کد خبر: 34063
منتشر شده در پنج شنبه, 12 بهمن 1396 12:43
مثنوی : در نیم سوخته اشک ها خون می شود زان درنیم سوخته دیوار که خون گریست زان پهلوی شکسته نورمحرابت گواه توهست که ساجده ای خستگی،دست و آن سکوت که راضیه ای غنچه علم تو شده شکوفایی راه ولایت فریاد خطبه ی دفاعییت شده راه هدایت لباس شب شادی را که دهد؟ به سائل جزتو نیست به پوست و لیف خرما متمایل...
مثنوی : در نیم سوخته
اشک ها خون می شود زان درنیم سوخته
دیوار که خون گریست زان پهلوی شکسته
نورمحرابت گواه توهست که ساجده ای
خستگی،دست و آن سکوت که راضیه ای
غنچه علم تو شده شکوفایی راه ولایت
فریاد خطبه ی دفاعییت شده راه هدایت
لباس شب شادی را که دهد؟ به سائل
جزتو نیست به پوست و لیف خرما متمایل
درکناررسول درمانگر رزمندگان غزوه احد
در راستای رضای خدا نادیده گری زخود
در مدرسه تو تربیت سلسله حجت هاست
در دامن پاک و مهر تو نخل شهادت هاست
شعله فریاد زد که می سوزد کعبه فاطمه
کوچه از یا علییت چه دلتنگ و پر خاطره
اسماء بیا محسنم سقط می آید به گوش
صدای استخوان پهلو زآسمان برده هوش
زمین زشوق دیدنت چندیست لرزه افتاده
حیاو دین زین بی حیایی به گریه افتاده
راه روشن خانه تو می کند دل را چراغان
دور شدن از کوچه ی توکند زن را هراسان
قسم به کبودی صورتت ای ماه منظر علی
قسم به مهرت به خداحسنین وقرآن ونبی
دعای غروب جمعه رابخوان برآیه انتظار
خون شددل زین عریانی تن زنان نابکار
خاندوزی (هما)
انتهای پیام/
نوشتن دیدگاه