. منتقدان هم نظراتشان را پیشتر در قالب نوشته ها یا در برنامه های مختلف نوشته یا گفته ‌اند. با این شکل دست گروه برگزار کننده هم برای افزایش تعداد داورها باز است و می‌توانند مثلا در رشته‌های مختلف از موسیقی و بازی تا کارگردانی و فیلمبرداری و ...گروه‌های چندنفره داوری تشکیل دهند و هر رشته را بصورت تخصصی داوری نمایند. فارس