روزنامه اعتماد نوشت: مساله اصلا غربي بودن يا غرب‌زدگي نبود؛ مرثيه‌اي بود كه هانيه توسلي در غم از دست دادن گربه‌اش با انتشار تصوير گربه مربوطه، در صفحه شخصي اينستاگرامش نوشت. اما كار بالا گرفت. معترضان به ميدان آمدند و علاوه بر انتقاد به هانيه توسلي كه چرا خودش را مادر گربه‌ خطاب كرده، تصاويري از اين بازيگر با شال بنفش و در حال حمايت از حسن روحاني را در توييتر دست به دست چرخاندند و آن را از يك پست اينستاگرامي و خصوصي به سمت يك ماجراي سياسي بردند. كاربري به اسم محمود قائدي نوشت: «دست روزگار از #توسلي #پيشي گرفت تا همه بفهميم دغدغه تكراركنندگان چيست!»  تمسخر معترضان اما به همين‌جا ختم نشد و آنها مرزهاي انتقاد به هانيه توسلي را با توييت‌هايي مانند: «مراسم خاكسپاري #گربه_هانيه در پيشول‌آباد متعاقبا اعلام مي‌شود» گسترش دادند و با فتوشاپ اعلاميه‌اي براي «پيشي توسلي» طراحي كردند كه سنگ تمام بگذارند. هشتگ «گربه_هانيه» روي ديگري هم داشت؛ كاربراني كه حق را به هانيه توسلي مي‌دادند و معترضان به پست اينستاگرامي او را فضولان مجازي ناميدند كه دنبال بهانه‌اند تا هر چيز بي‌ربطي را دستمايه تمسخر باورهاي عاطفي و حتي سياسي ديگران كنند. كاربري به اسم نورماه توييت كرد: «با شناختي كه از هانيه توسلي دارم، هر جا براي بچه‌هاي كار و بدسرپرست به كمكش نياز داشتيم، داوطلبانه حاضر مي‌شد».   كاربر ديگري نوشت: «از ما ترسناك‌تر وجود نداره. اون روح خبيثي كه پاي پست رنج هانيه توسلي اون‌طور وحشيانه نمود پيدا كرد، تمثيل جامعه واقعي ماست عزيزان».سيداحمد خميني هم توييت كرد: «كار به درست و غلط بودن وابستگي به حيوان، اشيا و. . . ندارم ولي واقعا تمسخر نداره زندگي و علايق شخصي ديگران. . . اخلاق گمشده فضاي مجازي. . . » و در اين ميان كاربري هم بود كه تمام حواشي مرگ گربه هانيه را در ١٤٠ كاراكتر اين‌طور توصيف كرد: «مي‌دونيد چيه ماجراي گربه از دست‌رفته تو ذوق مي‌زنه؟ مردم به صاحبش فحش مي‌دن، دوستاي منم اينجا دارن به مردم فحش مي‌دن كه حقيرن، بيشعورن!».