این پروژه که نام آن را «ماشین زمان ونیز» گذاشته‌اند، اسنادی مثل نقشه، تک‌نگاری، دست‌نوشته و نت‌های موسیقی را اسکن خواهد کرد. به این صورت نه‌تنها گوشه‌های پنهان تاریخ در اختیار محققان قرار می‌گیرد، بلکه به لطف پیشرفت‌هایی که در حوزه‌ی یادگیری ماشینی انجام شده، این محققان می‌توانند دست به جست‌وجو در میان اطلاعات بزنند و آن‌ها را با هم مقایسه بکنند. اگر این پروژه به موفقیت برسد، راه برای پروژه‌های بلندپروازانه‌ی بعدی‌ای هموار خواهد شد که دیگر ماشین‌های زمان را در مراکز تاریخی، فرهنگی و تجاری اروپا به هم متصل و دانشی را آشکار می‌کند که در عرض چند قرن در این قاره ذخیره شده است. کاپلان که مسئول لابراتوار علوم انسانی دیجیتال در موسسه‌ی فدرال تکنولوژی (EPFL) در لوزان سويیس است، می‌گوید که این پروژه درواقع به‌نوعی گوگل و فیس‌بوک برای قرن‌های گذشته تبدیل خواهد شد. با این‌که در چند دهه‌ی گذشته پروژه‌های دیجیتال علوم انسانی برای اسکن، یادداشت‌گذاری و نمایه‌نویسی متون کم نبوده، پروژه‌ی حاضر از آن جهت متفاوت است که ابعاد چشمگیری دارد و از تکنولوژی‌های جدیدی بهره می‌برد از اسکنرهای فوق مدرنی که می‌توانند حتی کتاب‌های بازنشده را اسکن کنند، گرفته تا الگوریتم‌های سازش‌پذیری که اسناد دست‌نویس را به متونی دیجیتال و قابل جست‌وجو تبدیل می‌کنند. دستاورد این پروژه از حوزه‌ی تاریخ فراتر خواهد رفت، مثلا اقتصاددان‌ها و اپیدمیولوژی‌شناس‌ها هم مایلند به اسنادی دسترسی داشته باشند که از ده‌ها هزار شهروند متوسط باقی مانده و می‌توانند نحوه‌ی توسعه‌ی بازارهای مالی یا گسترش بیماری‌هایی مانند طاعون را توضیح دهند. لوران داستون، عضو هیئت‌علمی گروه تاریخ علم در موسسه‌ی ماکس پلانک واقع در برلین، می‌گوید: «امکانات مختلفی که این پروژه به دست خواهد داد، برای همه‌ی ما هیجان‌انگیز است. من به سختی می‌توانم تا انتهای پروژه صبر کنم.» ونیز بهترین شهر برای این آزمایش است؛ چراکه از نظر تاریخی به‌اندازه‌ی کافی مهم است و اسناد مرتب و منظمی هم دارد. این شهر در قرن پنجم به دست مردمی از امپراتوری روم تأسیس شد که از دست مهاجمان بربر شمالی فرار می‌کردند. مرداب‌های ناخوشایند این منطقه به‌اندازه‌ی کافی از شهر محافظت می‌کرد و جایگاه آن در انتهای شمالی دریای آدریاتیک هم باعث برتری استراتژیک آن می‌شد. این شهر خیلی زود به واسطه‌ی تجارت میان اروپای غربی و شرق تبدیل شد و همین، دلیل افزایش قدرت و ثروت آن بود. ناپلئون بناپارت، امپراتور فرانسه، در سال 1797(1176) این جمهوری آرام را منقرض کرد. در سال 1815 (1194) صومعه‌ی قدیمی فراری تبدیل به آرشیو دولتی ونیز شد و در عرض چند دهه‌ی بعد، تمامی اسناد دولتی شامل گواهی‌های فوت، اسناد پزشکی، دفاتر ثبت، نقشه‌ها و طرح‌های معماری، مجوزها و ... که برخی متعلق به نقاط دیگر ایتالیا بودند، به این‌جا منتقل شدند. یکی از مهم‌ترین این اسناد، گزارش سفرای اروپا و امپراتوری عثمانی است که منبع بی‌همتایی از اطلاعات دقیق در مورد جزئیات زندگی روزمره محسوب می‌شود. بیشتر این اسناد که اغلب به زبان لاتین یا به گویش ونیزی نوشته شده‌اند، تابه‌حال به دست هیچ تاریخدان مدرنی نیفتاده‌اند. یک شغل تازه شغل کاپلان همیشه این بوده که از هوش مصنوعی (AI) در علوم انسانی و بیشتر زبان‌شناسی استفاده کند. او همیشه قصد داشته از همین تکنیک برای ساختن یک ماشین زمان در یکی از شهرهای اروپایی استفاده کند که آرشیوی قدیمی و ارزشمند دارد. وقتی مسئولان EPFL و دانشگاه کافوسکاری ونیز تصمیم به همکاری گرفتند و درخواست ثبت ایده دادند، او بلافاصله پیشنهاد کرد که ماشین زمان خود را در ونیز به وجود بیاورد. او هنوز اولین بار را که در 2012 (1391) به این آرشیو قدم گذاشت، به خوبی به یاد دارد. زمان در بیش از 300 اتاق این آرشیو که از نظر دمایی کنترل شده نیستند، متوقف شده است. در زمستان، آرشیو به شکل گزنده‌ای سرد است و در تابستان، به شکل خفه‌کننده‌ای گرم. اسناد ظریف و شکننده از کف تا سقف روی هم تلنبار شده‌اند و بعضی‌ها از گوشه کم‌کم خرد می‌شوند و ذرات آن‌ها در هوا معلق است. اسکن تاریخ حتی قبل از مطرح شدن ایده‌ی ماشین زمان ونیز، آرشیوهای دولتی فرآیند دیجیتالی شدن را با استفاده از بودجه‌ی وزارت فرهنگ ایتالیا شروع کرده بودند. در سال 2006 (1385) یک اسکنر بسیار بزرگ و تخصصی، برنامه‌ی اسکن نزدیک به 3000 نقشه‌ی ارزشمند از شهرهای ایتالیا را شروع کرد که بسیاری از این نقشه‌ها به دستور ناپلئون رسم شده بودند. ماشین زمان ونیز جان تازه‌ای به این فرآیند داد و اسکنرهای جدیدتر و سریع‌تری را به میدان آورد که به طور ویژه برای همین پروژه طراحی شده‌اند. آن‌ها یک بازوی رباتی دارند که کتاب‌ها را ورق می‌زند و یک اسکنر چرخشی هم بازوی چرخان دو متری دارد که به تکنسین‌ها اجازه می‌دهد در دو سوی دستگاه بايستند و همزمان اسنادی به‌اندازه‌ی برگه‌ی A3 را در آن قرار دهند. این اسکنرها به خط تولیدی تبدیل شده‌اند که هر ساعت هزاران تصویر باکیفیت را ثبت مي‌كنند و حجم عظیمی از داده‌ها را برای ذخیره به ونیز و لوزان می‌فرستند و کامپیوترهای پیشرفته هم این تصاویر را تبدیل به متون دیجیتال می‌کنند تا حاشیه‌نویسی شوند. خوانش خودکار متن‌های دست‌نویس و قدیمی یکی از مهم‌ترین چالش‌های این پروژه است. نرم‌افزارهای استاندارد شناسایی حروف می‌توانند کتاب‌های اسکن‌شده را کلمه به کلمه بخوانند و درنتیجه قابلیت جست‌وجو در آن‌ها را دارند، اما این برای متن‌های دست‌نویس ممکن نیست، چون شکل حروف بین نویسندگان مختلف فرق می‌کند و در طول زمان هم تغییر شکل می‌دهد. در حال حاضر، برنامه‌ای در اتحادیه‌ی اروپا معروف به «شناسایی و احیای اسناد آرشیوی» (READ) دنبال می‌شود که مشغول بررسی رویکردهای مختلف برای حل همین مسئله است. یادگیری ماشینی به الگوریتم‌هایی وابسته است که با دریافت اطلاعات بیشتر، قوانین و رفتار خود را تغییر می‌دهند و با استفاده از تجربه‌های جدید، مهارت خود را بالا می‌برند. الگوریتم‌های ماشین زمان برای تحلیل ساختار متون و بیرون کشیدن شکل‌های گرافیکی مشابه طراحی شده تا بتواند میان آن‌ها ارتباط برقرار کند. این به کاربر اجازه می‌دهد تا نام مشخصی را در یک متن بيابد و بعد از سیستم بخواهد تا با جست‌وجوی بیشتر نشان بدهد که این نام در کدام متون دیگر که در پایگاه داده‌ای وجود دارند، تکرار شده است. در دهه‌ی بعد، ممکن است این اسکنرها به ابزاری مجهز شوند که می‌توانند کتاب را حتی بدون باز کردن آن بخوانند. این ایده که در حال حاضر در EPFL در دست توسعه است، بر پایه‌ی سی‌تی اسکن کامپیوتری قرار دارد که از آن در پزشکی هم استفاده می‌شود. در این تکنولوژی، تصاویر ثبت شده از زوایای مختلف با کمک اشعه‌ی ایکس، شکلی سه‌بعدی از لایه‌های مختلف داخل کتاب را به وجود می‌آورد. محققان EPFL در حال بررسی ترکیب جوهرهای باستانی هستند تا مولکول‌هایی را شناسایی کنند که می‌تواند عامل کنتراست مناسبی برای اشعه‌ی ایکس باشد. در آن صورت مي‌توان کتاب‌ها را سریع‌تر اسكن كرد، کتاب‌های آسیب‌دیده را بدون تخریب بررسی كرد و به صدها هزار سند شکننده‌ی آرشیو ونیز هم دسترسي پيدا كرد. شبکه‌های اجتماعی ماشین زمان ونیز همین حالا هم نشان داده که چطور می‌تواند درک محققان از گذشته را تغییر دهد. روایت‌هایی که در کتاب‌های تاریخ آمده معمولا حول افراد مهم نوشته شده، چون اطلاعات بیشتری از آن‌ها در دسترس است، اما این ماشین زمان پر از ثبت‌های روزمره و پیش‌پا افتاده‌ای است که مسئولان دولتی در مورد جمعیت حاضر در شهر ثبت می‌کردند. این به تاریخدان‌ها اجازه خواهد داد تا زندگی صدها هزار انسان معمولی -هنرور و مغازه‌دار، پیک و تاجر- را بازسازی كنند و روایت‌های تاریخی بهتری را به وجود بیاورند. دیوان‌سالاری کارآمد ناپلئون برای این پروژه بسیار ارزشمند است. یکی از نقشه‌های ونیز که او در سال 1808 (1187) دستور رسم آن را داد، زیربنای اطلاعات مفیدی شده است که به مورخان کمک می‌کند اطلاعات جغرافیایی را به داده‌های سرشماری سال 1740 (1119) اضافه کنند که شهروندان مالک یا موجر ونیز را مشخص می‌کند. ترکیب این با اطلاعات سه‌بعدی در مورد ساختمان‌هایی که از نقاشی‌ها به دست آمده باعث شده ماشین زمان ،یک گشت انیمیشنی در ونیز بسازد که نشان می‌دهد در آن زمان، در هر ساختمان چه کسب‌وکاری برپا بوده است. کاپلان می‌گوید: «شاید ناپلئون جمهوری ونیز را از بین برده باشد، ولی از نظر ما او مهم‌ترین نقطه‌ی شروع برای بازسازی تاریخ است.» ماشین زمان ونیز فرض را بر این گذاشته که میان افرادی که نامشان همگی در یک سند آمده، رابطه‌ای وجود دارد و همین باعث می‌شود که هر فرد به یک گره در شبکه‌ی ارتباطات تبدیل شود. وقتی نام یکی از این افراد در سند دیگری ظاهر می‌شود، شبکه رشد مي‌كند و بزرگ‌تر می‌شود. این شبکه به تاریخدان‌ها اجازه خواهد داد جزئیات بیشتری را در مورد شمار زیادی از ساکنان سابقا ناشناخته‌ی ونیز و فراتر از آن به دست آورده، جایگاه آن‌ها را در جامعه مشخص کنند. منبع: همشهري دانستنيها