کد خبر: 53852
منتشر شده در شنبه, 10 شهریور 1397 02:51
کندوکاوی درباره نقشفروشی در سینمای ایران تاجرالدین شاه آکتور سینما دیگر بازیگری را هم که پادوی یک شرکت تبلیغاتی بود، خیلیها میشناسند و قصه آن یکی هم که با راکت تنیس راه آکتورشدن را پیموده، موضوع تازهای نیست. اینها اما همه با یک سرفصل مشترک بهنام «کشف»، راهشان را به پرده سینماها باز کردند....
کندوکاوی درباره نقشفروشی در سینمای ایران
تاجرالدین شاه آکتور سینما
دیگر بازیگری را هم که پادوی یک شرکت تبلیغاتی بود، خیلیها میشناسند و قصه آن یکی هم که با راکت تنیس راه آکتورشدن را پیموده، موضوع تازهای نیست. اینها اما همه با یک سرفصل مشترک بهنام «کشف»، راهشان را به پرده سینماها باز کردند. گروهی دیگر از بازیگران هم خیلی «زیبا» سر از سینما درآوردند.
آنهایی که چشمهایشان رنگ داشت و به قول آن کارگردان قدیمی سینما، سگ! این گروه البته در همه سالهای تاریخ سینما چه در ایران و چه در دیگر نقاط دنیا همیشه حضور داشتهاند و حضورشان هم پذیرفته شده است. حالا بماند که در میان این بازیگران تعداد بسیار قلیلی تقلا کردند که جز زیبایی، سر از زیباییشناسی هم درآورند و ماندگار شوند.
روزگار اما عوض شده و حالا مدتهاست که بازیگری در سینما سرشاخ سبیل و طره موی آنهایی میچرخد که بیش از زیبایی و هنر، یا پول دارند یا به پولدارها متصلند. اینگونه است که کمکم نقشفروشی در سینما در حال بدلشدن به یک بحران است. حرف از تعاملاتی است که نتیجهشان در نهایت از این قرار خواهد بود:
من پول میآورم و فلان نقش را هم میخواهم. قدرت این افراد نه در تکنیکهای بازیگریشان نهفته است و گاهی نه در شمایل مخاطبپسندشان؛ قدرت آنها قدرت پول است؛ پولی که یا خودشان از جیب خرج میکنند یا اسپانسرهایشان به جیبشان میریزند تا نقشی به آنها برسد یا نقشی که به آنها رسیده پررنگ شود.
از کف بازار به سالن سینما
«قبل از هر چیز باید بگویم که امیدوارم این بحثها با کشیدهشدن به سمت برداشتها و قضاوتهای خالهزنکی و آبکی خاتمه نیابد و عدهای نگویند این بازیگران خودشان دنبال نقش هستند چون الحمدلله من همین امسال 3 کار مختلف انجام دادهام و به قدر سعیام از بازار تصویر کشور چه در سینما و چه در تلویزیون بهره برده و میبرم.
من اما با صدای بلند و بهعنوان عضو هیأت مدیره انجمن بازیگران سینمای ایران اعلام میکنم که سالهاست در سینمای ما بسیاری چیزها شکل اصیل خود را از دست داده است؛ ازجمله همین موضوع استفاده از بازیگران نه براساس توانایی و شخصیتی، بلکه براساس چهره و پول.» این سخن سرشار از قطعیت و ناراحتی فاطمه گودرزی در پاسخ به این سؤال است که چقدر نقشفروشی در سینمای ایران رواج دارد؟
گودرزی به همشهری میگوید: «الان انتخاب بازیگر توسط بسیاری از کارگردانان و تهیهکنندهها بر مبنای این است که چطور میتوانند به کمک این افراد فیلم بسازند. اصلا نباید از یاد برد که قبلا تهیهکننده سینمابودن برابر بود با سرمایهگذاری تهیهکننده در یک فیلم، اما الان چند سال است که سرمایهگذاری که حرفهای هم نیست،
پولش را به سینما میآورد و تهیهکننده هم نقش دیگری بهعهده گرفته است. البته من با اینکه کسی سرمایهاش را به سینما بیاورد و سرمایهاش بیشتر شود، مشکلی ندارم، اما موضوع این است که این افراد غیرحرفهای چقدر میتوانند به سینما ضربه بزنند. الان بسیاری از سرمایهگذاران از کف بازار وارد سینما میشوند و این اتفاق ضربه هولناکی به سینما وارد کرده و میکند.»
خرج ذوق
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن برای فیلم «غزال» در دهه70 تأکید میکند که در سینما اتفاقات دیگری هم در حوزه نقشفروشی میافتد و نباید همهچیز را صرفا با عینک مسائل اخلاقی نگریست. او میگوید: «الان خیلی رایجشده که سازندگان میگویند من فلانی را میآورم بهعنوان بازیگر، هم کار یاد میگیرد و ذوق بازیگرشدن و معروفشدنش را مرتفع میکند و هم مبلغ قابل ملاحظهای پول برای پروژه میآورد. کیفیت نازل بسیاری از فیلمها و البته بازیها ناشی از چنین تصمیماتی است.
این افراد هنرمند نیستند بلکه گروهی بیزینسمن هستند که به توانایی هنری خودشان اعتمادی ندارند و به همین دلیل از راه دیگری که همان تجارت است، وارد این حرفه میشوند. حالا من اصلا به آن موضوع سوءاستفادهها و مشکلات دیگر اصلا ورود نمیکنم چون بالاخره هر شخص خودش اجازه میدهد که چه اتفاقی برایش بیفتد.»
بازیگر سریالهای خاطرهانگیز «رعنا» و «آیینه» حتی به آثاری اشاره میکند که در آنها بازیگر برای داشتن نقش اصلی حتی دستمزد هم نمیگیرد و از تهیهکنندههایی نام میبرد که بازیگران فیلم را براساس تعداد فالوئرهای اینستاگرام انتخاب میکنند. گودرزی میگوید: «این روزها بازیگران توانمند مثل همیشه تلاش میکنند اما دیده نمیشوند چون چیزی جز استعداد ندارند ولی این مسئله فعلا اهمیت ندارد چون اکثر فیلمسازان فقط به این فکر میکنند که چهکسی میتواند آنها را پولدارتر کند و چهکسی میتواند سرمایه فیلم بعدیشان را تأمین کند.»
او درباره اینکه میشود از طریق صنف بازیگران خانه سینما اقدامی برای مقابله با نقشفروشی کرد هم جواب تلخی میدهد: «مدتها این موضوع را پیگیری کردیم اما گفتند قانونی وجود ندارد که همه فیلمسازان مجبور باشند از اعضای انجمن بازیگران برای پروژهشان بازیگر انتخاب کنند. البته این موضوع در جاهای دیگر دنیا هم هست اما بقیه بهدنبال یک استعداد ناب برای یک اثر درخشان میگردند و ما بهدنبال پول هستیم. صنف تهیهکنندگان سینما حتی حاضر نشدند درباره این موضوع با ما وارد مذاکره شوند چه رسد به اینکه از ما حمایت کنند.»
گودرزی که این روزها سریال «لحظه گرگومیش» همایون اسعدیان را در نوبت پخش دارد، در پایان حرفهایش تأکید میکند: «متأسفانه روابط حاکم در بخش عمده سینمای ما باعث شده تا نقشها در مهمانیها و با ارتباطات خاص تقسیم شوند. اصلا به همین دلیل است که اکثر تولیدات ما با موضوع جوانان و با بازیگران جوان ساخته میشوند و ما از یاد بردهایم که در همه دنیا به جز جوانها برای میانسالها هم فیلم ساخته میشود.»
به دستمزدم ضریب بده
«خدا را شکر تا به حال چنین بازیگری به پست من نخورده است و احتمالا میدانند ما اهل این کارها نیستیم یا فکر میکنند ما خیلی پولداریم سراغ ما نمیآیند تا نقشی را تصاحب کنند اما درباره این موضوع بسیار شنیدهام.» این حرف محمود رضوی است که امسال بهعنوان تهیهکننده، 2 فیلم «لاتاری» و «دارکوب» را روی پرده داشته است. رضوی میگوید: «اخیرا شنیدهام که سوپراستار معروف سینما در قراردادهای جدیدی که میبندد، به تهیهکنندهها میگوید مبلغ قرارداد من را بهجای ایکس تومن، 2ایکس تومن ببند و من هم در عوض برایتان اسپانسر میآورم.»
تهیهکننده «ماجرای نیمروز» البته تأیید میکند که درخواست دستمزد بالا از او برای بعضی نقشها بیسابقه نیست اما او زیر بار این مبالغ نامتعارف نرفته است. رضوی میگوید: «در هالیوود دستمزد بالا، آوردن اسپانسر توسط بازیگر و روابط مالی اینچنینی وجود دارد اما اول اینکه مشاوران و مدیران برنامههای بازیگران این کارها را پیگیری میکنند و ثانیا اینکه ما درباره سیستمی حرف میزنیم که کاملا ضابطه و قاعدهمند است نه مثل سینمای ما که هیچ فرمول مشخصی برای موفقشدن فیلمی در آن وجود ندارد و اصلا نمیتوان پیشبینی کرد که چه فیلمی میفروشد و چه فیلمی در گیشه شکست میخورد.»
نوشتن دیدگاه