از جنایت شیمیایی «خان شیخون» گرفته تا تجاوز نظامی آمریکا به پایگاه نظامی «الشعیرات»، چیزی جز «محک» ترامپ در سوریه نبود.   به گزارش ندای انقلاب، هیچ منطقی نمی تواند، بپذیرد، نظام سوریه عامل حمله شیمیایی به شهر «خان شیخون» در استان ادلب باشد، به یک دلیل ساده؛ اینکه چه نیازی به این جنایت داشت، جنایتی که تنها نتیجه متصور از آن «زیر سوال بردن اعتبار نظام سوریه و تمام دستاوردهای میدانی و سیاسی ارتش سوریه و متحدین دمشق به خصوص در چند ماه گذشته باشد». تنها در یک صورت می توان پذیرفت که نظام سوریه عامل چنین جنایتی است که یکی از مهمترین شاخص های رژیم های توطئه کننده علیه دمشق و محور مقاومت یعنی «حماقت» است. چون تحقیقات در همان گام های نخست حقیقت امر و دست داشتن دمشق در این جنایت را آشکار خواهد ساخت. دلیل دیگری که اجازه نمی دهد، دست داشتن نظام سوریه در این جنایت را پذیرفت و یکی از ارکان علم «جرم شناسی» را تشکیل می دهد، عامل «انگیزه» است، هیچ عقل سیلمی نمی پذیرد، نظامی که از مردم و تمامیت ارضی و موجودیتش دفاع می کند و در موضع قدرت هم در بُعد سیاسی و هم در بُعد نظامی در برابر گروه های تروریستی تکفیری و حامیان منطقه ای و بین المللی آنها قرار دارد، علیه مردم خود مرتکب چنین جنایتی شود، جنایتی که بحران سوریه را به نقطه «صفر» خود باز می گرداند. بنابراین بدیهی است که تنها طرف های بهره برنده از این شرایط دشمنان سوریه و در راس آنها، آمریکا و اسرائیل هستند که پیش آغاز هرگونه تحقیق در این جنایت تلاش کردند، از آن در راستای اهداف و منافع خود بهره برداری کنند. دلایل عدم دست داشتن دمشق در جنایت خان شیخون دلایل و مستندات متعددی وجود دارد که ثابت می کند، نظام سوریه در جنایت خان شیخون دست نداشته است: یک: فیلم های منتشر شده از سوی رسانه های غربی و عربی مرتجع از حادثه دروغین و ساختگی بود، چون تمام این فیلم ها توسط نیروهای امداد موسوم به «کلاه سفیدها» آن هم در منطقه ای بسته و محدود گرفته شده بود، در حالی که اگر بمباران شیمیایی از سوی ارتش سوریه صورت گرفته بود، دست کم منطقه ای به وسعت دو کیلومتر را درگیر می کرد، بنابراین ارتش سوریه اهالی ادلب را با بمب های شیمیایی بمباران نکرد، بلکه ذخایر تسلیحاتی گروه های تروریستی را مورد حمله قرار داد که حاوی سلاح های شیمیایی بود. دو: بنابر تاکید مطبوعات غرب از جمله نشریه آمریکایی «فارین پالیسی»، گروه های تروریستی از جمله گروه تکفیری «جبهه النصره» در خان شیخون این سلاح های شیمیایی را از طریق گروه های تکفیری فعال در لیبی به دست آورده که آن را به ترکیه منتقل و از آنجا وارد خاک سوریه کردند سه: گزارش های مستند و متعدد سازمان ها و نهادهای بین المللی تاکید می کند، گروه های تروریستی تکفیری پیش تر و در موارد متعدد از سلاح های شیمیایی علیه نیروهای نظامی و غیر نظامیان استفاده کرده اند چهار: از سال ۲۰۱۳ سازمان «منع گسترش و انتشار سلاح های شیمیایی» تاکید کرده که نظام سوریه هیچ گونه سلاح شیمیایی در اختیار ندارد. پنج: شورای امنیت گزارش های متعددی درباره استفاده گروه های تکفیری در اختیار دارد که آمریکا مانع گشودن پرونده تحقیق درباره آنها می شود. «ولید المعلم»، وزیر خارجه سوریه پس از جنایت خان شیخون تاکید کرد، پیش تر دمشق با ارسال بیش از یک صد یادداشت مستند و موثق به شورای امنیت و سازمان منع انتشار تسلیحات شیمیایی نسبت به ورود مواد و سلاح های شیمیایی از عراق به سوریه توسط گروه های تروریستی، به ویژه در این اواخر توسط داعش و جبهه النصره از ترکیه به استان ادلب هشدار داده بود و بار دیگر هشدار داده و تاکید می کند، همچنان به ارسال گزارش ها و یادداشت های محرمانه خود به این دو نهاد بین المللی درباره ورود مواد و سلاح های شیمیایی از عراق و ترکیه به خاک سوریه توسط گروه های تروریستی ادامه می دهد. تکرار سناریو سلاح های کشتار جمعی در عراق با توجه به دلایل مذکور بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران، حمله آمریکا به فرودگاه نظامی «الشعیرات» به بهانه استفاده نظام سوریه از سلاح های شیمیایی را یادآور تجاوز این کشور به عراق در سال ۲۰۰۳ میلادی به بهانه «دروغین» تملک سلاح های شیمیایی و کشتار جمعی توسط رژیم سرنگون شده «بعث» عنوان کردند تا ۱۳ سال بعد کمیته حقیقت یاب «چیلکات» انگلیس تاکید کند که رژیم بعث اصلا سلاح های شیمیایی و کشتار جمعی در اختیار نداشته و این تنها بهانه ای برای اشغال عراق توسط انگلیس و آمریکا بود. توطئه جدید علیه سوریه در این تردید نیست که ترکیه نقش اصلی را در خان شیخون داشت، چون از یک سو، بر گروه های تروریستی منطقه ادلب سیطره دارد و با آنها در ارتباط است و از سوی دیگر، این جنایت پس از سفر مقامات آمریکایی به آنکارا و بحث و گفت و گوی آنها با طرف های ترک درباره ایجاد منطقه امن در شمال سوریه، در قبال چشم پوشی دولت ترکیه از مشارکت در نبرد رقه و عدم مخالفت با حضور کُردها در این نبرد که اولین گام برای تجزیه سوریه توسط آمریکا ارزیابی شده، رخ می دهد. به ویژه آنکه «رجب طیب اردوغان»، رئیس جمهوری ترکیه، اولین شخصیت بین المللی بود که پس از جنایت خان شیخون، حمایت خود از دخالت نظامی آمریکا در سوریه اعلام کرد. این درحالی است که یک روز پیش از آن «بشار اسد»، رئیس جمهوری سوریه در سخنانی، از تشکیل دو گروه تروریستی جدید در ادلب توسط آنکارا و آماده کردن آنها برای اجرای سناریوهای خطرناک در سوریه خبر داد. لذا آنچه در خان شیخون رخ داد، چیزی جز تلاش آمریکا و هم پیمانانش برای کسب مشروعیت جهت دخالت نظامی و یا ایجاد بهانه و دستاویزی برای توجیه اقدام نظامی خود در سوریه نبود، چون وتو روسیه و چین مانع بزرگی بود که تاکنون اجازه هر نوع دخالت نظامی در سوریه را از آمریکا و غرب گرفته بود، لذا تلاش شد، با پیاده کردن سناریو خان شیخون و در پوشش مقابله با اقدامات ضد بشری و غیر اخلاقی نظام سوریه، دخالت نظامی خود در سوریه را توجیه کنند. این دقیقا همان سناریویی است که نماینده آمریکا در شورای امنیت چندی پیش به آن اشاره و تاکید کرد که روند تحولات در عرصه میدانی سوریه به گونه ای پیش می رود که واشنگتن را وادار می کند، خارج از موافقت و کسب مجوز از شورای امنیت در سوریه وارد عمل شود. چرا ترامپ در پی اقدام نظامی در سوریه است دلایل متعددی در این زمینه وجود دارد که به تفکیک و به ترتیب در ادامه به آنها اشاره می شود. یک: دلایل داخلی نگاهی گذرا به شرایط و اوضاع «دونالد ترامپ» در داخل آمریکا نشان می دهد، رئیس جمهوری آمریکا با بحران های مختلفی مواجه است که عرصه را در داخل بر وی تنگ می کند، از جمله: - ناکامی های دیپلماتیک و سیاسی که نه تنها شخص ترامپ بلکه کشور آمریکا در آستانه بحران های خطرناکی قرار داده است - هجمه گسترده رسانه های رسانه های آمریکایی علیه ترامپ - افشای دست داشتن ترامپ در برخی قضایا از جمله روابط وی با روس ها و نقش مسکو در پیروزی ترامپ در انتخابات - کاهش محبوبیت و جایگاه مردمی ترامپ به پایین ترین حد که ۳۵ درصد اعلام شده است - عدم عمل به هیچ یک از وعده های انتخاباتی خود از جمله تمرکز بر داخل و حل بحران های اقتصادی آمریکا طبیعی است، برای عبور از این موانع و تحریف نگاه ها از ناکامی ها و شکست هایی که یکی پس از دیگری برای وی رقم خورده و همچنان درحال رقم خوردن است و قدرتمند جلوه دادن خود، هیچ دستاویزی بهتر از اقدام نظامی علیه سوریه نمی تواند باشد. دو: فشار رژیم های منطقه ای حمله آمریکا به فرودگاه نظامی شعیرات را نمی توان خارج از دایره اراده و خواست رژیم صهیونیستی ملاحظه کرد. «آویگدور لیبرمن»، وزیر جنگ این رژیم چند روز پیش از این تجاوز در سخنانی گفته بود که اگر پدافند هوایی سوریه همچنان هواپیماهای اسرائیل را هدف قرار دهد، آن را نابود خواهیم کرد. تجاوز آمریکا به سوریه بار دیگر نشان داد، تصمیم گیرندگان واقعی در صحنه سیاسی آمریکا نه دولت آمریکا، بلکه لابی های صهیونیستی هستند. نباید نقش عربستان سعودی و اعمال فشار این کشور به کاخ سفید جهت اقدام نظامی علیه سوریه را نادیده گرفت که از دوران ریاست جمهوری «باراک اوباما» بر واشنگتن وجود داشت، به ویژه آنکه چند روز پیش از آن شاهد سفر «محمد بن سلمان»، جانشین ولی عهد عربستان سعودی به واشنگتن و دیدار وی با ترامپ بودیم. ترامپ خواهان مابقی دارایی ها و اموال سعودی است و برای به دست آوردن آنها باید هزینه تراشی های کلانی به ظاهر در راستای اهداف سعودی کرد که یکی از آنها تجاوز نظامی ترامپ به سوریه بود. سه: در دست گرفتن افسار ناتو در سوریه از سوی دیگر، این اقدام ترامپ را می توان، به نوعی عرض اندام آمریکایی ها در برابر ناتو و اروپایی ها ارزیابی کرد. آمریکا با اقدام نظامی در سوریه تلاش دارد، ضمن قدرتمند جلوه دادن خود، واشنگتن را شایسته ترین گزینه برای رهبری غرب در بحران سوریه جلوه دهد. چهار: شکست سیاست های آمریکا تجاوز نظامی آمریکا به سوریه دارای پیش زمینه هایی بود که مقدمه و سرآغاز آن به نشست «آستانه ۲ » باز می گردد. حضور با تاخیر ترکیه و گروه های تروریستی در نشست و عدم حضور در هیچ نشست و کنفرانس خبری و مطبوعاتی و فرار از تشریح مواضع و تبیین دیدگاه های خود و دستاوردهایشان در آستانه ۲ در واقع اعلام مرگ آتش بس و توافقات پیشین بود. پس از آن شعله ور شدن جبهه «درعا» در جنوب، سپس جبهه «جوبر» در دمشق، در ادامه جبهه «حماه» در مرکز بودیم که در تمام آنها گروه های مزدور تروریستی جز شکستی عایدی نداشتند و این آمریکا را وادار به ورود مستقیم به میدان و تغییر راهبرد «جنگ نیابتی» به «جنگ مستقیم» پیش از باختن کامل پرونده سوریه می کرد. همچنین این تجاوز تعبیری از شکست و ناکامی آمریکایی – صهیونیستی – سعودی در سوریه جهت براندازی نظام در این کشور و سرنگونی «بشار اسد» از قدرت ارزیابی کرد. پنج: روحیه بخشی به تروریست ها و تغییر معادلات یکی دیگر از اهداف تجاوز نظامی آمریکا در سوریه را باید دادن روحیه به گروه های تروریستی و بالا بردن معنویات آنها پس از متحمل شدن ماه ها شکست های سنگین و کمرشکن در جبهه های مختلف سوریه ملاحظه کرد. همچنین این تجاوز تلاشی ناکام و شکست خورده در تغییر معادلات میدانی است که طی چند ماه اخیر کاملا به زیان دشمنان سوریه و به سود دمشق و متحدینش درحال رقم خوردن بود، به گونه ای که بسیاری از تحلیلگران با استناد به روند تحولات جاری در میدان بحران سوریه را در پایان راه آن هم به سود نظام سوریه و متحدینش می دیدند. شش: به بن بست کشاندن راه حل سیاسی در سوریه همان گونه که دمشق در بیانیه منتشر شده پس از تجاوز نظامی آمریکا بر آن تاکید داشت و متحدینش آن را تایید کردند، این اقدام نظامی آمریکا نمی تواند، بر روند جاری در بحران سوریه تاثیرگذار باشد، چون دولت، ملت و ارتش سوریه همچنان بر مبارزه با تروریسم و دشمنان سوریه تحت هر نام و عنوانی تاکید می کند و این تجاوز ذره ای در عزم و اراده آنها در این مسیر خلل وارد نمی کند و تاکید می کند، این تجاوز بار دیگر چهره واقعی آمریکا در برقراری صلح و امنیت جهانی و اعتبار و مصداقیت واشنگتن در تحلیل و تفسیر رخ دادها و دوگانگی معیاری دولتمردان آمریکایی در تعامل با موضوعات حقوق بشری و قضایای اخلاقی و ارزشی را نمایان ساخت. این تجاوز نشان داد، آمریکایی ها بر خلاف آنچه ادعا می کنند، خواهان پایان دادن به بحران سوریه و دستیابی به راه حلی سیاسی برای فرونشاندن این آتش نیستند، بلکه بار دیگر ثابت کردند، خواست آنها ادامه بحران است، چون آن را در راستای اهداف خود در سوریه و منطقه می ببینند، لذا نه تنها تمام فرصت های دستیابی به راه حل سیاسی را از بین می برند، بلکه هرچه در توان دارند، به کار می برند تا بر پیچیدگی های این میدان بیفزایند. تحلیلی بر تجاوز آمریکا؛ ترامپ چقدر جدی است سوالی که در اینجا مطرح می شود، این است که ترامپ تا چه اندازه در گزینه اقدام نظامی علیه سوریه جدیت دارد؟ تجاوز نظامی آمریکا چه حقایقی را برملا می کند؟ یک: ترامپ اشتباه بوش را تکرار نمی کند تجاوز نظامی آمریکا نشان داد، ترامپ درصدد ورود گسترده و جدی به میدان سوریه همانند آنچه در «جرج بوش» در عراق دست به آن زد، نمی باشد، به ویژه آنکه کنگره و مردم آمریکا هرگونه ماجراجویی نظامی کشورشان در آن سوی مرزها را تحت هر عنوان حتی ادعای «مبارزه با تروریسم» را نمی پذیرند، افزون بر اینکه دولت سوریه هم اکنون ادای این وظیفه سنگین و خطیر را برعهده دارد. دو: بیم از گسترش سریع دامنه رویارویی ها صرف نظر از موانع داخلی، ترامپ موانع منطقه ای مهمترین افساری است که می تواند ضمن لگام زدن بر خواسته های توسعه طلبانه ترامپ، آنها را مهار کند. در این چارچوب ترامپ نمی تواند، حضور روسیه و ایران و حزب الله را در سوریه و واکنش هریک از آنها مقابل اقدام نظامی احتمالی آمریکا در این کشور را نادیده بگیرد، به ویژه آنکه اولین ضربه متوجه اسرائیل خواهد شد و این می تواند، منطقه و جهان را تا آستانه جنگی تمام عیار و سراسری پیش ببرد. سه: حمله ای نمایشی و نمادین تسلیحات نظامی مورد استفاده در این حمله و منطقه انتخاب شده به عنوان هدف نشان می دهد که هدف اصلی ترامپ قدرت نمایی نظامی است، بدون آنکه این نمایش نظامی به جنگ و رویارویی نظامی آمریکا در خاک سوریه منتهی شود. به همین دلیل تجاوز از دریا و نه پایگاه های نظامی آمریکا در خاک سوریه صورت می گیرد تا نشان دهد، ترامپ تمایلی به گسترش دامنه تجاوزاتش در سوریه و برخورد با پدافند هوایی روسیه و سوریه و افزایش احتمال سرنگونی هواپیماهایش در خاک سوریه و افزودن بر پیچیدگی های میدان سوریه را ندارد. چهار: انتخاب پایگاه الشعیرات دقیق و حساب شده بود انتخاب فرودگاه نظامی الشعیرات در استان حمص می تواند به این معنا باشد که ترامپ خواهد تشدید بحران و افزایش تنش با نظام سوریه و حکومت اسد، در دمشق نیست. در عین حال نباید این نکته را نیز نادیده گرفت که این انتخاب تصادفی نبوده، بلکه اهدافی خاص از حمله به آن دنبال می شده، از جمله اینکه پدافند هوایی ارتش سوریه از این فرودگاه جنگنده‌ های متجاوز صهیونیستی را هدف گرفته و سرنگون کرده بود. همچنین فرودگاه و پایگاه نظامی الشعیرات مهمترین و مجهزترین پایگاه نظام سوریه در مرکز این کشور است که ماموریت حملات نظامی علیه گروه های تروریستی تکفیری داعش و جبهه النصره در جبهه های عملیاتی ادلب، حماه و حمص را برعهده دارد و بالطبع حمله به آن و غیر فعال کردن این پایگاه تاثیر بسزایی بر بازیابی قدرت نظامی و توان جنگندگی داعش و جبهه النصره در این مناطق و مناطق اطراف آن خواهد گذاشت. پنج: هدف سرنگونی نظام در سوریه نبود نمی توان هدف ترامپ از این تجاوز را سرنگونی نظام در سوریه و برکناری اسد از قدرت ارزیابی کرد، چون این اهداف با حملات موشکی از دریا هر قدر هم قدرتمند باشد، محقق نخواهد شد، همچنین نمی توان آن را دادن هشدار به دمشق مبنی بر عدم به خدمت گرفتن سلاح های شیمیایی ارزیابی کرد، چون آمریکا بیش از هر طرف دیگری در عرصه بین المللی می داند، دمشق نیازمند توسل به چنین حملاتی نیست. لذا پیش بینی می شود که ترامپ به این ترتیب درصدد رساندن این پیام به دمشق بوده که از پرواز در مناطق تحت تصرف آمریکایی ها و گروه های تروریستی و چه بسا در آینده در مناطق امنی که درصدد ایجاد آنها در سوریه است، خودداری کند. چون نشانه های بسیاری وجود دارد که تاکید می کند، هدف ترامپ از تشدید اوضاع در سوریه به ویژه طی تجاوز اخیر ایجاد مناطق امن در سوریه است که در سفر اخیر ترامپ به منطقه مهمترین موضوع مورد بحث وی با سران عرب و نحوه ایجاد این مناطق بدون تداخل با اهداف نظامی روسیه در زمینه مبارزه با تروریسم و مخالف دخالت نظامی آمریکا و غرب در سوریه با هدف براندازی نظام یا تشکیل مناطق امن در این کشور آن بدون گرفتن مجوز از شورای امنیت و موافقت از سوی دمشق است. منبع :‌ مشرق