تحریم، ابزاری راهبردی در دست آمریکا برای ترساندن نخبگان و مردم و نهایت تسلیم سازی جمهوری اسلامی است. هرچند برخی از مسئولین و رسانه‌ها این موضوع را درک کرده‌اند، اما در اقدامی اشتباه سعی می‌کنند که با پنهان کردن آن مردم را کمتر بترسانند، در حالی که معرفی صحیح تحریم‌ها و راهکار مقابله با آن بهترین رویکرد برای مقابله با این راهبرد آمریکاست و می‌تواند برای بی‌اثر و کم‌اثر کردن تحریم‌ها بسیار راهگشا باشد. ■ ردیابی مالی، الزام تحقق تحریم‌هایکی از الزاماتی که در سخنان آمریکایی‌ها به آن بارها اشاره ‌شده، ردیابی مالی است. به طور مثال دیوید کوهن معاون اداره تروریسم و اطلاعات مالی وزارت خزانه‌داری در سال 2011 تا 2015 که مسئول تحریم‌ها در وزارت خزانه‌داری آمریکا بود، لازمه اجرای موفق تحریم‌ها را ردیابی و داشتن اطلاعات مالی از سراسر دنیا می‌داند و مجموعه‌ای از اطلاعات کلیدی در مورد ماهیت تراکنش‌های مالی، طرفین شرکت‌کننده در آن‌ها و افرادی را که در نهایت از آن‌ها بهره‌مند می‌شوند، لازمه تحقق تحریم‌ها می‌داند و این کار را مأموریت اصلی وزارت خزانه‌داری آمریکا محسوب می‌کند. گلاسر دستیار سابق تأمین مالی تروریسم وزارت خزانه‌داری آمریکا نیز جمع‌آوری، به اشتراک‌گذاری و استفاده از اطلاعات مالی جهان را لازمه تحقق اهداف وزارت خزانه‌داری آمریکا می‌داند. به همین دلیل آمریکا با استفاده از ظرفیت‌های مالی و اقتصادی خود و همچنین طراحی پروسه‌های بین‌المللی شروع به جمع‌آوری و ردیابی جریانات پولی مالی در دنیا کرد. ■ روش‌های اتاق جنگ اقتصادی آمریکا برای شناسایی جریانات مالیبا بررسی اظهارنظرها و اقدام‌های مختلف مسئولین وزارت خزانه‌داری آمریکا می‌توان روش‌های مختلف اتاق جنگ اقتصادی آمریکا را برای شناسایی جریانات مالی در سه محور اصلی خلاصه کرد.  1- دلار؛ ابزار ردیابی و تنبیهنقش دلار در تجارت جهانی و فراگیر بودن آن، باعث شده تا دلار هم به‌عنوان ابزاری برای ردیابی جریانات مالی مورد استفاده قرار گیرد و هم ممنوعیت استفاده از آن به‌عنوان تنبیه عامل اثربخشی تحریم‌ها شود. به همین دلیل، تسویه دلاری مستقیم و غیرمستقیم در آمریکا باعث شناسایی بخشی از جریانات مالی می‌شود و تاکنون بانک‌های زیادی به دلیل انجام غیرمستقیم تسویه‌های دلاری ایران در آمریکا توسط آمریکا شناسایی‌شده‌اند و با پرداخت جریمه به آمریکا، پذیرفته‌اند که بازرسانی از وزارت خزانه‌داری آمریکا بر فرآیندهای آنان نظارت کنند. بانک‌هایی مانند رویال بانک، کامرز بانک، اچ اس بی سی و... با شناسایی شدن در این فرآیند، علاوه بر پرداخت جریمه و قطع ارتباط‌هایشان با ایران، قوانین انطباق با تحریم‌های آمریکا را نیز اجرا کردند.  2- برنامه ردیابی مالی تروریسم (TFTP) وزارت خزانه‌داری آمریکا در قالب برنامه TFTP، دفتر کنترل دارایی‌های خارجی وزارت خزانه‌داری آمریکا امکان یافت برای دسترسی به تراکنش‌های مالی برای شرکت سوئیفت احضاریه اداری بفرستد چرا که مرکز داده این شرکت در خاک ایالات‌متحده است. از این تاریخ تا سال 2006 بیش از 64 احضاریه اداری برای سوئیفت ارسال شد. این احضاریه‌ها به اوفَک امکان داد که اطلاعاتی مانند نام مشتریان، شماره‌حساب‌های بانکی، آدرس و شماره تلفن را به دست آورد. اوفَک این عملیات را با همکاری CIA و FBI انجام می‌داد. مطابق با اظهارات استوارت لوی مسئول دفتر اطلاعات مالی و تروریسم وزارت خزانه‌داری در سال‌های 2004 تا 2011، دهها هزار جست‌وجو در پنج سال اولیه برنامه رهگیری تأمین مالی تروریسم انجام شد. آن‌ها تقریباً محدودیتی در اجرای این برنامه نداشتند. در واقع برنامه دیگری که آمریکا برای ردیابی و شناسایی جریانات مالی پیگیری می‌کرد، استفاده از داده‌های سوئیفت بود. از آنجا که اکثر پیام‌های تراکنش‌های مالی در سراسر دنیا با هر ارزی با استفاده از سوئیفت مخابره می‌شود، عملاً اطلاعات مالی در اختیار وزارت خزانه‌داری آمریکا قرار می‌گیرد و مشخص می‌شود که هر پولی از کجا و توسط چه کسی به دیگری انتقال پیدا کرده است. این برنامه با توجه به حجم عظیم اطلاعاتی که در اختیار آمریکا قرار می‌داد در سال 2010 در چارچوبی مشخص و با توافق آمریکا و اتحادیه اروپا ادامه پیدا کرد. در واقع خلأ ردیابی تراکنش‌های مالی غیردلاری خارج از نظام بانکی آمریکا با این اقدام برطرف شد.  3- گروه ویژه اقدام مالی (FATF) و ایجاد سازوکارهای خود تحریمی دو اقدام بالا علی‌رغم اینکه اطلاعات زیادی را برای آنالیز و تحقیق در اختیار آمریکایی‌ها قرار می‌داد، اما آمریکا نیاز داشت تا سازوکارهای داخلی هر کشور به نحوی طراحی شود تا آن کشور علاوه بر اشتراک‌گذاری اطلاعات مالی خود با سایر نظام‌های مالی در دنیا، اطلاعات ذی‌نفع واقعی هر تراکنش را نیز در اختیار سایر نظام‌های مالی قرار دهد. سازوکارهای گفته‌شده توسط FATF این کار را انجام می‌داد. FATF به‌جای اینکه خود اطلاعاتی را دریافت کند یا اقدامی را انجام دهد با تحمیل سازوکارهایی بر سیستم مالی هر کشور، آن کشور را ملزم می‌کرد تا یک گام دیگر روبه‌جلو بردارد و علاوه بر دادن اطلاعات تبادلات مالی‌اش به سایر نظام‌های مالی، اطلاعات افراد و گروه‌هایی را که در پشت پرده آن تراکنش و تبادل مالی در داخل هستند نیز در اختیار سایر نظام‌های مالی قرار دهد و به‌اصطلاح ذی‌نفع واقعی هر تراکنش کاملاً روشن و مشخص شود؛ اما از آنجا که شناسایی ذی‌نفع واقعی و نهایی هر تراکنش مالی عمدتاً در چارچوب کشورها بود، این اقدام نیاز به همکاری همه کشورها داشت؛ بنابراین در این گام آمریکا باید کاری می‌کرد که اولاً نیازهایش در شناسایی و ردیابی مالی برطرف شود و ثانیاً این سازوکارها در کشورهای دیگر با پذیرش همراه باشد. به همین دلیل یک نهاد بین‌المللی در ظاهر تخصصی مانند FATF که موردپذیرش نهادهای مهم مالی و سیاسی دنیا از جمله شورای امنیت سازمان ملل، گروه 20، صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی بود و پروسه‌ها، رویه‌ها و مدیریت آن را آمریکایی‌ها برعهده داشتند، بهترین گزینه بود. همان‌طور که گلاسر دستیار سابق تأمین مالی تروریسم وزارت خزانه‌داری و نماینده سابق آمریکا در FATF بیان می‌کند، وی با طراحی پروسه‌ای با مدیریت خود در FATF مبنی بر قرار دادن برخی کشورها در بیانیه عمومی و وادار کردن آن‌ها به اجرای برنامه اقدام مخصوص گام اول یعنی تحمیل نیازهای آمریکا به کشورهای دیگر از طرف یک‌ نهاد بین‌المللی را برمی‌دارد و در گام بعد همان‌طور که کوهن می‌گوید، پذیرش این نهاد میان بانک‌ها به‌عنوان یک نهاد تعیین ریسک با توجه به پشتوانه نهادهای مهم مالی و سیاسی دنیا اجرای این پروسه را تضمین می‌کند. در واقع پروسه‌ای که در FATF توسط دستیار سابق وزارت خزانه‌داری آمریکا طراحی ‌شده و اکنون توسط مدیر FATF آقای مارشال بیلینگسلیا دستیار فعلی وزارت خزانه‌داری در حال اجراست به شناسایی جریانات مالی و ذی‌نفع واقعی آن‌ها در همه کشورها می‌پردازد تا نیاز به ردیابی و شناسایی جریانات مالی در آمریکا برطرف شود. ■ لزوم دوری از ابزارهای شناسایی آمریکاردیابی و شناسایی جریانات مالی، عامل موفقیت تحریم‌های مالی آمریکاست. به همین دلیل مارشال بیلینگسلیا مدیر کنونی FATF که دستیار وزارت خزانه‌داری آمریکاست، همزمان با پذیرش مدیریت FATF در چند هفته اخیر، سفرهای خود به کشورهای مختلف را نیز برای رایزنی در مورد اعمال تحریم‌های آمریکا علیه ایران آغاز کرده است. در نتیجه، لازم است ایران ضمن توجه به ابزارهای شناسایی جریانات مالی توسط آمریکا، برای اینکه از تحریم‌ها آسیب نبیند، هرچه بیشتر خود را از ابزارهای شناسایی آمریکا دور کند.البته آمریکا این موارد را به‌عنوان راه‌های شفافیت مالی در کشورها مطرح می‌کند، اما همان‌طور که گفته شد در واقع این شفافیت برای آمریکایی‌هاست و چیزی جز شناسایی و ردیابی جریانات مالی نیست؛ بنابراین ضرورت دارد ایران با روش‌هایی مانند فروش ریالی نفت به جای وابستگی به دلار، استفاده از پیام‌رسان‌های ملی و یا پیام‌رسان‌های مشترک با کشورهایی که با آن‌ها تجارت عمده دارد به جای سوئیفت و ایجاد قوانین و شفافیت‌های داخلی به جای اجرای برنامه اقدام و الزامات FATF از شناساندن جریانات مالی خود که موجب اثرگذاری تحریم‌های آمریکا می‌شود، دوری کند.