کد خبر: 34300
منتشر شده در پنج شنبه, 12 بهمن 1396 14:27
ساعت: 14:26 منتشر شده در مورخ: 1396/11/12 شناسه خبر: 1292723 شهید «عبدالله رُست» دانشجوی نخبه دانشگاه شهید بهشتی ارومیه دو ترم از دانشگاه را نگذرانده بود که عازم جبهههای حق علیه باطل شد و در عملیات والفجر ۸ شجاعانه برای انفجار پُل دواطلب شده و به شهادت رسید. به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به...
ساعت: 14:26
منتشر شده در مورخ: 1396/11/12
شناسه خبر: 1292723
شهید «عبدالله رُست» دانشجوی نخبه دانشگاه شهید بهشتی ارومیه دو ترم از دانشگاه را نگذرانده بود که عازم جبهههای حق علیه باطل شد و در عملیات والفجر ۸ شجاعانه برای انفجار پُل دواطلب شده و به شهادت رسید.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از فراهان خبر؛ شهید «عبدالله رُست» در سال ۱۳۴۴ در روستای غیاث آباد فراهان و در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود.
وی تحصیلات ابتدایی خود را در روستا گذراند و برای ادامه تحصیل به اراک عزیمت کرد که در دوران دبیرستان در انجمن اسلامی دبیرستان شهید مطهری فعالیت داشت و جوانی پرشور و انقلابی بود.
شهید رسُت در ایام مبارزات مردم انقلابی ایران علیه رژیم شاهنشاهی با آنکه سن وسال کمی داشت، در حد توان خود در مبارزات شرکت میکرد.
شهید پس از انقلاب و با شروع دفاع مقدس، چندینبار به جبهههای حق علیه باطل عازم شد و در عملیات والفجر مقدماتی، خیبر، بدر و والفجر ۸ حضور داشت. در اواخر سال ۶۲ در عملیات خیبر مجروح شد و در حالی که پایش در گچ بود، کتاب به دست گرفت و درس خواند و با معدل ۲۰ دیپلم گرفت.
در همین سالها بود که شهید رُست در کنکور سراسری شرکت کرد و در رشته بیولوژی دانشگاه شهید بهشتی ارومیه پذیرفته شد. این شهید بزرگوار پس از قبولی در دانشگاه از اعضای فعال و موثر جهاد دانشگاهی و انجمن اسلامی دانشجویان شد.
از مطالعات منظم تا تدریس کتابهای شهید مطهری/شهیدی که لحظهای از وقت خود را تلف نمیکرد
شهید نظم عجیبی در برنامههای روزمره داشت، هر روز قبل از اذان صبح بیدار شده و وضو میگرفت و به قرائت قرآن میپرداخت، به گونهای که همه همخوابگاهیهایش تحت تاثیر او قرار گرفته بودند. پس از نماز صبح، مستحبات نماز را به جا میآورد و شروع به درس خواندن میکرد.
عبدالله در مسیر دانشگاه دفترچه کوچک خود را از جیب بیرون می آورد و لغات انگلیسی را مرور و حفظ میکرد. شهید رُست یک لحظه از وقتش را تلف نمیکرد، به طوری که در زمانهایی هم که کاری نداشت، فقط ذکر میگفت.
شبها پس از خوردن شام روزنامه میخواند و خواندن نهج البلاغه، صحیفه سجادیه، روزنامه جمهوری اسلامی و مجله پاسدار اسلام، از جمله مطالعات روزمرهاش بود. حتی در شبهای امتحان نیز کوچکترین خللی در برنامههایش دیده نمیشد و با مطالعات قبلی سر جلسه امتحان حاضر میشد.
عبدالله از لحاظ مطالعات اسلامی در سطح بسیار عالی بود و در کلاس اول و دوم دبیرستان به همکلاسیهایش در انجمن اسلامی، کتابهای شهید مطهری از جمله فلسفه و روش رئالیسم را تدریس میکرد و بین دوستانش به عبدالله فیلسوف مشهور بود.
هر روز مطالعه دقیقی در زمینه سلسله مقالات سیاسی و اقتصادی داشت و این یکی از برنامههای روزانهاش بود و به شبهات دیگران نیز پاسخ میداد؛ به جرات میتوان گفت در میان دانشجویان هیچکس به اندازه او در این زمینه تبحر نداشت.
شهیدی که در میان همکلاسیهایش به عنوان یک میزان و الگو شناخته شده بود
با وجود اینکه مدت کمی در محیط دانشگاهی حضور داشت، اما آنقدر اظهارنظرها و موضعگیریهایش در مورد مسائل مختلف حساب شده، دقیق و منطبق با خط امام(ره) و اسلام بود که به عنوان یک میزان و الگو برای دوستانش شناخته شده بود.
شهید رسُت تاکید زیادی بر فرمایشات امام(ره) داشت و همه چیز را به فرمایشات ایشان ارجاع میداد. از اختلاف و دو دستگی بیزار بود و همیشه میگفت: «ریشه این مسائل در حب نفس است».
یکی از دوستانش در وصف شهید میگوید: «شهید رُست عارف واقعی بود، به یاد دارم شبی که از مرخصی آمده بود، نیمههای شب از خواب بیدار شده و در حال خواندن نماز شب بود که من بیچاره و غافل از خواب بیدار شدم و بیخیال از اینکه اذان صبح را گفتهاند یا خیر، با عجله بلند شدم، وضو گرفتم و نماز صبح را خواندم و خوابیدم. مدتی که گذشت دوباره از خواب بیدار شدم و دیدم که تازه اذان میگویند و عبدالله هنوز در حال نماز خواندن است. آن وقت بود که به حال او حسرت خوردم. وقتی چشمم به صورت نورانی او افتاد، چند لحظه با خود فکر کردم که نکند این آخرین دیدار ما باشد که همینطور هم شد».
عبدالله مدتی کار آمار لشگر ۱۷ را بر عهده داشت و از فرمولهای استاتیسمی و ریاضی برای این کار استفاده میکرد و آمار را تخمین میزد. جالب بود فردا که آمارها گرفته میشد، با آمار او یکی بود. به ریاضی علاقه بسیاری داشت و در حد نخبگان ریاضی بود.
پلی که رابط میان شهید و عالم بالا شد/پلی که عبدالله را به خدا رساند
شهید رُست دو ترم از دانشگاه را نگذرانده بود که در پاییز ۱۳۶۴ با کاروان دانشجویی راهی کربلای ایران شد. در عملیات فاو برای انفجار یک پل دواطلب میخواستند که این پل تنها معبر عراقیها بود. شهید رُست دواطلب این کار شد، اما به او گفتند که شما باهوش و باسواد هستید و بیشتر به درد لشکر میخوردید، بگذارید فرد دیگری برود، اما او نپذیرفت و پیشقدم شد.
او در انفجار این پل در ۱۲ بهمن ۶۴ عملیات والفجر ۸ در فتح شهر فاو به شهادت رسید و پیکر پاکش مفقودالاثر شد. پس از ۱۱ سال از شهادتش پیکر مطهر او در تفحص شهدا شناسایی شد و به آغوش وطن بازگشت.
بخشی از نامه شهید به همکلاسی هایش؛
«علم آنگاه ارزش است که حاصلش معرفت الله باشد و در خدمت و راهیابی به سرای رحمت ارحمالراحمین قرار گیرد. علم چون از این مقوله خارج شود وسیلهای برای کسب مقام دنیوی و نیل به مال و منال و دولت شده، حق از جایگاه خود بیرون رفته، تاریکی پرده استتار نور شده و ناحق بر حق غالب میشود. متملقان و نامردان روزگار از بند اسارت درآیند، باطل به جای حق درآید و پردههای عصمت دریده گردد و انسانهای شایسته و مقامهای عالیه در منجلاب تبهکاری گرفتار».
فرازی از وصیت نامه شهید رسُت؛
«بدانید سعادت دنیا و آخرت در اجرای فرامین قرآن، ائمه و ولایت فقیه است. خدا همه ما را توصیه کرده است به قیام برای خدا به صورت جمعی و وحدت بین همه مسلمانان و اجرای احکام الهی و آنچه که باید بماند، اسلام است؛ مهم نیست ما باشیم یا نباشیم. باید دعوت خدا و رسولش را در همه حال پاسخگو باشیم. دانشجویان، محصلان و مردم همه باید دو بال علم و ایمان را هماهنگ برای موفقیت اسلام به کار گیرند».
انتهای پیام/
نوشتن دیدگاه