تاریخ چاپ: ۱۳۹۶/۱۰/۱۱ شماره خبر: ۳۳۳۴۳۹۵ بزرگنمایی متن خبر «دنیای اقتصاد» بررسی کرد رشد قیمت‌ها در بازار آتی سکه باز هم از سر گرفته شد و این واقعیت به معنی آن است که بازار آتی پس از ۴ هفته وارد یک فاز جدید از نوسان قیمت‌ها شده است. رخدادی که می‌تواند چهره جدیدی از این بازار را در روزهای آینده رقم بزند. قیمت سکه آتی در روز ابتدایی هفته جاری با یک رشد محسوس رو به رو شد تا جایی که تنها در خلال یک روز شاهد بودیم که قراردادهای تحویل اسفندماه نزدیک به ۵/ ۲ درصد افزایش قیمت را تجربه کردند. شرایطی که مدت‌ها بود با واقعیت‌های بازار آتی همخوانی نداشته ولی از روز شنبه شاهد هستیم که یک روند صعودی جدید در بازار آتی آغاز شده است و تا لحظه تنظیم این گزارش هنوز هم این روند صعودی ادامه دارد. به نظر می‌رسد می‌توان درخصوص این روند جدید قیمتی با صراحت بیشتری سخن گفت زیرا اغلب شواهد از رشد ممتد قیمت‌ها خبر می‌دهد آن هم در وضعیتی که داده‌های مهمی در این بازار خودنمایی کرده و البته در ذهن تحلیلگران از این سو به آن سو حرکت می‌کند.  رشد محسوس بهای جهانی طلا و رسیدن به قیمت‌هایی بالاتر از ۱۳۰۰ دلار در هر اونس، رشد قیمت دلار در بازار آزاد، ضعف بازارهای رقیب مخصوصا بازار سهام در روزهای اخیر و همچنین خوش‌بینی به تداوم افزایش نرخ در بازار آتی را می‌توان محرک‌های این روند افزایشی قیمت‌ها به شمار آورد. اگرچه ذات رشد قیمت‌های جهانی طلا را باید یک داده مثبت و مهم برای بازار آتی به حساب آورد ولی به نظر می‌رسد این سیگنال هنوز برای رشد قیمت‌ها کافی نباشد زیرا حباب قیمتی در بازار آتی و نقدی یک واقعیت غیرقابل کتمان است. این رشد قیمتی شاید حکایت از آن دارد که بازار باز هم به افزایش قیمت دلار متمایل است و البته شواهد مهمی از این خوش‌بینی در قیمت‌های مورد معاملات در بازار آزاد نیز دیده می‌شود. در صورت پذیرش واقعیت‌های بازار آتی و با فرض ثبات قیمت‌های جهانی طلا در سطوحی نزدیک به ۱۳۰۰ دلار، ذهنیت فعالان این بازار بر احتمال رشد قیمت دلار تعلق دارد؛ اگرچه باید رشد بهای سکه در بازار آتی را مقطعی ارزیابی کرد زیرا ترسیم آینده قیمت‌ها به شواهد بیشتری نیاز دارد. با فرض وجود حباب قیمتی در بازارهای نقدی و آتی سکه، روزهای مهمی پیش چشم این بازار قرار گرفته اگرچه میل به رشد قیمت‌ها را می‌توان در تار و پود فعالیت بازار مشاهده کرد.   طلا درگیر عرضه پول آمریکا بهای جهانی طلا در روزهای اخیر رشد محسوسی را تجربه کرد تا بتوان دو هفته گذشته را زمانی برای رشد ممتد قیمت طلا در بازارهای جهانی به شمار آورد. این وضعیت موجب شد تا آغاز سال ۲۰۱۸ میلادی، بهای طلای جهانی در سطوحی بالاتر از ۱۳۰۰ دلار در هر اونس کار خود را آغاز کند. قیمتی که در پایان هفته گذشته به ثبت رسید و نشان‌دهنده تغییر فاز جدی بهای جهانی طلا محسوب می‌شود. رخدادی که در گزارش‌های پیشین به آن اشاره کرده بودیم ولی هم اکنون اوج خودنمایی این سیگنال قیمتی است. کاهش ارزش دلار در بازارهای جهانی را نیز باید یکی از دلایل اصلی رشد قیمت طلا محسوب کرد اما شاید بتوان یک سیگنال مشخص را رهگیری کرد که بر هر دو داده فوق یعنی نوسان قیمت طلا و ارزش دلار جهانی توامان تاثیر‌گذار باشد. نگاهی به تغییر آمار متغیرهای پولی در آمریکا نشان می‌دهد که پایه پولی این کشور (M۰) به شدت افزایش داشته و به یکی از بالاترین سطوح در یک سال اخیر دست یافته است. همین سیگنال شاید برای کاهش ارزش دلار در بازارهای جهانی کافی باشد که دقیقا چنین ادعایی در روزها و هفته‌های اخیر خودنمایی کرده است. در پایان هفته گذشته میلادی ارزش دلار آمریکا به کمترین سطح در ۳ ماه اخیر رسیده که رخدادی همپای رشد پایه پولی آمریکا محاسبه می‌شود. البته در گذشته چنین ارتباطی بین پایه پولی، ارزش دلار و طلای جهانی مورد بررسی قرار گرفته بود ولی هم‌اکنون که شواهد بیشتری از این رخداد در دسترس است می‌توان با صراحت بیشتری در این خصوص صحبت کرد. البته این روند نیز می‌تواند مد نظر قرار بگیرد که با افزایش پایه پولی ارزش دلار کاهش می‌یابد یا با کاهش ارزش دلار نیز بهای طلای جهانی تقویت خواهد شد اگرچه این روند قیمتی نیز با ادعای فوق در تضاد نبوده و حتی می‌توان از یک همخوانی کلی در این رویکرد قیمتی سخن گفت. با توجه به این شرایط قیمت‌هایی بالاتر از ۱۳۰۰ دلار در هر اونس برای طلا توجیه‌پذیر است اما ذات تغییرات به دلیل خالی شدن التهاب قیمتی و خروج سفته‌بازها و نقدکردن سودآوری این نوسان نرخ می‌تواند در کوتاه‌مدت بر بازار تاثیرگذار باشد. البته این رخداد در ساعات پایانی معاملات در هفته گذشته نیز خودنمایی کرد و البته می‌تواند باز هم نقش‌آفرین باشد.  با توجه به این شرایط و در صورت بازگشت آرامش قیمتی به بازارهای جهانی طلا شاید بتوان نرخ‌هایی نزدیک به ۱۳۰۰ دلار در هر اونس را یک سطح متعادل برای بازار طلا به حساب آورد اگرچه برای این ادعا به شواهد بیشتری نیاز است که در مقایسه با سایر بازارهای رقیب و البته بازارهای سهام و بازارهای کالایی باید مورد رهگیری قرار گیرد.