یکی از تصاویر جنایت سربازان آمریکایی در «می لای» ویتنام، ثابت می‌کند آمریکایی‌ها پیش از قتل‌عام غیرنظامیان ویتنامی، به دختران و زنان آن‌ها تجاوز کرده‌اند. به گزارش ندای انقلاب، بر هیچ‌کس پوشیده نیست که آمریکایی‌ها در ویتنام جنایات بی‌شمار و باورنکردنی‌ای مرتکب شدند. بسیاری از این جنایت‌ها به روش‌های مختلف، از اعترافات سربازان آمریکایی گرفته تا تحقیقات خبرنگاران تا افشاگری‌های دولت ویتنام، برای مردم دنیا نمایان شده‌اند. با این وجود، هنوز هم ابعادی از جنایت‌های ضدحقوق بشری آمریکا در ویتنام وجود دارد که افشا نشده‌اند. یکی از جنایت‌هایی که ارتش آمریکا در ویتنام مرتکب شد و مدت‌هاست که مردم دنیا از آن خبر دارند، «قتل‌عام می لای [۱] » است. اما آیا مردم، همه چیز را درباره قتل‌عام می لای می‌دانند؟مردان، زنان و کودکان قربانی در قتل‌عام «می لای»؛ برهنگی کودکان در این تصویر به چه معناست؟ تجاوز جمعی پیش از کشتار جمعی در می لای ارتش آمریکا در تاریخ ۱۶ مارس ۱۹۶۸ دست‌کم بین ۳۴۷ تا ۵۰۴ شهروند غیرمسلح ویتنامی را به شکلی غیرانسانی و وحشیانه قتل‌عام کردند که بسیاری از آن‌ها زن، کودک و نوزاد بودند. سربازان آمریکایی پس از این قتل‌عام، اجساد بسیاری از قربانیان را مُثله کردند. این قتل‌عام که بعدها «شوکه‌کننده‌ترین بخش از جنگ ویتنام [۲] » نیز توصیف شد، صرفاً به این خاطر رخ داد که گروهان «چارلی» (که تا آن زمان حتی به اندازه شلیک یک تیر هم با ویتنامی‌ها درگیر نشده بود [۳] ) تصور می‌کرد ساکنان دهکده «می لای» (که در منابع فارسی «مای لی» هم نوشته شده) در روستای «سون می» به سربازان ویتنامی کمک کرده و آن‌ها را پناه داده‌اند. پس از تحقیقات آمریکا درباره این کشتار، تنها «ویلیام کالی» فرمانده یکی از جوخه‌ها، که خودش به تنهایی ۲۲ ویتنامی را کشته بود، به حبس ابد محکوم شد؛ اگرچه پرونده مجازات او هم تنها با سه سال و نیم حبس خانگی بسته شد. قتل‌عام می لای یکی از دو قتل‌عام بزرگ غیرنظامیان به دست ارتش آمریکا در قرن بیستم لقب گرفته است [۴] . اگرچه توصیفات جزئی درباره نحوه قتل‌عام زنان و کودکان ویتنامی در «سون می» (از شلیک مستقیم و لگد زدن به زنان تا برهنه کردن کودکان) واقعاً منزجرکننده و نشان‌دهنده حیوان‌صفتی سربازان آمریکایی است، اما ماجرای جنایت می لای به همین‌جا ختم نمی‌شود. ۵۰ سال بعد از جنایت می لای، یکی از تصاویری که از این جنایت منتشر شده است، جای تأمل بیش‌تری دارد. پایگاه اینترنتی «مطالعه تصاویر» (Reading the Pictures) در گزارشی، تصویر زیر را بیش‌تر مورد دقت قرار داده است.این تصویر، یکی از اسناد تجاوز سربازان آمریکایی به قربانیان «می لای» را در خود مخفی کرده است «والری ویسکمپ» نویسنده این مطلب، در ابتدای گزارش خود می‌نویسد: «وقتی دوباره به جنگ ویتنام و تصاویر مشهوری نگاه می‌کنیم که اتفاقات آن زمان را نشان می‌دهند، [با یک سؤال مواجه می‌شویم:] چگونه می‌شود که مردم آمریکا درباره «دختر ناپالم» می‌دانند، اما کسی از «دختر بلوز مشکی» در می لای، نه خبری دارد و نه صحبتی می‌کند؟» «کیم فوک [۵] » مشهور به دختر ناپالم، یکی از شهروندان روستای «ترانگ بانگ» در ویتنام جنوبی بود. پس از آن‌که این روستا به دست سربازان ویتنام شمالی اشغال شد، هواپیماهای ویتنام جنوبی با بمب‌های ناپالم به این روستا حمله کردند. فوک همراه با هم‌روستایی‌هایش از روستا فرار کردند و خبرنگاران بین‌المللی در حالی از این فرار تصویربرداری کردند که فوک (که آن زمان دختربچه‌ای ۹ ساله بود) پس از آن‌که لباس‌هایش سوختند، برهنه در حال فرار از روستایش بود. این تصویر شهرت جهانی پیدا کرد و حتی به عنوان تصویر رسانه‌ای سال ۱۹۷۳ نیز انتخاب شد. در ادامه، بخش‌هایی از گزارش ویسکمپ خدمت مخاطبان محترم ارائه می‌شود. بخش‌هایی از این گزارش، ممکن است به نظر مخاطبان محترم ، توهین‌آمیز یا هنجارشکنانه تلقی شود. ضمن عذرخواهی از مخاطبان عزیز، لازم به ذکر می‌داند که انتشار گزارش زیر (اگرچه بخش‌هایی از آن نیز تعدیل شده است) برای روشنگری درباره ابعاد جنایت‌های سربازان آمریکایی در ویتنام (به عنوان صرفاً یکی از کشورهای تحت حمله و اشغال آمریکا) ضرورت دارد. بسیاری از تصاویر موجود درباره جنایات سربازان آمریکایی در می لای امکان انتشار در این گزارش را ندارند.سربازان آمریکایی نه تنها مردم را قتل‌عام کردند، بلکه خانه و زندگی آن‌ها را نیز به آتش کشیدند ماجرای «دختر بلوز مشکی» قتل‌عام می لای، به خاطر عکس‌های تأثیرگذاری که سال ۱۹۶۹ توسط «رونالد هابرل» عکاس نظامی، گرفته شد، توجه بسیاری از افراد را به سوی خود جلب کرد. از آن زمان تا کنون، هر کس این عکس [بالا] را می‌بیند، محو احساسات عمیق در چهره زنی می‌شود که در تصویر، جلوتر از بقیه قرار دارد؛ تصویری که همان سال در مجله «لایف» منتشر شد. مجله لایف در توضیح این تصویر، می‌نویسد: این روستائیان «لحظاتی پیش از کشته شدن به دست نیروهای آمریکایی در می لای با ترس و وحشت، دور هم جمع شده‌اند.» اگرچه مردم آمریکا می‌دانند ارتش کشورشان در می لای اقدام به قتل‌عام ویتنامی‌ها کرده است، اما هنوز نمی‌دانند که سربازان‌شان پیش از این کشتار جمعی، به زنان و دختران ویتنامی تجاوز جمعی هم کرده بودند.اگرچه قتل‌عام می لای به عنوان یک خشونت نظامی و کشتار جمعی شهروندان و مردم عادی، شناخته می‌شود، اما ابعاد واقعی این اتفاق، به‌رغم اسناد مختلف و اطلاعاتی که بلافاصله پس از این کشتار منتشر شد، هرگز در ذهن آمریکایی‌ها به عنوان یک سوءاستفاده و تجاوز جنسی دسته‌جمعی، روشن نشده است. انتشار رسانه‌ای تصویر «دختر بلوز مشکی» به خوبی، این غفلت را نشان می‌دهد. اگر به این تصویر با دقت نگاه کنید، می‌بینید که دختر نوجوانِ سمت راست تصویر، دارد دکمه‌های بلوزش را می‌بندد. سؤالی که پیش می‌آید این است: چرا در حالی که دیگران در وحشت کشته شدن هستند، او دغدغه این را دارد که دکمه‌های لباسش را ببندد؟ اصلاً قبل از این سؤال، یک سؤال دیگر: چرا دکمه‌های بلوزش باز بوده‌اند؟یک پدر و دو فرزند کوچکش، از قربانیان در «می لای»؛ پارگی لباس کودکِ جلوی تصویر، خبر از چه جنایتی می‌دهد؟ سربازان آمریکایی می‌خواستند ببینند این دختر نوجوان ویتنامی چند مَرده حلاج است، برای همین شروع به برهنه کردن او کردنداسناد ارائه شده در «تحقیق پیرز [۶] » [«ویلیام پیرز» رئیس کمیسیون تحقیقات درباره قتل‌عام می لای و جنایت‌های مشابه طی جنگ ویتنام] طی سال‌های ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۹ به حل شدن معمای دکمه‌های باز این دختر نوجوان کمک می‌کند: این تصویر، در حقیقت این زنان و کودکان را [نه تنها لحظاتی پیش از قتل‌عام، بلکه] طی چند لحظه‌ای نشان می‌دهد که میان تجاوز جنسی و کشته شدن سپری کرده‌اند. هابرل [عکاس] در شهادتی که طی این تحقیقات داده است، توضیح می‌دهد که گروهی از سربازان [آمریکایی] می‌خواستند ببینند این دختر «چند مَرده حلاج است» و به همین دلیل «شروع به برهنه کردن او کردند و بلوزش را درآوردند [۷] .» دیگر شهادت‌ها در قالب همین تحقیقات نیز این مطلب را تأیید می‌کنند. طبق شهادت «جِی رابرتز» (خبرنگار نظامی‌ای که آن روز با هابرل همراه بود) سربازها آن دختر نوجوان را «وی‌سی بوم بوم» (V.C. Boom Boom) صدا می‌کردند [۸] ؛ این عبارت، اصطلاح محاوره‌ای طی جنگ ویتنام برای اشاره به فاحشه‌های «ویت‌کنگ» [نیروهای آزادی‌بخش خلق ویتنام] بود. رابرتز در ادامه فاش می‌کند که آن زنِ پیرتر، از آن‌جایی چنان مضطرب است که [پیش از گرفتن عکس] تلاش کرده تا دختر نوجوان را از تجاوز سربازها نجات دهد. رابرتز عنوان می‌کند که زن پیرتر (که خود رابرتز تصور می‌کند مادر دختر نوجوان بوده)، [پیش از گرفتن عکس] با «گاز گرفتن و لگد زدن و چنگ انداختن و دست و پا زدن» تقلا کرده تا گروه سربازها را متوقف نماید. بنابراین احساساتی که در صورت زنِ جلوی تصویر دیده می‌شود [بر خلاف آن‌چه قبلاً تصور می‌شد] نتیجه یک ترس منفعلانه نیست. سربازها پس از این‌که از حضور خبرنگار و عکاس مطلع شدند، دست از تجاوز [به دختر نوجوان] برداشتند. هابرل بعدها به خاطر می‌آورد که پس از آن‌که از محل دور شدند، «صدای یک [مسلسل] ام-۶۰ را شنیدم که شروع به تیراندازی کرد؛ و وقتی سرمان را برگرداندیم، همه آن [زنان] و کودکان همراهشان، کشته شده بودند.» تلاش‌ها برای کم‌رنگ کردن تجاوز جنسی به قربانیان قتل‌عام می لای، از یک سال پس از این کشتار جمعی شروع شد.مقاله سال ۱۹۶۹ مجله لایف، شهادت‌های هابرل و رابرز را تأیید می‌کند، اما با اشاره «صرفاً» به قتل در توضیح این عکس در صفحه اول، اهمیت خشونت جنسی روی داده در این اتفاق را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. جزئیات مربوط به تهاجم و تجاوز جنسی، صرفاً در صفحه یکی مانده به آخر گزارش لایف، با شش صفحه فاصله از خود تصویر، ارائه شده‌اند. در این مقاله آمده که هابرل و رابرتز «دیدند که نیروها[ی آمریکایی] چگونه به گروهی از زنان، «که یکی از آن‌ها یک دختر نوجوان بود»، نزدیک شدند. مقاله هم‌چنین می‌نویسد که یکی از سربازها شروع به برهنه کردن دختر، و یکی دیگر از آن‌ها، او را «فاحشه ویت‌کنگ» خطاب کرد. توصیفات لایف هم‌چنین رفتار زن پیرِ جلوی تصویر را هم توضیح می‌دهد و می‌گوید که وی با «ناخن کشیدن و چنگ انداختن به سربازها» قصد کمک به دختر را داشته است. طی جنگ ویتنام، پوشش خبری درباره قتل‌عام و تصاویر گرفته‌شده توسط هابرل، موضوع خشونت جنسی را نیز مورد اشاره قرار می‌داد. «سیمور هرش» [خبرنگار افسانه‌ای آمریکایی، در کتاب «مخفی‌کاری [۹] »] بر اساس مصاحبه‌هایش با رابرتز، سال ۱۹۷۲ جزئیات این حمله [به می لای] را توصیف و اشاره کرد که سربازان آمریکایی، [از میان زنان،] آن دختر نوجوان را نشان کردند، «شروع به کشیدن بلوزش کردند» و «سعی کردند به او تجاوز کنند.» هرش هم توضیح می‌دهد که مادر احتمالی آن دختر، چگونه «هم‌زمان، مقابل دو یا سه مرد [آمریکایی] مقاومت کرده» تا از آن دختر محافظت نماید.آیا قتل‌عام می لای فقط یک «قتل‌عام» بود؟ برای این‌که بفهمیم چرا این تصویر سطحی‌سازی [و مفهوم تجاوز جنسی از توضیحات پیرامون آن، حذف] شده است، ابتدا باید دقت کنیم که چگونه مسئله تجاوز و خشونت جنسی در می لای کم‌رنگ شده و صرفاً به شکل سطحی به آن اشاره شده است، و اهمیت این موضوع نیز با گذشت سال‌های سال، از میان رفته است. آمریکایی‌ها در می لای دست‌کم به بیست دختر و زن ۱۰ تا ۴۵ ساله ویتنامی، از جمله نُه دختر زیر ۱۸ سال، تجاوز کردند.آن‌چه درباره دختر بلوز مشکی رخ داد، تنها مورد خشونت جنسی‌ای نبود که در می لای اتفاق افتاد. «جیمز اولسن» و «رندی رابرتز» در بازبینی تاریخی قتل‌عام می لای، اطلاعات موجود در گزارش‌های تحقیقات پیرز درباره خشونت جنسی را جمع‌آوری و فهرستی از بیست مورد تجاوز جنسی را بر اساس گفته‌های شاهدان عینی ثبت کرده‌اند [۱۰] . قربانیانی که در این فهرست ثبت شده‌اند، بین ۱۰ تا ۴۵ سال سن دارند و از میان این زنان و دختران، نُه نفر زیر ۱۸ سال سن داشته‌اند. بسیاری از این قربانی‌ها مورد تجاوز گروهی قرار گرفته و بسیاری از آن‌ها هم شکنجه جنسی شده‌اند. با این وجود، در این فهرست، حتی اقدامات [ناموفق] به تجاوز جنسی، مانند مورد دختر بلوز مشکی، هم ثبت نشده‌اند؛ و از آن‌جایی که اکثر شاهدان، طی این قتل‌عام کشته شده‌اند، ما [نمی‌دانیم و] فقط می‌توانیم «حدس بزنیم» که چند نفر از این زنان و دختران در دقایق آخر پیش از مرگ، مورد خشونت جنسی قرار گرفته‌اند. چنان‌که «سوزان براون‌میلر» (نویسنده تاریخ تجاوز جنسی و قوانین مربوط به آن در فرهنگ آمریکا) می‌نویسد، به‌رغم شایع بودن خشونت جنسی [در می لای] و وجود اسناد متعدد در این‌باره، باز هم [مرتکبینِ] هیچ‌یک از این تجاوزها تحت پیگرد قانونی قرار نگرفتند [۱۱] . شاید عدم پی‌گیری این موارد نیز یکی از دلایلی باشد که رسانه‌های سنتی با اشاره صرفاً گذرا یا حتی اشاره نکردن به مسئله تهاجم جنسی در می لای، این موضوع را کم‌رنگ یا حذف کرده‌اند. «مستند»های شبکه پی‌بی‌اس هم اشاره‌ای به تجاوز جنسی سربازان آمریکایی به دختران و زنان ویتنامی در می لای نکرده‌اند.دو مستند مشهور شبکه پی‌بی‌اس درباره این قتل‌عام، یعنی قسمت «یادآوری می لای [۱۲] » (سال ۱۹۸۹) از سری مستندهای «خط مقدم» و هم‌چنین قسمت «می لای [۱۳] » (سال ۲۰۱۰) از سری مستندهای «تجربه آمریکایی»، ارتباط میان خشونت جنسی و قتل‌عام در می لای را به تصویر نمی‌کشند (اگرچه یک زن ویتنامی در مستند «خط مقدم» به تجاوز جنسی اشاره‌ای می‌کند). هر دوی این مستندها، مصاحبه‌های مفصلی با هابرل درباره تصویر مورد اشاره پخش می‌کنند، اما وی هیچ اشاره‌ای به موضوع تهاجم جنسی نمی‌کند [۱۴] . هابرل صرفاً اقدام سربازان آمریکایی به جمع کردن زنان و کودکان در یک‌جا و سپس قتل‌عام آن‌ها را توصیف می‌کند. این مسئله در حالی است که پی‌بی‌اس به یافته‌های نهایی تحقیقات پیرز [۱۵] دست‌رسی داشته است.یکی از قربانیان در «می لای» «آلزایمر سیاسی»؛ ارمغان رسانه‌های آمریکایی ویسکمپ در ادامه گزارش خود اشاره می‌کند که رسانه‌های آمریکایی (به استثنای مجله لایف) هر وقت تصویر مورد بحث را منتشر می‌کنند، در کنار آن اشاره‌ای به موضوع تجاوز جنسی در می لای نمی‌کنند. وی انتشار این تصویر برای اولین بار در روزنامه «پلین دیلر [۱۶] » (سال ۱۹۶۹) و تصاویر منتشره در پایگاه اینترنتی شبکه پی‌بی‌اس پس از نمایش مستند «تجربه آمریکایی» در سال ۲۰۱۰ را به عنوان نمونه‌هایی از این غفلت عامدانه ذکر می‌کند. ویسکمپ هم‌چنین خاطرنشان می‌کند که صفحه ویکی‌پدیای قتل‌عام می لای نیز زیر تصویر مورد بحث، چیزی از تجاوز جنسی نمی‌گوید؛ اگرچه به نظر می‌رسد، از زمان انتشار گزارش ویسکمپ تا کنون، ویکی‌پدیا اشاره به تجاوز پیش از قتل‌عام را نیز به توضیحات تصویر خود اضافه کرده است.آمریکایی‌ها یکی از قربانیان قتل‌عام «می لای» را در چاه آب انداخته‌اند به نظر می‌آید حتی خود ویتنامی‌ها هم علاقه‌ای به (یا تحت فشار آمریکا، جرأت) انتساب این تصویر به تجاوز جنسی سربازان آمریکایی به زنان و دختران ویتنامی را ندارند. «موزه می لای» در ویتنام، طبیعتاً این تصویر مشهور از قتل‌عام غیرنظامیان ویتنامی را در خود جای داده است، اما حتی زیر این تصویر هم اشاره‌ای به تجاوز جنسی نشده است [۱۷] . زیر این تصویر در موزه می لای صرفاً نوشته‌اند: «آخرین لحظه از زندگی زنان و کودکان روستایی، زیر یک درخت پنبه-ابریشم، پیش از کشته شدن توسط سربازان آمریکایی». جالب این‌که، حتی مجله لایف هم که اولین بار به مسئله تجاوز جنسی در گزارش خود درباره می لای اشاره کرده بود، سال ۲۰۱۳ در سال‌گرد این اتفاق، وقتی تصویر مورد بحث را بازنشر داد، باز هم زیر آن اشاره‌ای به این موضوع نکرد [۱۸] . ویسکمپ گزارش خود را این‌گونه به پایان می‌رساند: «اکنون یک بار دیگر سؤال می‌کنیم: از حذف اطلاعات [تجاوز جنسی] از یکی از بازمانده‌های نمادین تاریخ آمریکا چه برداشتی باید بکنیم؟ نمادی که حاکی از خشونت جنسی در روزِ روشن است. و چگونه است که اکثر مردم آمریکا «دختر ناپالم» را به خوبی می‌شناسند، اما «دختر بلوز مشکی» را نه؟ منبع : مشرق انتهای پیام/