کد خبر: 43317
منتشر شده در سه شنبه, 11 ارديبهشت 1397 10:12
به گزارش شفاف، هزینه خانه و خانواده، درمان و بسیاری دیگر از مسائل موضوع پیش پا افتادهای نیست که بتوان به آسانی از آن گذر کرد، از سوی دیگر کارگران فصلی نیز با توجه به نبود اعتماد به آینده شغلی خود حس ناامنی زیادی را در این میان بردوش میکشند. محسن آبی، کارگر پرتلاش اهل چالوس است که از بهمن ماه ۹۶...
به گزارش شفاف، هزینه خانه و خانواده، درمان و بسیاری دیگر از مسائل موضوع پیش پا افتادهای نیست که بتوان به آسانی از آن گذر کرد، از سوی دیگر کارگران فصلی نیز با توجه به نبود اعتماد به آینده شغلی خود حس ناامنی زیادی را در این میان بردوش میکشند.
محسن آبی، کارگر پرتلاش اهل چالوس است که از بهمن ماه ۹۶ تاکنون به علت تعدیل نیروی شرکت محل کار خود بیکار شده است و حال نمی داند بعد از بیکاری چگونه از پس مخارج زندگی زن و دو فرزند خود برآید.
وی می گوید: 40 سال سن دارم و مدت 5 سال گذشته را در شرکتی مشغول به کار بودم که از بهمن ماه به دستور مدیر شرکت بیکار شدم و از آن زمان تاکنون بیمه من قطع شده است. با توجه به اینکه دفترچه بیمهام هم دیگر اعتبار ندارد هزینه درمان به صورت آزاد بار زیادی را در کنار بیکاری بر شانههایم تحمیل کرده است.
*تعلل شرکت ها در پرداخت حق بیمه کارگران
این کارگر زحمت کش ادامه می دهد: این شرکت به علت تعدیل نیرو من و 6 نفر دیگر را که سابقه کمتری داشتیم اخراج کرد و حال با این سنی که دارم کسی به من کار نمی دهد و مجبورم کنار خیابان بایستم و کارگری کنم.
آبی با اشاره به اینکه 14 سال سابقه بیمه از گذشته و حال دارد، در مورد بیمه بیکاری می گوید: از آن جایی که شرکت در پرداخت حق بیمه کارگران تعلل می کرد، احتمال اینکه بیمه بیکاری به ما تعلق بگیرد بسیار کم است و من نمی دانم جواب خانوادهام را چه بدهم و چگونه از پس مخارج زندگی با این همه گرانی برآیم.
یاسر جمالی 32 ساله دیگر کارگر اهل چالوس است که از اسفند تاکنون طعم تلخ بیکاری را بازهم چشیده است.
وی می گوید: در گذشته مدت سه سال در سد سیاه بیشه کار می کردم که با پایان یافتن پروژه سد سیاه بیشه از کار بیکار شدم و سپس مدت یک سال در یکی از شرکتهای شهرک صنعتی مرزن آباد که کار مونتاژ شمع و وایر خودرو را انجام می داد با بستن قراردادهای ماهانه مشغول بکار شدم که از پایان اسفند ماه تاکنون نیز از سوی شرکت مورد نظر دعوت بکار نشدم.
*قاچاق کالا صدمه اصلی به بدنه تولید داخلی وارد می کند
جمالی با تاکید براینکه باید در عمل از تولید داخلی حمایت شود میافزاید: یکی از دلایل اصلی بیکاری من و تعداد دیگری از کارگران نبود بازار مناسب برای تولیدات این شرکت بود.
وی یادآور شد: در گذشته با توجه به رونق اقتصادی کار فروش شرکت خوب بود اما با آغاز تحریم ها و کسادی بازار، تولیدات این شرکت که مواد اولیه آن از خارج از کشور وارد میشد، نیز کم کم کاهش یافت و آن میزان تولیدی که می شد نیز اغلب در انبار باقی میماند.
این کارگر با تاکید بر حمایت از سرمایه گذار می گوید: نباید در شعار فقط از سرمایه گذار حمایت شود بلکه در عمل نیز این موضوع باید ثابت شود و باید گفت با توجه به مشکلاتی که جاده چالوس- کرج برای حمل بار وجود دارد هیچ همکاری برای تولیدات کارخانجات و شرکت های شهرک صنعتی نمی شود و اگر هم بشود بسیار کم است و این موضوع رغبت سرمایه گذار را برای ادامه کار از بین می برد.
جمالی اضافه می کند: قاچاق کالا یکی از صدمه های اصلی است که باعث زمین خوردن شرکت ها می شود؛ وقتی کالایی به صورت قاچاق و با قیمت کمتر وارد شود تولید داخلی دچار ورشکستگی خواهد شد بنابراین باید این موضوع مورد پیگیری مسئولان امر قرار گیرد.
*استفاده از نیروهای غیربومی و شرمندگی بومیان در نزد خانواده
حاج عباس کارگر، حدود ۶۰ سال از عمر خود را سپری کرده و علاوه بر شش فرزند امروز دارای هشت نوه نیز است، درباره مشکلاتی که در سالهای اخیر گریبانگیرش شده است، میگوید: متاسفانه در سالهای اخیر وضعیت زندگی ما بسیار بغرنج شده است و در تامین مخارج روزانه خود کم میآوریم.
وی خاطرنشان میکند: با وجود این که از ساعت ۶ صبح برای کسب یک لقمه نان حلال به میدان میآیم اما کارفرمایان با حضور در این میدان کارگران جوان و حتی غیربومی را سوار خودروهای خود کرده و برای بنده و امثال من که موهای خود را در مصائب روزگار سفید کردم جز شرمندگی در مقابل خانواده چیزی نمیماند.
وی می گوید: دیگر گلهای از دستان پینهبسته و قد خمیده ندارم بلکه فقط آرزو دارم تا بهسر کار بروم و بیشتر از این شرمنده خانواده خود و نوههایم که با هزاران شوق و امید به خانه پدربزرگ و مادربزرگشان میآیند نشوم.
این کارگر در مورد اینکه چرا تاکنون برای بیمه کارگران ساختمانی اقدامی نکرده است که بتواند در این سن و سال از حداقل کمی از مزایای آن بهرهمند گردد، اظهار کرد: شرایط بیمه شدن برای من سخت بود و نمیتوانستم با توجه به رکود کار حق بیمه خود را پرداخت کنم و از دوستانی که بیمه شدهاند نیز شنیدهام که هزینه بیمه سالانه بالا میرود، با این همه تفاسیر خود را در پرداخت این تعرفهها ناتوان دیدم.
به نظر می رسد برای تامین آینده شغلی کارگران فصلی و نیز کارگرانی که بیکار شدهاند مسئولان امر باید به فکر چاره اندیشی اصولیتری باشند تا چرخه اقتصاد کشور به این آسانی دچار تزلزل نشود زیرا این چرخه با دستان کارگران است که به حرکت درمی آید.
نوشتن دیدگاه