کد خبر: 9639
منتشر شده در دوشنبه, 11 ارديبهشت 1396 16:12
از این رو بی پرده به سراغ یکی از جانبازان تویسرکانی می رویم، فردی که یکی یکی به شهادت رسیدن دوستان با محبت و مهربان خود را دیده و این روزها با مدال جانبازی از خاطرات روزهای جبهه و جنگ می گوید.جانبازان را در حقیقت شهدای زنده می دانند، چه جانبازنی که دست و پای خود را از دست داده اند، چه آنان که...
از این رو بی پرده به سراغ یکی از جانبازان تویسرکانی می رویم، فردی که یکی یکی به شهادت رسیدن دوستان با محبت و مهربان خود را دیده و این روزها با مدال جانبازی از خاطرات روزهای جبهه و جنگ می گوید.جانبازان را در حقیقت شهدای زنده می دانند، چه جانبازنی که دست و پای خود را از دست داده اند، چه آنان که شیمیایی شده اند و اکنون نفسشان به کپسول هوا گره خورده است و چه آنان که موج انفجار بر سرشان آور شده و این روزها زخمی آن دوران هستند و اما جانبازان ضایع نخاعی را هم نباید از یادبرد، که اگر کسی به دادشان نرسد به سختی ویلچرخود را از این سو به آن سو می برند.
«محمدرضا نانکلی» جانباز 50 درصدی است که تیر و ترکش و یادگاری هایی بسیاری در بدنش از دوران دفاع مقدس دارد. در ان روزها زمانی که خمپاره ای در نزدیکی او منفجر می شود، از ناحیه پا به شدت مجروح شده، به طوری که استخوان زانویش شکسته و به عقب می رود، در بیمارستان می خواهند پای او را قطع کنند، اما شفایش را از امام رئوف می گیرد و پایش قطع نمی شود.
او همرزم شهیدانی از شهرمان همچون شهید احسانی، شهید غلام رضااکبری، شهید عزت الله الوند، شهید علی احمد اسماعیل بگی، شهید امید سعادتی، شهید حسن ربیعی، شهید مجید رضئیی ، شهید حجت اسکندری و شهید حاج قاسم محمدی دوست بوده است.
نانکلی می گوید که از پیرانشهر تا فاو در تمام مناطق جنگی در دوران دفاع مقدس حضور داشته و اما چندین عملیات هم به دلیل مجروحیت و بستری بودن در بیمارستان سعادت حضور نداشته است.
لحظه پیروزی رزمندگان اسلام و پیروزی خرمشهر می شود بهترین خاطرات او و بدترین خاطراتش گره می خورد با شهادت دوستانش.
از قایقی می گوید که حامل چند مجروح است و در نزدیکی خاکریز خط مقدم، سکاندار قایق شهید می شود و قایق روشن به سمت عراقی ها تغییر مسیر می دهد، او به عنوان داوطلب برای بازگرداندن قایق به آب می زند و شناکنان در محلی که نی شکسته ها امان هر انسانی را می برد به قایق می رسد، کابلی را به قایق می بندد و کمی به خاک ریز خودی نزدیک می شود، اما در این بین و در زمان کشیدن قایق، کابل پاره می شود و شهید حسن نانکلی می رود قایق را به ساحل خودی می رساند و در حال خستگی در حالی که به دیواره کانال تکیه می دهد، در همان لحظه گلوله توپی مستقیم به او می خورد و در جا شهید می شود و موج انفجار این جانباز تویسرکانی را هم می گیرد.
نانکلی شهدایی همچون شهید کاوه، شهید بروجردی، شهید حاج رضا زرگر، شهید حاج حسین همدانی و شهید همت شهید صیاد شیرازی را از نزدیک دیده است و از خاکی بودن و خلوص قلب های آن ها حرف ها به میان می آورد.
او می گوید: از عنایات اهل بیت(ع) که در دوران مقدس زیاد گفته و دیده شده و اما برای من به همین اندازه بگویم که اکنون اگر من سر پاهای خودم ایستاده ام و پاهایم قطع نشده، عنایت امام رضا(ع)، این امام رئوف و شفایی است که ایشان به من عطاء کرده.
«قائم نانکلی» فرزند این جانباز تویسرکانی هم می گوید: به مناسبت شهادت حاج حسین همدانی پیام تبریک و تسلیت برای پدرم فرستادم، چند دقیقه ای نگذشت که با من تماس گرفت و با بغض و گریه، خاطره ای از جوانمردی آن سردار رشید اسلام گفت، آن جا که سال 79 پدرم برای خرید خانه هزینه کافی ندارد و به واسطه یکی از دوستان با سردار دیدار می کند و او صبح قبل از ورود سردار درب دژبانی منتظر حاج حسین می ایستد تا او می آید.
پس از آن و بعد از حال و احوال پرسی، صحبت از همدان و یاد خاطره لشکر 32 انصار الحسین(ع) می شود و شهید او را دعوت به یک صبحانه خودمانی می کند و با رویی خوش جویای مشکل پدرم می شود، زمانی که متوجه می شود، برای پدر در آن سال دو میلیون وام تهیه و یک میلیون آن وام را از پس انداز خودش پرداخت می کند و به عنوان هدیه به پدرم می بخشد.
این روزها نانکلی از روایت های دروغینی که از جنگ توسط عده ای عنوان می شود، بسیار ناراحت می شود و عنوان می کند: دوست دارم جنگ را آن طور که بوده روایت کنند و آن همه راستی و صداقتی را که در جنگ بود به نسل جدید بدون کم و کاستی انتقال دهند.
او هیچ گاه به سراغ درجه و درصد جانبازی نرفته است، چرا که معتقد است با خدا و برای دینش معامله کرده است.
اما بیشتر برای جوانان بیکار غصه دار می شود و ناراحت از این همه اختلاس و دزدی است، می گوید: نسل جوان اگر واقعیت ها و اخلاص رزمندگان دوران دفاع مقدس برایشان بازگو شود، هیچ گاه حرف های اختلاس کنندگان و نجومی بیگران کنونی و حامیانشان را باور نمی کنند و خود دست به ساختن آینده یشان می زنند.
تصویر اول، مجروح شدن جانباز پر افتخار تویسرکانی در یکی از عملیات ها
زنگنه
انتهای پیام/
نوشتن دیدگاه