کد خبر: 47417
منتشر شده در پنج شنبه, 10 خرداد 1397 13:10
در ادامه این مطلب آمده است: وقتی در مورد هر مساله صحبت می کنی به بیکاری می رسی؛ مسایل روانی، خانوادگی، اقتصادی، سیاسی واجتماعی همه به بیکاری ختم می شوند.برای همه از مسئول دولتی تا نماینده مجلس تا سرپرست خانواده و حتی خود جوانان این سوال مطرح است که بیکاری را چگونه می توان حل کرد.واقعیت این است که...
در ادامه این مطلب آمده است: وقتی در مورد هر مساله صحبت می کنی به بیکاری می رسی؛ مسایل روانی، خانوادگی، اقتصادی، سیاسی واجتماعی همه به بیکاری ختم می شوند.برای همه از مسئول دولتی تا نماینده مجلس تا سرپرست خانواده و حتی خود جوانان این سوال مطرح است که بیکاری را چگونه می توان حل کرد.واقعیت این است که همه از بیکاری می توانند شکایت و گله گذاری کنند ولی راه حل این مساله در دست هیچ کسی به تنهایی نیست.بنابراین در این یادداشت کوتاه برآن هستیم که به بعضی از ویژگی های نیروی کار در لرستان اشاره نموده و راهکارهایی نه چندان بزرگ ولی روشنگر را در جهت کاهش بیکاری استان مطرح نماییم.
** ویژگی های نیروی کار در استانلرستان یک جامعه نیمه سنتی و نیمه مدرن است بنابراین نیروی کار آن به تبع شرایط تاریخی، آزاد شده از یک شیوه تولید روستایی و عشایری است.طبیعی است که بسیاری از این نیروی کار که در سن 15 تا 65 سالگی قرار دارند بی سواد بوده و یا در صورت باسوادی نیزفاقد مهارت های تخصصی و کارآفرینی باشند و حتی درصورت دارابودن مهارت تخصصی و دانشگاهی قابلیت جذب در استان خود را ندارند.بنابراین چنین نیروی کاری بخاطر اینکه در زادگاه خویش امکان تامین معاش روزانه خود را ندارد دست به مهاجرت برون استانی ویا درون استانی می زند؛ روندی که متاسفانه در چند ساله اخیر بسیار تشدید شده تا جایی که این استان را به یکی ازمهاجرفرست ترین استان های ایران تبدیل کرده است.در این استان بخاطر نبود زمینه مساعد کسب و کار در حوزه های گردشگری، تولید، خدمات مولد و حتی ضعف در کشاورزی، تمام نیروی افراد برای پیدا کردن شغل به سمت ادارات دولتی روانه شده است بنابراین ادارات دولتی تحت فشار نیروهای پرنفوذ و قدرتمند سیاسی مجبور به پذیرش افراد غیر شایسته ولی با رابطه شده وافراد شایسته ولی بدون حامی سیاسی در این بازی حاشیه ای شده اند. از طرف دیگر بخاطر اینکه در سال های اخیر اکثر سازمانها نیروی انسانی خود را نه بر مبنای نیاز و نه از مجرای آزمون ورودی انتخاب کرده اند، راه برای ورود افراد شایسته به شدت محدود شده است.حتی سازمان های دولتی نیز زیر بار فشار تحمیل نیروها تغییر شکل داده و از کارایی و بهره وری مناسب خارج شده و با مازاد نیروهایی مواجه هستند که نمی توانند از آنها انتظار کارایی بهینه داشته باشند و نه می توانند تعدیل نمایند بلکه باید بسازند و حقوقش را پرداخت کنند تا ..با وجود بالا بودن جمعیت مرکز استان وهمچنین بخاطر وجود ادارات کل در مرکز استان، نیروی کار دولتی بیشتری در استان جذب شده و استخدام شوندگان بیشتر از مرکز استان هستند و این موضوع باعث شده که در شهرستان های دیگراستان نیروی کار کمتری در ادارات جذب شده وباعث مهاجرت بیکاران این شهرستانها به مرکزاستان و یا دیگر شهرستان های کشور شده است. بسیاری از شهرستان های از جمله شهرستانهای شرق کمتر به مرکز استان مهاجرت نموده وعزیمتگاه آنان استان های مجاور نظیر اصفهان، اراک، تهران و کرج است.بنابراین به نوعی عدالت سازمانی در جذب چنین افرادی در ادارات کل استان نیزمشاهده نمی شود.از آنجایی که ادارات دولتی باید آیینه توانمندیهای استان باشند این ناهمگونی در استان و تمرکز این افراد در مرکز استان به چشم می خورد.حتی نگاه منفی نیز از طرف شهرستان ها نسبت به مرکز استان و یا ادارات کل استانی نیز متاثر از چنین نگاهی است و آنها معتقد به وجود نوعی تبعیض در سازمانها به نفع مرکز استان می باشند.فرهنگ کار در جامعه لرستان در سالیان اخیر به شدت تضعیف وناسازگار شده است.اگرچه بخاطر غلبه فرهنگ شیوه تولید عشایری و روستایی بر محیط کار تاحدی این نوع فرهنگ سازگاری مناسبی با فرهنگ کسب و کار تولیدی و صنعتی نداشته است، ولی در سالیان اخیر نیز بخاطر رشد بیکاری و گرایش شدید جامعه به کار دولتی فرهنگ کار به شدت تخریب شده است.همه خواهان پیشرفت و ترقی سریع در یک کار دولتی هستند. کاربدون زحمت، کم خطر و کم مسولیت مانند نگهبانی و رانندگی را بر کارآفرینی و کار در بخش خصوصی و یا آزاد ترجیح می دهند و از هر راهی برای ورود به ادارات دولتی استفاده می کنند.(ورود با مشاغل خدماتی و سپس آشکارکردن مدارک دانشگاهی و یا کسب آن و ادعای شغل متناسب با آن مدرک و در نتیجه تن به فرهنگ سازمانی اداری ندادن).
** راهکارهاانتظار این که بتوان این حجم بالای بیکاری را با سرمایه گذاری اقتصادی در کوتاه مدت پاسخ داد، غیرممکن است بنابراین نباید جامعه را با وعده های پوچ مشغول کرد و عمر آدم ها را تلف نمود.دولت ضرورت دارد با تعیین بیکاری به عنوان یک مساله مهم سیاسی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی به مساعد نمودن فضای کسب و کار و سرمایه گذاری توجه نموده و راه را برای مشاغل کسب و کار کوچک و متوسط همپا با یک استراتژی توسعه ای پایدار باز کند.به عنوان مثال اگر در استانی مثل لرستان گردشگری به عنوان محور توسعه تعریف شود می توان مشاغل خدماتی و حتی تولیدی گسترده ای را در ذیل این رهیافت تعریف کرد، ولی این موضوع نیاز به توسعه در بعد کلان دارد تا هم بار اشتغال اصلی استان را تا حدی جذب و هم راه را برای درآمدزایی استان هموار کند.در استانی مثل لرستان نیز باید فقرزدایی در کنار کاهش بیکاری مورد توجه قرار گیرد. فقردر لرستان مخصوصا در سالهای اخیر بخاطر خشکسالی، کم آبی و بالارفتن بیکاری در خانواده ها عمیق تر شده است.درصورتی که بتوان از کمک های دولتی این خانوارها را شناسایی نمود و تحت پوشش نهادهای حمایتی قرار داد می توان بار زیادی را از دوش خانواده ها برداشت و باعث شد بیکاران بتوانند به راحتی مهاجرت نموده و در پی کاری برآیند وحتی با بهبود وضع مالی خانواده ها گرایش به مهاجرت بعضی اقشار جامعه را نیز تسهیل نمود.ضرورت کاستن بار سنگینی معاش بر روی دوش بخش کشاورزی و دامداری در لرستان و آزاد کردن آن در جهت حفاظت از منابع طبیعی و محیط زیست به طوریکه امروزه بخاطر فقر و نیاز خانواده زمین های مراتع و جنگلی تبدیل به کشت شده و با بازدهی اندک نه تنها باعث رفع معاش نشده بلکه باعث خسارت زیادی به منابع طبیعی شده اند.بنابراین نیروی کاری که در حوزه کشاورزی مشغول شده نه تنها اشتغال واقعی نیست بلکه اقتصاد در بلند مدت هزینه های زیادی بابت اشتغال چنین افرادی می پردازد.ضرورت کاستن از بار کاهش بیکاری بر روی دوش ادارات دولتی که باعث شده این ادارات عملا از کارایی سازمانی خود دور شوند.همانطوریکه متخصصین اقتصاد می گویند وجود نیروی کار در یک حوزه بیشتر از میزان مناسب باعث بازدهی نزولی شده است. این وضعیت در ادارات استان حاکم است و ضرورت دارد که نسبت به تعدیل و جهت دهی این نیروها در جای مناسب اقدام مناسب صورت گیرد.ایجاد همکاری های موثر و ارگانیکی بین سازمان فنی و حرفه ای کشور در جهت توانمند کردن فارغ التحصیلان دبیرستانی و دانشگاهی کشور در جهت کسب یک مهارت در کنار کسب مدارک تحصیلی می تواند در پیدا کردن شغل در آینده موثر باشد زیرا آموزش های دانشگاهی فاقد توان و مهارت کارآفرینی یا جذب یک شغل در نظام اقتصادی ما هستند.تصحیح فرهنگ کار نیاز عاجل نیروی کار است، با توجه به اینکه فرهنگ کار در سطح ملی و محلی به شدت تضعیف شده تغییرو تحول در آن نیازمند اقداماتی در سطح ملی است. به عنوان مثال عدم شایسته سالاری و رابطه بازی باعث شده افراد سخت کوش را جدی نمی گیرند و اعتقادی به انجام کار درست و دقیق ندارند و در پیدا کردن شغل بیش از آنکه به فکر افزایش توانایی خود باشند بدنبال پیدا کردن رابطه و پارتی باشند. چنین ویژگی هایی جز با تنظیم مناسب سیستم اقتصادی و سیاسی میسر نخواهد شد.بنابراین مساله اصلی در جهت کاهش بیکاری چگونگی ایجاد فضای مناسب کسب وکار و زمینه سازی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مناسب برای سرمایه گذاری است تا بتوان فشار اصلی اشتغال را بر روی حوزه کشاورزی و ادارات دولتی آزاد نمود و از این انرژی در جای مناسب با بهره وری بالا استفاده نمود.منبع: ماهنامه جهش نو به قلم مجتبی ترکارانی3210/3022
انتهای پیام /*
نوشتن دیدگاه