به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، اهمیت روابط ایران و چین و ریشه یابی دلایل آن باعث نگارش مقالات، پایان نامه ها و کتب بسیاری در این زمینه شده است. به عنوان نمونه «هویت های بین المللی جمهوری خلق چین و روابط با ایران (2013-1979)» عنوان رساله دکتری رشته روابط بین الملل دانشگاه تهران به قلم «فریبرز ارغوانی پیرسلامی» است که در ادامه به بخش هایی از آن اشاره می شود.یکی از موضوعات چالش برانگیز سیاست خارجی ایران در دو دهه اخیر بحث در مورد ماهیت روابط این کشور با جمهوری خلق چین بوده است. در پی انقلاب اسلامی و افزایش تنش های ایران با غرب از یک سو و نیازهای رو به افزایش چین به ایران در حوزه های اقتصادی و تلاش برای ایجاد توازن در برابر امریکا با استفاده از اهرم ایران از سوی دیگر روابط چین و ایران همواره با روندی رو به گسترش همراه بوده است. با این حال، در حالی که راهبردها و الگوهای رفتاری ایران در دوران بعد از انقلاب حاکی از تمایل این کشور برای ارتقای همکاری های رو به افزایش به سطح همکاری راهبردی با چین بوده اما راهبردها و سیاست های اتخاذ شده از جانب چین نشانگر عدم تمایل این کشور برای ایجاد چنین مناسباتی بوده است.این رساله با طرح پرسشی یادآور می شود که چرا در دوران بعد از انقلاب اسلامی علی رغم وجود نیازهای متقابل و تمایل ایران به ارتقای روابط خود با چین به سطح همکاری راهبردی، بیجینگ تاکنون به این شکل از روابط تن نداده است؟نگارنده با گزینش رویکرد نظری سازه انگاری معتقد است که تکثر هویت های بین المللی چین مانع از شکل گیری همکاری راهبردی میان دو کشور شده است. تکثر هویت های بین المللی چین از واقع گرایی چینی و جهان سوم گرایی گرفته تا هویت قدرت های بزرگ و چندجانبه گرا باعث شده تا با تعریف نقش های مختلف برای چین در عرصه بین الملل منافع خاصی برای هر یک از این نقش ها مترتب شده و در نتیجه الگوهای رفتاری این کشور نیز متفاوت شود؛ موضوعی که در دوران قبل از انقلاب اسلامی و دهه 1970 م. به دلیل هویت تقریباً ثابت این کشور باعث شده بود تا روابط چین و حکومت پهلوی صرفاً در حالت تعارض (1970-1949) و یا همکاری (1979-1971) باشد.در راستای ارزیابی این ادعا، رساله در بخش نخست به واکاوی هویت های بین المللی چین و شناخت عوامل داخلی و خارجی در تکوین آن ها می پردازد. در بخش دوم سه حوزه موضوعی روابط سیاسی - دیپلماتیک، نظامی - استراتژیک و اقتصادی میان چین و ایران از یکدیگر متمایز شده و با بررسی روندهای هر یک از آن ها نشان داده شده است که تکثر هویت های بین المللی چین در هر سه حوزه باعث الگوهای رفتاری مختلفی از جانب این کشور در برابر ایران شده و نوسانی شدن روابط زمینه همکاری راهبردی را تضعیف کرده است. ** فراز و فرود تعامل دو تمدنروابط چین و ایران در تاریخ روابط بین الملل بیش از اطلاق به عنوان رابطه میان دو کشور عمدتاً به مثابه تعامل میان دو تمدن نگریسته می شود. این روابط تمدنی که احساسات واحدی را میان دو طرف به وجود آورده زمینه ساز شکل گیری روح مشترکی شده که به عقیده جان گارور این امر ناشی از آگاهی هر دو از داشتن پیشینه امپراتوری های قدرتمند، پیشگام در زندگی شهرنشینی و زوال این امپراتوری های قدرتمند و باشکوه توسط دول غربی است روابط جغرافیایی از طریق جاده ابریشم، تأثیر و تأثر مذهبی به ویژه در دوره ساسانیان و در دوره بعد از رسوخ اسلام در ایران و مخالفت چین با حمله اعراب به ایران شاید مهم ترین محورهای ایجاد کننده همکاری میان این دو تمدن در دوران آغازین بسط همکاری ها بوده است.در بخشی از رساله به روابط چین با ایران در دوره جمهوری اسلامی پرداخته شده و آمده است : از اواخر دهه 1990 و آغاز دهه 2000 میلادی ظهور برخی از عوامل باعث شد تا چین با هدف رفع تیرگی به وجود آمده در روابط خود با تهران تلاش های جدیدی را برای گسترش همکاری با ایران آغاز کند. تیره شدن روابط چین و آمریکا در نتیجه فروش تسلیحات از سوی واشنگتن به تایوان؛ حمله نیروی هوایی آمریکا به سفارت چین در بلگراد در جریان بحران بالکان؛ عضویت چین در سازمان جهانی تجارت و از بین رفتن اهرم فشار آمریکا در مورد چین و رسانه ای شدن فعالیت های هسته ای ایران در سال 2002 و حمایت چین از اقدامات ایران به تدریج روابط دو کشور را در مسیر صعودی قرار داد.اگرچه از آغاز هزاره جدید به نظر می رسید روابط دو کشور بیش از پیش در مسیر همکاری جویی راهبردی قرار می گیرد اما فراز و فرودهای روابط در این دوره بیشتر شد. افزایش اختلافات ایران و غرب در مورد ماهیت برنامه هسته ای و اتخاذ سیاست نگاه به شرق از جانب ایران از یک سو و نارضایتی عمیق چین از روند مداخله آمریکا در پویش های امنیتی شرق آسیا به ویژه در حوزه تایوان و دریای چین جنوبی از سوی دیگر این انتظار را ایجاد کرد تا همکاری فراگیر و راهبردی میان تهران و بیجینگ اجتناب ناپذیر باشد.اما نوع موضع گیری های چین در موضوعاتی مانند برنامه هسته ای ایران (تأکید همزمان بر حق ایران برای هسته ای شدن و از طرف دیگر درخواست از ایران برای شفاف سازی برنامه خود و همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی و غرب و موافقت با ارسال پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت)؛ همکاری و مشارکت در اعمال تحریم ها علیه ایران (کاهش 24 درصدی واردات نفت از ایران در فاصله سال های 2011 تا 2012 و در مقابل افزایش واردات از عربستان و عراق) و روابط گسترده با کشورهای حوزه خلیج فارس نشان داد که چین به دنبال همکاری راهبردی و فراگیر با ایران نیست.در مجموع، این اثر هویت های بین المللی چین و روابط موضوعی با ایران را در حوزه روابط سیاسی - دیپلماتیک طی سه دوره مورد تحلیل و واکاوی قرار می دهد: دوره نخست که «جهان سومگرایی و قدرت های بزرگ بر بستر واقع گرایی چینی» نام دارد سال های 1979 تا 1989 را در بر می گیرد. دوره دوم با عنوان «هویت جهان سومگرا» بازه زمانی 1989 تا 1997 را شامل می شود و در نهایت دوره سوم «تکثر هویتی با اولویت واقع گرایی چینی و ظهور هویت چندجانبه گرا» به فاصله بین 1997 و 2013 اشاره دارد. پژوهشم**1969**1601**خبرنگار: حسن شکوهی نسب **انتشار: شهناز حسنی ایرنا پژوهش، کانالی برای انعکاس تازه ترین تحلیل ها، گزارش ها و مطالب پژوهشی ایران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearchهمراه شوید. انتهای پیام /*