حال با توجه به آنکه مجلس سنای آمریکا برنامه اصلاح مالیاتی ارائه شده از سوی دولت ترامپ را که بزرگ‌ترین‌ برنامه اصلاح مالیاتی طی۳۰ سال گذشته بود، تصویب کرد، ‌باید تاثیرات این تصمیم در بازار کامودیتی‌‌های(کالاهای) کشورها ارزیابی شود. در حقیقت برنامه اصلاحات مالیاتی ترامپ، از مهم‌ترین وعده‌های انتخاباتی وی بود که ترامپ با پیشنهاد کاهش مالیات در بودجه سال ۲۰۱۸ آن را محقق ساخت. این طرح شامل کاهش نرخ مالیات بر شرکت‌ها از ۳۵ درصد به ۲۰ درصد بوده است. بر این اساس درآمدهای آمریکا طی دوره ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۷ حدود یک تریلیون دلار نسبت به برآورد دفتر بودجه کنگره کاهش خواهد یافت. این درحالی است که به اعتقاد بسیاری از صاحب‌نظران نتیجه نهایی اجرای این مصوبه موجب کاهش درآمدهای مالیاتی دولت آمریکا خواهد شد و در نهایت این وضعیت می‌تواند به افزایش کسری بودجه در سال‌های آینده منجر شود و برنامه مزایای اجتماعی مثل بیمه بازنشستگان یا تامین اجتماعی را به خطر بیندازد. اما از طرفی برخی تحلیلگران با این فرضیه که کاهش مالیات به بهبود رشد اقتصادی و بالا رفتن اشتغال منجر می‌شود و با بیشتر شدن درآمدها، افزایش مبنای اخذ مالیات در نهایت کاهش نرخ مالیات را جبران می‌کند، از این مصوبه طرفداری می‌کنند. دونالد ترامپ این تصمیم را بر پایه مزایای متعددی اتخاذ کرد. از جمله، آمریکا تجار سایر کشورهایی که میزان مالیات بالاتری نسبت به آمریکا دارند را به سمت این کشور جذب خواهد کرد. هجوم تولیدکنندگان و سرمایه‌های خارجی به آمریکا تاثیر منفی بر وضعیت اقتصادی کشورهای رقیب آمریکا خواهد گذاشت. همچنین با کاهش مالیات‌های کارفرمایان، آنها می‌توانند با انگیزه بالاتر، هدف افزایش اشتغال و توسعه فعالیت‌های خود در آمریکا را پیگیری کنند. همچنین به عقیده ترامپ، اصلاحات در نظام مالیاتی باعث افزایش توان رقابت و کمک به طبقه متوسط خواهد شد. در حقیقت کاهش مالیات شرکت‌ها باعث رشد بیشتر اقتصادی و در نتیجه بهبود درآمد مالیاتی خواهد شد. در نهایت ارزیابی طرفداران دیدگاه اقتصادی دونالد ترامپ حاکی از افزایش نرخ رشد اقتصادی و فرصت‌های شغلی است. این ارزیابی مورد تایید بازارهای سهام هم بوده و انتظار می‌رود باعث رونق این بازارها شود. در واقع طرفداران اصلاح نظام مالیاتی و کاهش نرخ مالیات باور دارند که در این مسیر، کسری بودجه دولت آمریکا ۳.۳ تریلیون دلار طی دوره زمانی ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۷ کمتر از زمان قبل از اصلاحات مالیاتی خواهد بود (گزارش دفتر بودجه کنگره آمریکا از تجزیه و تحلیل بودجه ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۸). در حقیقت با اینکه درآمد مالیاتی دولت کاهش می‌یابد اما در مخارج دولت در بودجه نیز کاهش هزینه‌های دولت به میزان ۹/ ۳ تریلیون دلار دیده شده است که در نتیجه کسری بودجه نسبت به حالت پیش از اصلاح، بهبود خواهد یافت. کاهش کسری بودجه آمریکا منجر به افزایش شاخص دلار آمریکا ( DXY: شاخص اندازه‌گیری ارزش دلار ایالات‌متحده نسبت به سبد ارزهای خارجی است) می‌شود که تحلیل‌ قیمت‌های جهانی از این مرحله آغاز می‌شود. در واقع تحلیل شاخص دلار آمریکا، نقطه مهم در تحلیل بازارهای جهانی است. شاخص تحلیل وضعیت قیمت کامودیتی‌‌ها در ایران طی دو سناریو قابل بررسی است. در تحلیل‌ها از دو شاخص قیمت جهانی کامودیتی‌‌ها و نرخ دلار به ریال (که در ایران با توجه به متغیرهای متعدد از جمله نرخ تورم داخلی و شاخص DXY نوسان دارد) استفاده شده است. در ابتدا پیش از تحلیل سناریوها، به رابطه شاخص DXY و قیمت‌های جهانی می‌پردازیم. شاخص دلار آمریکا ارزش دلار آمریکا را در مقایسه با یک سبد متشکل از ۶ ارز بین‌المللی دیگر نشان می‌دهد. ممکن است این شاخص به دلایل مختلف تغییر کند و از ارزش آن کاسته یا به آن افزوده شود. از جمله آن دلایل می‌توان به تغییرات نرخ بهره(سود) آمریکا و کشورهای مالک ۶ ارز اشاره کرد. همچنین تغییرات سیاسی هم می‌تواند بر این موضوع تاثیر‌گذار باشد. تراز تجاری(تفاوت واردات و صادرات) و تورم که می‌تواند تقاضا برای ارز آن کشورها را تغییر دهد نیز در این موضوع موثر واقع می‌شود. حال از آنجا که کامودیتی‌ها عمدتا با دلار معامله و ارزش‌گذاری می‌شوند و از طرف دیگر قیمت آنها وابسته به عرضه و تقاضای محصول است بنابراین تغییرات ارزش ارز پایه (دلار) و به تبع آن تغییر در تقاضا به واسطه تغییر در قیمت، بر قیمت نهایی محصول تاثیر‌گذار است. درحقیقت این دو موضوع، رابطه عکس با یکدیگر خواهند داشت یعنی زمانی که ارزش دلار افزایش می‌یابد، تقاضا برای محصول کم می‌شود و در نهایت کاهش تقاضا باعث کاهش قیمت محصول خواهد شد. سناریوی اول: با کاهش نرخ مالیات و افزایش انگیزه سرمایه‌گذاران، تولید ناخالص داخلی رشد پیدا می‌کند که منجر به افزایش شاخصDXY می‌شود، از طرفی همان‌گونه که پیشتر توضیح داده شد، با کاهش کسری بودجه دولت آمریکا، شاخص DXY مجددا تقویت می‌شود. همچنین از آنجا که قیمت جهانی کامودیتی‌‌ها به وسیله عرضه و تقاضای بین‌المللی به خصوص مصرف‌کنندگان عمده تعیین می‌شود، بنابراین می‌توان انتظار داشت با توجه به رشد اقتصادی چین و رشد احتمالی در صندوق سرمایه‌گذاری ثابت چین (FAI)، تقاضای کامودیتی‌‌ها به ویژه مس و روی افزایش یابد و در نتیجه قیمت جهانی آن رشد کند. حال با فرض افزایش شاخص DXY به واسطه کاهش بودجه و افزایش قیمت‌ جهانی کامودیتی‌‌ها در ایران نیز می‌توان آینده روشنی برای فروشندگان و صادرکنندگان این بخش متصور شد. حتی در صورتی‌که قیمت‌های جهانی به واسطه تقویت شاخص DXY رشد نیابد، بازار کامودیتی‌‌ها به دلیل بهره بردن از نرخ بالای دلار به ریال(ناشی از تورم داخلی و رشد DXY) از افت قیمت‌ها مصون می‌ماند. سناریوی دوم: سیاست انبساطی ترامپ منجر به کاهش مالیات، کاهش مخارج دولت و افزایش صرفه‌جویی‌های عمومی و ملی خواهد شد، صرفه‌جویی و پس‌اندازهای ملی ایجاد شده از پرداخت مالیات‌های کمتر، بیشتر می‌شود و این موضوع از بعد تولیدکننده، سرمایه‌گذاری داخلی را تقویت کرده و از بعد مصرف‌کننده تقاضا را تحریک می‌کند. از طرف دیگر با پایین آمدن نرخ مالیات، سود شرکت‌ها افزایش یافته و فراوانی پول در جامعه باعث کاهش نرخ بهره و ضعف شاخص DXY می‌شود. همچنین حتی ممکن است پیش‌بینی ترامپ از کاهش کسری بودجه نیز محقق نشود و کسری بودجه افزایش یابد که این امر نیز باعث تضعیف شاخص DXY می‌شود. حال چنانچه بنا بر تصمیم اصلاح مالیاتی ترامپ، شاخص DXY تضعیف شود، بازار جهانی با افزایش قیمت‌ها به آن پاسخ خواهد داد. بنابراین در ایران بازار کامودیتی‌‌ها نه تنها با افزایش نرخ دلار به ریال (این بار تنها به دلیل تورم داخلی)، بلکه با افزایش جهانی قیمت کامودیتی‌‌ها مواجه است. بنابراین می‌توان انتظار داشت برنامه اصلاح مالیاتی ترامپ برای تولیدکنندگان و صادرکنندگان کامودیتی‌‌ها در ایران یا منجر به سود شود و یا منجر به سود بسیار بیشتر. در حقیقت هیچ یک از دو سناریو که یکی افزایش شاخصDXY و یکی کاهش شاخص DXY را فرض قرار داده بود، شوک ناخوشایندی برای صادرکنندگان کامودیتی‌‌ها در ایران نخواهد داشت.